سفارش تبلیغ
صبا ویژن
کل بازدیدها:----1338640---
بازدید امروز: ----21-----
بازدید دیروز: ----12-----
اعتماد به نفس و عزت نفس ؛ موفقیت ؛ کمرویی - موسسه آسیب های اجتماعی ستایشگران زاهدان
 
 
  • درباره من
    اعتماد به نفس و عزت نفس ؛ موفقیت ؛ کمرویی - موسسه آسیب های اجتماعی ستایشگران زاهدان
    عظیم جان ابادی
    وبلاگ موسسه آسیب های اجتماعی ستایشگران به شماره ثبت 174 واقع در زاهدان با اهداف کاهش آسیب و مواد مخدر ایدز که از جمله کارهای موفق این موسسه افتتاح اولین مرکزDIC(مرگز کذری معتادین )جنوب شرق کشور تحت حمایت معاونت امور فرهنگی و پیشگیری بهزیستی س و ب ادرس مرکز زاهدان خیابان هیرمند شمالی بین هیرمند 47و49که این مرکز توانسته با تحت پوشش قراردادن بیش از 400معتاد گذری در یه سال گذشته در یکی از محله ای محروم شهر زاهدان امارخوب و قابل توجهی از خود به جای گذارد.ضمنا تمام سوالات شما رادر مورد ایدز-اعتیاد-آسیب های اجتماعی- مهارت های زندگی-ترک اعتیاد- جوابگو می باشد. تلفن های تماس:05414508964-09395438549وهمچنین در زمینه ترک اعتیاد و خدمات مشاوره ایی و حمایتی ویژه معتادین در شهر زاهدان به صورت رایگان همکاری مینماید
  • لوگوی وبلاگ
    اعتماد به نفس و عزت نفس ؛ موفقیت ؛ کمرویی - موسسه آسیب های اجتماعی ستایشگران زاهدان

  • پیوندهای روزانه
  • فهرست موضوعی یادداشت ها
  • مطالب بایگانی شده
    انواع مواد مخدر
    ایدز
    ترک اعتیاد
    همایش و کارگاه اموزشی موسسه ستایشگران
    بهداشت و سلامت
    دهان و دندان
    سلامت چشم ها
    کودکان
    داروها
    زنان و بارداری
    بیماری های کلیه
    بیماران دیابتی
    سرطان ها
    خون
    خواب و استراحت
    مراقبت از پا و کمر
    بزرگان علم پزشکی
    گوش حلق بینی - مو
    شناخت بیماری ها
    محیط زیست
    مضرات سیگار
    حجامت
    بیماری قلبی
    صرع
    سلامت روح و روان > آرامش ؛ عصبانیت
    سلامت روح و روان > معلولیت
    اعتماد به نفس و عزت نفس ؛ موفقیت ؛ کمرویی
    فقر بیکاری
    خودکشی
    دختران فراری و فحشا
    طلاق
    آسیب های اجتماعی مراکز غیر دولتی
    سلامت روح و روان > افسردگی ؛ بیماری های روانی
    مهر 1387
  • لینک دوستان من
    وبلاگ تخصصی حضرت معصومه «کریمه اهل بیت »
    عرشیان خاک نشین «شهید مرتضی بصیری»
    کریم اهل بیت
    تنها ترین سردار
    لینک باکس وبلاگ های مذهبی
    عاشقان وصال
    خط سبز
    وصال
    انتظار سبز
    حضرت مهدی عج
    هَل مِن ناصر یَنصُرنی
    خورشید خیبر
    نگاهی نو به فردا
    هرچه می خواهد دل تنگت بگو(مشاوره و مقاله)
    مشکی رنگه عشقه
    ای تشنه لب
    پوست کلف
    عــــشقـــــولـــــک
    اتحادیه دانش آموزی سیستان و بلوچستان
    انجمن طنین تفتان(ملی،مردمی،مستقل)
    .•¤ خانه آرزو ¤•.
    شیعه مذهب برتر Shia is super relegion
    دست خط ...
    فرشتگان رنجور
    ماورای سکوت
    بهترین آرزو هایم تقدیم تو باد.
    دم مسیحائی
    احساس با تو بودن
    گل یخ
    خلوت من
    دل نوشته های یک دختر شهید
    پشت جبهه
    شب مهتابی
    مه نو سفر
    وبلاگ شخصی محمدعلی مقامی
    او برای دم هر ثانیه ام رحمتی بود عظیم!
    نان ، عشق ، موتور هزار
    پلاک هشت
    کجایند مردان بی ادعا؟
    به برادرم مسیح
    کجایید ای شهیدان خدایی
    .:: رویش عشق::.
    در فراق وطنم
    امید آخر
    یک قدم تا پشت خاکریز
    قدرت شیطان
    آقاشیر
    بررسی عوارض استمناء و راه های ترک آن
    دل نوشته های کودک خیابانی
    تام ( تفکر - ایمان - محبت )
    سجاده ای پر از یاس
    تا ریشه هست، جوانه باید زد...
    خلوت تنهایی
    پرسه زن بیتوته های خیال
    فتوبلاگ
    آسیبهای اجتماعی
    آنالیز ریاضی قرآن
    مذهب عشق
    عاشق آسمونی
    .: شهر عشق :.
  • لوکوی دوستان من
  • اوقات شرعی
  • اشتراک در وبلاگ
     
  • وضعیت من در یاهو
  • فرصت ها به سراغ بالیاقت ها می روند
    نویسنده: عظیم جان ابادی پنج شنبه 87/2/26 ساعت 8:42 صبح

    فرصت ها به سراغ بالیاقت ها می روند


    انسان های بی شماری وجود دارند که در زندگی برای رسیدن به موفقیت تلاشی نمی کنند و فقط منتظر هستند تا شانس برای آنها کاری انجام دهد! در حقیقت این افراد عقل خود را به کلی کنار گذاشته اند و منتظرند تا اتفاق خوشایندی برای آنها بیفتد و آنها را ثروتمند کرده یا به آرزوهایشان در زندگی برساند؛ حتی اگر چنین اتفاقی هم بر فرض محال برای کسی رخ بدهد چون واقعا لیاقت آن را نداشته به زودی آن موقعیت را از دست می دهد.

    در دنیا فرصت ها و ثروت های باد آورده زیادی وجود دارد. روان شناسان می گویند بین خواستن چیزی و آمادگی دریافت آن را داشتن فرق وجود دارد.

    هیچ انسانی نمی تواند در زندگی خود به هدفی برسد، مگر این که باور داشته باشد می تواند آن را به دست بیاورد. برای رسیدن به هر هدفی در زندگی ، باید ذهن خود را در شرایط باور قرار دهید.

    مطمئن باشید در این دنیای به این بزرگی کسی را نمی توانید پیدا کنید که تنها با امید و آرزو به هدف خود رسیده باشد.

    یکی از دلایلی که بیشتر افراد در زندگی به موفقیت چشمگیری نمی رسند و برای همیشه با طعم شیرین موفقیت غریبه می مانند، این است است که با وجود تمام حقایقی که در رابطه با توانایی های روحی ، ذهنی و جسمی انسان بیان شده ، به خود و توانایی هایشان ایمان نمی آورند و همیشه صحبت از غیرممکن ها می کنند.

    اگر شما فکر می کنید که کاری که قصد انجام آن را دارید درست است و به آن ایمان دارید، لحظه ای درنگ نکنید و از همین امروز برای رسیدن به آن تلاش کنید.

    از شکست ها درس بگیرید

    با مطالعه زندگی بزرگان تاریخ این حقیقت آشکار می شود که همه کسانی که در زندگی خود به موفقیتی رسیده اند و توانسته اند نام خود را در کتاب تاریخ سرنوشت بشر جزو افراد موفق به ثبت برسانند، در ابتدای کار با مشکلات بسیار زیادی روبه رو شده اند؛ ولی رمز موفقیت آنها در این بوده است که در برابر تمام مشکلات مقاومت کرده و نهایتا توانسته اند راه خود را به سوی موفقیت هموار کنند.

    شما هم مثل هر انسان دیگری مطمئنا در ابتدای راه با مشکلاتی مواجه می شوید و حتی ممکن است شکست هم بخورید؛ اما ناامید نشوید. قبل از رسیدن به موفقیت باید شکستهای موقتی را بپذیرید.

    یکی از راههای تشخیص دادن انسان های بااراده از بی اراده این است که عکس العمل های آنان را در زمان برخورد با شکست یا مشکلات با یکدیگر مقایسه کنید؛ اگر کمی دقت کنید، متوجه می شوید که انسان های بی اراده هنگامی که سایه های شکست از راه می رسند بسادگی دست از کار می کشند؛ ولی انسان های بااراده می مانند و با امید و اراده خود با سیاهی و رعد و برقهای ابرهای سیاه مبارزه می کنند، چرا که آنها می دانند لذتی که در دیدن نور خورشید پیروزی وجود دارد ارزش تحمل بزرگترین سختی ها را دارد.

    اگر شما هم دوست دارید در زندگی تان به موفقیتی برسید، چاره ای جز مبارزه با مشکلات ندارید. 2راه بیشتر وجود ندارد؛ یا مبارزه می کنید و پیروز می شوید و یا ناامید می شوید و شکست می خورید. برای رسیدن به موفقیت چاره ای جز انتخاب راه اول ندارید.

    اما با این حال عده ای نیز وجود دارند که راه دوم را انتخاب می کنند و پیش خود این طور فکر می کنند که راه آسان تری نیز برای رسیدن به موفقیت وجود دارد و آن این است که می توان با پول موفقیت خرید!

    نکته ای که نباید فراموش کنید، این است که موفقیت با خود پول و ثروت می آورد؛ ولی ثروت برای کسی موفقیت نمی آورد. اگر پول برای کسی موفقیت می آورد انسان های ثروتمند زیادی در اطراف شما زندگی می کنند؛ ولی چه تعداد از آنها براستی انسان های موفقی هستند؟

    اهداف خود را مشخص کنید

    بسیاری از افراد آن طور که دوست ندارند زندگی می کنند. برای رسیدن به موفقیت تلاش می کنند؛ ولی همیشه شکست می خورند!

    تا هنگامی که ندانید چه می خواهید و در پی چه چیزی هستید نمی توانید به اهداف خود در زندگی تان برسید و متاسفانه باید بگوییم که همیشه شکست می خورید!

    حقیقتی که باید به آن توجه کنید این است که بیشتر انسان ها در زندگی می دانند که چه چیزهایی نمی خواهند؛ ولی نمی دانند چه چیزهایی می خواهند؟!

    همین حقیقت راز شکست بیشتر انسان هایی است که همیشه در حسرت رسیدن به موفقیت زندگی می کنند. شما برای رسیدن به هر هدفی در زندگی باید برای آن برنامه ریزی کنید، به آن وفادار باشید و با تمام تلاشتان به سمت آن هدف حرکت کنید.

    در واقع می توان گفت تلاش برای رسیدن به هدفی بدون برنامه ریزی برای آن ، مثل وارد شدن به رودخانه ای است که نمی دانید عمق آن چقدر است و برای عبور از آن به چه امکاناتی نیاز دارید!

    برای این که بتوانید مطمئن شوید که برای رسیدن به هدفتان برنامه خوبی طراحی کرده اید باید با افراد قابل اطمینان مشورت کرده و جنبه های مختلف برنامه ای را که طراحی کرده اید را با کمک همدیگر بررسی کنید.

    برنامه ای که شما برای رسیدن به اهدافتان طراحی می کنید، نشان دهنده میزان قدرت و استعداد شما در استفاده از زمان و مدیریت شما بر سایر مسائل است.

    در زمان برنامه ریزی برای رسیدن به اهدافتان به شکستهای گذشته فکر نکنید، لطفا کمی با خودتان منصف باشید. همه ما انسان ها در زندگی باید داغ شکست را بچشیم تا بتوانیم لذت واقعی موفقیت را احساس کنیم. هنگام برنامه ریزی به شکستهای گذشته فکر نکنید.

    قدر فرصت ها را بدانید

    میلیون ها نفر از مردم روی زمین گمان می کنند محکوم به شکست هستند! احساس می کنند نیرویی بر آنها حاکم است که با وجود آن نمی توانند به موفقیت برسند.

    این افراد از آنجایی که تحت تاثیر باورهای منفی قرار گرفته اند، هیچ وقت نمی توانند از فرصتهایی که زندگی در اختیار آنها قرار می دهد استفاده مطلوبی داشته باشند و بر همین اساس دست از تلاش برداشته و منتظر کسی یا کسانی می شوند که به آنها کمک کنند!

    فرصتها عمر کوتاهی دارند، ممکن است آنها تا رسیدن به کمک از بین بروند. اگر شما بخواهید، به امید رسیدن کمک دست از تلاش برای رسیدن به اهدافتان بردارید، در حقیقت باارزش ترین فرصتهای زندگی تان را قربانی فردایی کرده اید که از آن خبری ندارید.

    ایتالیایی ها ضرب المثلی دارند که می گوید کسانی که منتظر زمان می شوند، هیچ وقت آن را به دست نمی آورند. به این فکر نکنید که برای شروع نیاز به کمک دیگران دارید و به تنهایی نمی توانید به رویای اهدافتان برسید.

    اگر شما منتظر کسی هستید تا بیاید و به شما کمکی کند، مطمئن باشید که هیچ وقت نمی آید یا حتی اگر هم بیاید متوجه شما نمی شود. چون آنها که نمی دانند در ذهن شما چه خبر است.

    ولی اگر به جای صبرکردن مشغول به کار شوید و از خود تلاشی نشان بدهید، کسانی که از اطراف شما می گذرند متوجه کارهای شما می شوند و ممکن است از قدرت لازم برای کمک کردن به شما برخوردار باشند.

    به این فکر نکنید که دیگر از شما سن و سالی گذشته یا به علت جنسیتتان نمی توانید به رویای خود جامه عمل بپوشانید. به خاطر داشته باشید که انسان با اولین نفس وارد این دنیا می شود و با آخرین نفس از این دنیا خارج می شود.

    تا لحظه ای که نفس می کشید، برای تبدیل رویاهایتان به واقعیت زمان دارید. به جای این که برای دیگران زندگی کنید، تصمیم بگیرید تا دیر نشده است برای خودتان و رویاهایتان زندگی کنید.

    به آینده امیدوار باشید

    احساس موفقیت عظیم ترین و عجیب ترین احساسی است که یک انسان می تواند در زندگیش آن را تجربه کند. این احساس حتی قوی تر و باشکوه تر از احساس دوست داشتن است. این احساس با هیچ عبارتی قابل توصیف نیست.

    این احساس هدیه ای ملکوتی از طرف خدای بزرگ برای تمام انسان هایی است که توانسته اند سختی ها و مشکلات را تحمل کرده و به قله افتخار برسند. انسانی که می خواهد به موفقیت برسد مثل کودکی است که می خواهد دوچرخه سواری را یاد بگیرد.

    همه می دانند که کودک در اولین تلاش هایش به زمین می خورد و بدن ظریف او تا حدی زخمی می شود. اما او به علت این که شوقی درونی برای دوچرخه سواری دارد همه سختی ها و زمین خوردن ها را تحمل می کند و نهایتا روزی می رسد که او می تواند با دوچرخه خود کارهای فوق العاده انجام دهد.

    رسیدن به موفقیت نیز مثل دوچرخه سواری در ابتدای کار دشواری های خاص خود را دارد. اولین پله های موفقیت آنقدر بلند است که باید به دلیل این که پایمان را روی آن بگذاریم ، چیزی را در زیر پاپمان قرار دهیم یا این که حتی به کمک دستانمان از در و دیوار را بگیریم و از آن بالا برویم. فقط رسیدن به اولین پله سخت است. کسی که بتواند خود را روی اولین پله برساند، براحتی می تواند از بقیه پله ها بالا برود.

    محمد صادق امینی

    منبع : جام جم


        نظرات دیگران ( )

  • اعتماد به نفس؛ بزرگترین زیبایى درون
    نویسنده: عظیم جان ابادی پنج شنبه 87/2/26 ساعت 8:42 صبح

    اعتماد به نفس؛ بزرگترین زیبایى درون


     زنان با داشتن اعتماد به نفس  مى توانند با زیبایى درونى و شور و نشاط توجه همه را به خود جلب کنند.

    زنانى وجود دارند که بدون وسواس  در مورد زیبایى با تلاش و کار به سلامتى خود مى اندیشند و با وجود لکه هاى پوستى و چند کیلو اضافه وزن به دنبال تندرستى هستند. این زنان با پوست  و جسم خود راحت هستند که همین اطمینان خاطر براى آنان زیبایى به ارمغان مى آورد. ایجاد اعتماد و سلامتى براى روح و جسم، رمز واقعى زیبایى است.

    یک زن 33 ساله در این مورد مى گوید: «این که من خودم باید موجبات شادى خودم را فراهم کنم کمى ناامید کننده است. خود ما هستیم که مى توانیم انتخاب کنیم در یک نقطه ساکن شویم و یا این که نفس عمیقى کشیده و به حرکت ادامه دهیم. من ترجیح مى دهم به حرکت ادامه دهم.» او روز را با یک جلسه ورزش آغاز مى کند و سه بار در هفته تمرین مقاومت مى کند. روزهایى که هوا خوب است به پیاده روى و اسکیت مى رود. او معتقد است پس از پایان کارهاى روزانه مى تواند به کارهاى جانبى بپردازد.

    وى مى گوید: کلاس موسیقى و کلاس هاى هنرى مى توانند خلاقیت را تحریک کنند چون آرام بخش هستند. او مى گوید: «به عقیده من هرگز براى یادگیرى کارى جدید دیر نیست. هرقدر چیزهاى جدید را تجربه کنید، به همان میزان وضعیت بهترى خواهید یافت. من خسته به رختخواب مى روم اما در عوض بسیار شاد و خوشحال هستم.»

    رؤیا هشت سال پیش ازدواج کرده است. او وقتى فهمید به سرطان سینه مبتلا شده که پسرش یک سال داشت. اکنون او سرزنده است و توانسته روحیه اش را حفظ کند.

    او مى گوید: «امسال براى من یک سال فوق العاده بود. وقتى با وجود دانستن اینکه فقط پنج سال دیگر زنده هستید ناامید نباشید، بیشتر زنده خواهید ماند. من اکنون احساس سلامت مى کنم. وقتى بدانید که فقط چند سال زنده هستید هر لحظه براى شما ارزشمند مى شود. من حتى یک لحظه از زندگیم را نیز هدر نمى دهم. فکر مى کنم کهسلامتى یعنى داشتن تعادل در زندگى بین آنچه واقعاً دوست دارید انجام دهید و آنچه باید انجام بدهید. یافتن این تعادل کار ساده اى است. یکى آواز را دوست دارد و یکى ورزش». او وقت زیادى را صرف ورزش مى کند و اکنون در حال اخذ گواهینامه مربیگرى است. او هر روز ساعت 5 صبح براى ورزش بیدار مى شود. سه بار در هفته شنا مى کند و دوبار در هفته به ژیمناستیک مى پردازد. رسیدن به بقیه زنان و عقب نبودن از آنها درخشندگى شخصیت اوست. او به تازگى داوطلبانه در برنامه اى شرکت مى کند که به زنانى که به تازگى مشخص شده مبتلا به سرطان سینه  هستند، اطلاعات و دلگرمى مى دهند. براى او زیبایى فراتر از آن چیزى است که در یک عکس پدیدار مى شود. او مى گوید: وقتى مى خواهم کارهایم را انجام دهم، خوشحالم که مى توانم به عنوان یک مادر، یک همسر، یک دوست و یک ورزشکار کارم را به نحو احسن انجام دهم.

    ریحانه 51 ساله و مشاور تربیتى است. او متأهل و مادر دو فرزند است. او از جمله کسانى است که باعث مى شود شما احساس آرامش و خوشحالى کنید. او به کمک کسانى مى شتابد که نیاز به پشتیبانى دارند. در همین حین یک مادر مسئول نیز هست. او مى گوید: «لذتى که از کمک به دیگران به من دست مى دهد غیرقابل سنجش است. نمى توانم تا این حد از چیز دیگرى لذت ببرم». به عقیده او هیچ چیز به اندازه منظره کارهاى یک زن، او را زیبا نمى کند. او مى گوید: «زیبایى درونى یک احساس است که تاریکترین لحظات را روشن مى کند.»

    وى مى گوید:« وقتى مادر شدم به بهترین حالات روحى دست یافتم. یک دختر داشتم که باید به خاطر او شاد مى بودم. به نظر من شما مى توانید مثبت و یا منفى بیندیشید. روبرو شدن خوب یا بد با مسائل یا برخورد پرشور، روز شما را خوب رقم مى زند.» او با این طرز فکرها به حرکت خود ادامه مى دهد. کار کردن و تغذیه مناسب مهمترین برنامه زندگى او را تشکیل مى دهند.

    او با شوهرش پیاده روى و شنا رفته و غذاهاى سالم براى خود درست مى کنند و درحالى که او قبول دارد ظاهرش دیگر شبیه آن وقتى نیست که به دبیرستان مى رفت؛ وزن او همان میزانى است که ?? سال پیش بود. راه حل او براى مواقع اضطراب و استرس این است: وقتى عصبى است از پله هاى خانه اش بالا و پایین مى پرد.

    او مى گوید: «انرژى حاصل از عصبانیت  به سرعت هدر مى رود و من فوراً احساس بهتر بودن مى کنم.»

    مریم 32 ساله است او مدیریت یک شرکت را دارد.

    او تغییراتى در خود به وجود آورده است و مى گوید باید از قید و بند «بایدها» رها شود و به نیازهاى خود نیز بیندیشد. این خودباورى به او اعتماد بخشید تا کارهایى را که قبلاً انجام نمى داد، انجام دهد. او دوره اى طولانى از خانواده اش دور بود. او مى گوید: «من نیاز به تغییر در زندگیم داشتم. اکنون فکر مى کنم کارى نیست که نتوانم انجام دهم.» او ورزش را رها نمى کند و پیاده روى در مسیرهاى نزدیک خانه اش، ورزش مطلوب او است. او همین طور تنیس و یوگا نیز کار مى کند.

    او مى گوید: زندگى بسیار زیباست. او به آینده خوش بین بوده و نمى خواهد به عقب باز گردد.

    مینا، ?? ساله، متأهل، داراى دو فرزند ? ساله و ? ماهه است. او مى گوید: «اکنون که سى ساله هستم فکر مى کنم زیبایى یک احساس و انرژى است. او از شش سال پیش که اولین فرزندش را به دنیا آورد تغییر کرد. باردارى او را در یک ورطه جدید انداخت: به جاى آنکه خود را با دیگران مقایسه کند شگفت زده شد. او مى گوید: «ببین بدن من چه کارها که نمى تواند انجام دهد. پیش از آن دوست داشتم کامل و متناسب به نظر بیایم. اکنون فکر مى کنم هیچکدام از ما کامل نیستیم.» وقتى پسرم فقط یک سال داشت طلاق گرفتم. بزرگ کردن یک بچه به تنهایى کار دشوارى بود و مى دانستم که این تنهایى براى هیچکدام از ما خوب نیست. اما اینک تصمیم گرفتم مثبت بیندیشم. آموختم که سعى کنم و هرچیز را جالب و زیبا ببینم، حتى چیزهاى بد را. اگرچه او نگران سایز خود نیست اما در سلامت خود دقیق است. او مى گوید: «من روان پریش نیستم و خود را از خوردن نیز محروم نمى کنم. همانطور که بدنم مى طلبد مى خورم و فکر مى کنم سالم زیستن یعنى همین: توجه کردن به نیاز بدن.» او ورزش نیز مى کند: پیاده روى و اسکیت با پسرش. امکان تنها بودن آنها را با هم فراهم مى کند. او مى گوید: «شاید این حرف کلیشه باشد اما«ورزش یک داروى طبیعى براى تندرستى است.»

    پارسا بهنیا


        نظرات دیگران ( )

  • روش های درمان کمرویی
    نویسنده: عظیم جان ابادی پنج شنبه 87/2/26 ساعت 8:42 صبح

    روش های درمان کمرویی

     کمرویی و روش های درمان آن  ( قسمت ششم )

    در قسمت قبل به مطلب علل کمرویی  پرداختیم . اینک در ادامه می خوانیم ...

    پیش از این اشاره شد که کمرویی یک پدیده ی پیچیده و مرکب ذهنی – روانی و روانی – اجتماعی است که به دلایل عدیده در طول دوران رشد به تدریج پدیدار می شود. لذا در بحث درمان نیز باید اذعان داشت که برای کمرویی، یک درمان فوری وجود ندارد.

    کمرویی با دارو برطرف نمی شود و اقدامات پزشکی و استفاده از داروهای آرام بخش و تقویت کننده ها (مولتی ویتامین ها) تأثیر مستقیمی بر کمرویی فرد ندارد. کمرویی اساساً رفتاری است اکتسابی و آموخته شده، و برای درمان و برطرف کردن آن باید یاد زدایی صورت گیرد و رفتار تازه و مطلوب اجتماعی در فرد فراگیر شود.

    اساس درمان کمرویی تغییر در حوزه ی شناختی (شناخت درمانی) و تحول در رویه ی زندگی و حیات اجتماعی فرد است، تغییر در شیوه ی تفکر، یافتن نگرش تازه نسبت به خود و محیط اطراف، برخورداری از قدرت انجام واکنش های نو در برابر اطرافیان و تعامل بین فردی، تغییر در باورها و نظام ارزش هایی که کمرویی را تقویت می کند و سرانجام دستیابی به کانون اصلی اضطراب، کاهش اضطراب در فرد کمرو، تقویت انگیزه و افزایش مهارت های اجتماعی و توانایی های تحصیلی، شغلی و حرفه ای، اصلی ترین روش درمان کمرویی است.

    در اینجا سعی می شود که به مؤثرترین روش های کاربردی درمان کمرویی اشاره شود.

    تقویت خودپنداری مثبت و خودباوری دوباره

    از مهمترین روش های درمان کمرویی،توجه دادن فرد کمرو به قدرت تفکر، نحوه ی نگرش و بازخورد وی نسبت به پدیده های مختلف و ایجاد آمادگی لازم درونی برای ایجاد تغییرات مثبت در حوزه ی شناختی اش است. هرگونه تغییر در نگرش ها و بازخوردهای فرد کمرو نسبت به خود و محیط اطراف، مقدمه ی لازمی برای خود پنداری و تغییر رفتار خواهد بود. کمرویی یک رفتار است، نامطلوب است. هر رفتاری قابل تغییر است، اما باید توجه داشت که هر روشی، به توسط هر کسی و در هر شرایطی ممکن است مؤثر واقع نشود.

    - خانواده و تربیت اجتماعی

    توجه خاص اولیاء و مربیان به مبانی تربیت اجتماعی و تقویت مهارت های ارتباطی، از اساسی ترین مسائل در پیشگیری و درمان کمرویی کودکان و نوجوانان است. همه ی کودکان، نوجوانان و بزرگسالان باید به نقش فردی، وظیفه ی خانوادگی و رسالت اجتماعی خویش در موقعیت های مختلف کاملاً واقف و در ایفای مسئولیت ها پیشگام باشند.

    در تربیت اجتماعی و پرورش مهارت های ارتباطی کودکان و نوجوانان، پیشگیری از معلولیت اجتماعی ایشان و درمان کمرویی،بیشترین مسئولیت ها بر عهده الگوهای رفتاری بزرگسال است. بنابراین پدران و مادران و نزدیکان کودکان و نوجوانان، به مثابه محبوبترین و مؤثرترین الگوهای رفتاری در تعلیم و تقویت مهارت های اجتماعی و یا پدیدآیی کمرویی در ایشان به طور جدی سهیم هستند؛ چرا که بچه ها به طور مستقیم و غیرمستقیم از الگوهای رفتاری بزرگسال در موقعیت های مختلف خانوادگی و نقش آفرینی های اجتماعی یاد می گیرند و با ایشان همانندسازی می کنند.

    لذا تردیدی نیست که در درمان کمرویی نوجوانان ، قبل از همه و بیشتر از اطرافیان و درمانگران، مسئولیت اصلی بر عهده ی مادران و پدران است. بدیهی است هر کس که بخواهد کمرویی دیگران را برطرف سازد، می بایست ابتدا خود درمانگری کند، یعنی مطمئن شود که خودش از آدم های کمرو به شمار نمی آید و از کفایت های اجتماعی و مهارت های مؤثر ارتباطی برخوردار است. اجتناب از غالب ساختن تکروی، عصبانیت ، پرخاشگری و دیکتاتور منشی در کانون خانواده، این ارزشمندترین حلقه ی زنجیره ی اجتماع انسان ها، و تلاش در غنی کردن پیوندهای عاطفی، کلامی و ارتباطی میان اعضای خانواده و تقویت رغبت ها و انگیزه های معاشرت اجتماعی در بین کودکان خواهد بود، بلکه اصلی ترین گام در جهت درمان کمرویی و مؤثرترین روش پیشگیری از اختلالات رایج عاطفی و رفتاری آنان نیز همین است.

    کمرویی با دارو برطرف نمی شود و اقدامات پزشکی و استفاده از داروهای آرام بخش و تقویت کننده ها  تأثیر مستقیمی بر کمرویی فرد ندارد. کمرویی اساساً رفتاری است اکتسابی و آموخته شده، و برای درمان و برطرف کردن آن باید یاد زدایی صورت گیرد و رفتار تازه و مطلوب اجتماعی در فرد فراگیر شود.

    بر همه ی پدران و مادران، به خصوص کسانی که فرزند کمرویی در خانه دارند فرض است که به رغم همه ی اشتغالات فکری و شغلی، کوشش کنند که در شبانه روز، ساعت و ساعاتی را صرفاً به گفت و گوهای صمیمی با کودکان و نوجوانان گوش جان سپردن به سخنان زیبا و دوست داشتنی ایشان اختصاص دهند. باید مواظب بود که مبادا تنوع برنامه های تلویزیونی و گذراندن اوقات فراغت در خانه به صورت کاملاً انفعالی وایستا، زمینه ساز کمرویی ها و کژروی ها در کودکان و نوجوانانی که تشنه ی کلام شیرین و نگاه های محبت آمیز اولیای خود هستند، نشود. (درصد قابل توجهی از کوکان و نوجوانانی که دچار مشکلات گوناگون عاطفی و اختلالات رفتاری نظیر: کمرویی، حساسیت فوق العاده، گوشه گیری، لجبازی  و پرخاشگری  می باشند، متعلق به خانواده هایی هستند که به دلایل مختلف، به خصوص عادت به تماشای برنامه های تلویزیونی، ویدئویی و استفاده از برنامه های ماهواره ای، فرصت برقراری ارتباط کلامی و عاطفی با یکدیگر را ندارند و بعضاً میانگین زمان گفت و گوهای والدین با فرزندانشان به یک دقیقه در شبانه روز هم نمی رسد!)

    توجه ویژه به فرزندان خانواده و تکریم شخصیت ایشان در گفت و شنودها، اظهار نظرها و تصمیم گیری های خانوادگی بسیار حائز اهمیت است. خانواده هایی که از نعمت وجودی فقط یک فرزند برخوردارند نیز باید توجه داشته باشند که فرزند ایشان علاوه بر این که نیاز دارد با اولیای خود مصاحبت دلنشینی داشته باشد، لازم است از معاشرت و مصاحبت با کودکان و نوجوانان همسال خود نیز برخوردار شود و بر تجارب خوشایند اجتماعی خویش بیفزاید.

    مسلماً فراهم کردن چنین تجارب ارزشمندی با نظارت، هدایت و حمایت روانی والدین فوق العاده مؤثر و مفید است و در تربیت اجتماعی این قبیل کودکان و درمان کمرویی احتمالی ایشان کاملاً مؤثر و مفید خواهد بود.


    هنر درمانی

    مشاهده ی بعضی از برنامه های نمایشی (برنامه های سینمایی و تلویزیونی، تئاتر، نمایش عروسکی و ...) که در آن کودک یا نوجوان کمرو نقش اصلی را عهده دار است و با تغییر نگرش، برانگیختگی روانی و تقویت اراده و خودباروی، به تدریج در گروه ها و عرصه های مختلف اجتماعی مشارکتی فعال پیدا می کند و بعضاً رهبری گروه را نیز عهده دار می شود، می تواند در ذهن کودکان تماشاگر کمرو بسیار مؤثر واقع شود و در درمان کمرویی شان مفید باشد؛ چرا که کودکان کمرو با قهرمان نمایش همانند سازی می کنند و تلاش می کنند که مثل او باشند.

    همچنین تشویق کودک یا نوجوان کمرو برای شرکت در برنامه های نمایشی (در مراکز پیش دبستانی و مدارس) و ایفای نقش های مؤثر به گونه ای که فشار روانی چندانی متوجه او نباشد، روش مناسبی برای کاهش اضطراب اجتماعی و درمان کمرویی خواهد بود.


    فعالیت های اجتماعی و بازی های گروهی

    ترغیب کودکان و نوجوانان کمرو برای مشارکت در فعالیت های مختلف دسته جمعی و بازی های گروهی می تواند تأثیر بسیار زیادی در کاهش اضطراب و افزایش مهارت اجتماعی ایشان داشته باشد. واضح است که ترغیب و تشویق کودکان کمرو برای شرکت فعال در برنامه های گروهی نظیر: تهیه ی کاردستی  مشترک، آماده کردن پوستر یا روزنامه ی دیواری، مطالعه و مسابقه ی علمی، قصه گویی و داستان سرایی، اجرای برنامه ی نمایشی، شرکت در گروه سرود، ورزش ها و بازی های چند نفره، فعالیت های عمرانی، فرهنگی و بسیجی و ... توجه به نقطه ی قوت و ویژگی مثبت و قابل تأیید و تشویق کودک و سوق دادن وی به طرف فعالیت های جمعی، به خصوص در مراحل اول در جمع های آشنا و صمیمی و بعضاً کم سن و سال تر از طریق همان نقطه ی مثبت و قابل عرضه ی وی صورت می گیرد. به نحوی که کودک یا نوجوان قادر می شود در اولین تجارب گروهی خود از ویژگی مثبت و مهارت برتر خود بهره بگیرد و با تأثیر توفیق نسبی در گروه و جلب تأیید ایشان، احساس خودپنداری و خود ارزشمندی اش تقویت گردد.

    صحبت کردن، شعر خواندن، خاطره گفتن و نقل مطالب کتاب دلخواه، تعریف موضوع و محتوای یک فیلم سینمایی، اظهار نظر درباره ی مسائل خانوادگی و اجتماعی، قصه گویی و داستان سرایی، توضیح یک مسئله و یا تدریس یک موضوع درسی مورد علاقه توسط نوجوان یا بزرگسال کمرو به مخاطبان مختلف، به ترتیب اهمیت و اقتدار ایشان از نظر فرد کمرو، از مخاطبان خردسال آشنا و صمیمی نظیر خواهرزاده ها، برادرزاده ها و فرزندان کوچک خانه و بستگان گرفته تا مخاطبان خردسال آشنا، اما غیرصمیمی و غیر فامیل؛ از مخاطبین خردسال غریبه تا مخاطبان همسال آشنا و صمیمی؛ از مخاطبین همسال آشنا، اما غیرصمیمی تا مخاطبان همسال غریبه؛ از مخاطبین بزرگسال آشنا و صمیمی تا مخاطبان بزرگسال آشنا، اما غیر فامیل و غیر صمیمی؛ و سرانجام از مخاطبین بزرگسال مقتدر و متنفذ، اما غیر نقاد گرفته تا مخاطبان مقتدر، متنفذ و نقاد و برقراری و حفظ ارتباط بصری طبیعی با ایشان، با چهره ای گشاده و متبسم، صدایی محکم و مطمئن، با آرامش روان، اطمینان خاطر، اعتماد به نفس کامل و احساس خود ارزشمندی؛ مؤثرترین روش اصولی و تدریجی اضطراب زدایی و افزایش مهارت اجتماعی و درمان کمرویی است.


    - افزایش خودآگاهی، تقویت خودپنداری مثبت و کاهش کمرویی

    به راستی شما چقدر کمرو هستید؟ کمرویی خودتان را چگونه ارزیابی می کنید؟ در چه مواقعی، چگونه و به چه میزان دچار کمرویی می شوید و علتش را چه چیز می دانید؟ وقتی دچار کمرویی می شوید چه احساسی پیدا می کنید؟ در برخورد با چه کسانی کمتر دچار کمرویی می شوید؟ در کدام موقعیت ها و در حضور چه افرادی بیشتر دچار کمرویی می شوید و چرا؟ در مقایسه با دوستان و اطرافیان، خودتان را چگونه ارزیابی می کنید؟ چه برداشتی از کمرویی خود دارید؟ آیا وقتی تنها هستید باز هم احساس کمرویی دارید؟ چه احساسی پیدا می کنید؟

    اندیشه ی شما برای یافتن پاسخ های صریح و جامعه به این قبیل سؤالات، گام مهمی است برای درک بهتر خود و شناخت ویژگی ها، توانمندی ها و نقاط قوتی که در خویش سراغ دارید.

    بدون شک شما می توانید خودتان را تغییر دهید، به شرط آن که بر این باور باشید که توان انجام این کار را دارید. شما باید تصور و برداشت مثبتی از خود داشته باشید و ماهیت کمرویی خودتان را مورد ارزیابی و تحلیل و تفسیر قرار دهید و با تقویت خودپنداری مثبت، احساس خود ارزشمندی و توسعه ی مهارت های خاص و موفقیت آمیز اجتماعی نه تنها خودتان را تغییر دهید و کمرویی تان را برطرف کنید، بلکه در درمان کمرویی افراد دیگر نیز نقش مهمی را عهده دار شوید و به آنها کمک کنید که خودشان را تغییر دهند و بر پدیده ی نامیمون کمرویی غالب شوند.

    برای این که در درک بهتر و کشف وجود گرانقدر خود و برخورداری از خود پنداری تازه حرکت حدی داشته باشید، دستورالعمل های زیر را با دقت انجام دهید.

    الف) تصویر خودتان را بکشید، (هر طور که می توانید) و سپس: به عکس خود نگاه کنید. آیا تصویر شما تصویر کاملی است؟ آیا در قسمت یا نقطه ای از عکستان نقصی را مشاهده می کنید؟ آیا در تصویر خود حالت هیجانی می بینید؟ آیا وقتی که به خودتان خوب می نگرید، خود را آدمی فعال می یابید یا فردی کاملاً منفعل و تحت فرمان دیگران؟

    ب) به آیینه نگاه کنید و تصویر وجود ارزشمندتان را در آن ارزیابی نمایید. دوباره به خودتان خوب نگاه کنید.

    با کدام حالت و چه قیافه ای می توانید تأثیر بیشتری روی دیگران بگذارید؟

    ج) چنانچه برای شما یا خانواده تان مقدور است فیلمی از زندگی 24 ساعته ی خودتان تهیه کنید و یا برنامه ی زندگی 24 ساعت گذشته ی خود را بر روی کاغذ بنویسید و در ذهنتان مرور کنید. در شرایط و موقعیت های گوناگون چه کرده اید؟ چگونه؟ چرا؟ آیا می توانستید رفتار بهتری و مؤثرتری داشته باشید؟ شما فردا و فرداها را پیش رو دارید، پس با ارزیابی مجدد از شخصیت و توانمندی های خود آمادگی تان را بیشتر کنید. برای امنیت شخصی خود احترام و ارزش خاص قائل شوید، آن را حفظ کنید.

    د) برای زندگی روزانه ی خود برنامه ریزی کنید. مطابق برنامه ی تعیین شده، روز خودتان را آغاز کنید و بر همان اساس گام بردارید، سخن بگویید، بپرسید، تلفن کنید، به محل، شخص یا اشخاصی که در نظر دارید مراجعه کنید و کاملاً فعال باشید.

    ه) احساسات و خاطرات خود را درباره ی تجارب ناخوشایند ناشی از کمرویی تان بنویسید.

    و) برداشت و نگرشتان را نسبت به خانواده ی خود بنویسید.

    ز) برای خودتان نامه بنویسید. بدون رودربایستی و با صراحت احساسات خویش را بر روی کاغذ آورید، گله ها را بیان کنید و انتظارات خود را یادآور شوید!

    ح) اگر خودتان بر این باور باشید یا به شما بگویند که فقط یک ماه دیگر از حیات شما باقی است، عمر یک ماهه ی خودتان را چگونه خواهید گذراند؟ چه می کنید؟ به کجاها می روید؟ چه می گویید؟ روی سخنتان بیشتر با چه کسانی خواهد بود؟ آخرین کلامتان چه خواهد بود؟ آیا باز هم کمرو باقی خواهید ماند؟

    منابع

    روان شناسی کمرویی و روش های درمان آن – تألیف غلامعلی افروز

    روان شناسی و تربیت کودک و نوجوان - تألیف غلامعلی افروز

    خود درمانگری در لکنت زبان - تألیف غلامعلی افروز

    روان شناسی تربیتی کاربردی – تألیف غلامعلی افروز

    مباحث عمده در روان پزشکی – ترجمه جواد وهاب زاده


        نظرات دیگران ( )

  • مؤثرترین گام های عملی در تقویت اعتماد به نفس و غلبه بر کمرویی
    نویسنده: عظیم جان ابادی پنج شنبه 87/2/26 ساعت 8:42 صبح

    مؤثرترین گام های عملی در تقویت اعتماد به نفس و غلبه بر کمرویی

     کمرویی و روش های درمان آن  ( قسمت هفتم )


    در بخش پایانی این مبحث مهم، لازم به یادآوری مجدد است که کمرویی رفتاری است آموخته شده و همه ی کودکان، نوجوانان، جوانان و بزرگسالانی که از کمرویی رنج می برند و یا از نظر دیگران کمرویی قابل توجهی دارند اعم از زن و مرد و در هر موقعیت و شرایط روانی، اجتماعی و اقتصادی که باشند، می توانند با توکل به خداوند علیم و حکیم، و قدیر و اعتماد به نفس و اراده ی قوی بر کمرویی خود فائق آیند.

     سعی کنید همیشه ظاهری ساده و آراسته داشته، در سلام پیشقدم باشید. با افراد غریبه در مسجد، در اتوبوس، قطار، هواپیما، اطاق انتظار پزشک، مغازه، بانک، کتابخانه و پارک صحبت کنید و شما خود در برقراری ارتباط و شروع صحبت با دیگران، با ادب و کلمات و رفتار مطلوب اجتماعی پیشگام باشید.

    برای غلبه بر کمرویی و زدودن نگرانی و اضطراب اجتماعی  باید «کاری» انجام داد، فردا و فرداها دیر است، از همین امروز می بایست با برنامه ای جامع و معین کار درمانگری را شروع کرد. مایه ی این کار توکل به خداوند، جدیت و اراده و خودباوری است. در انجام این مهم بزرگترهای خانواده به کوچکترهای کمرو کمک خواهند کرد و بزرگترهای کمرو ضمن برخورداری از بعضی مساعدت ها و حمایت های روانی دیگران، بیشترین مسئولیت را خود به عهده دارند، بدون این که منتظر قطره ی شفابخش، یا درمان فوری و ناگهانی از جایی باشند، با جدیت، قاطعیت و پشتکار امر درمانگری کارآمد را آغاز می کنند.

    مؤثرترین گام های عملی در تقویت اعتماد به نفس و غلبه بر کمرویی عبارت اند از:

    1. با دقت تمام و به طور واقع بینانه و منصفانه

    نقاط قوت و ضعف خود را بازشناسی کنید

    و اهداف معقولی را برای زندگی پر تحرک، پویا و مولد خودتان در نظر بگیرید.

    2. براساس

    نقاط مثبت و ویژگی های شخصیتی و ارزشی که برای خود، هدف ها و خواست های خویش قائلید،

    تصمیم بگیرید و برنامه ی خودتان را از همان جا شروع کنید.

    3.

    مروری بر زندگی گذشته ی خود داشته باشید

    و وضعیت گذشته را کاملاً مشخص کنید. ابتدا سعی کنید ذهنتان را از تجارب و خاطرات ناخوشایند در روابط شخصی و ناکامی های ارتباطات اجتماعی پاک نمایید و در عوض تلاش کنید تا تجارب موفق خود را در خانه و مدرسه، کوچه و خیابان و محل کار و در برخورد با دیگران مجدداً مرور کرده، آنها را به خاطر بسپارید.

    4.

    احساسات آزار دهنده و بازدارنده را از خودتان دور کنید.

    احساس خجالت، احساس شرمندگی، احساس عجز، احساس حقارت، احساس بی کفایتی، احساس اجتماع گریزی، احساس تعارض، احساس ستیز و خصومت و ... آفات رشد مطلوب عاطفی و تعالی شخصیت هستند.

    5.

    جنبه های مختلف شخصیت و مجموعه رفتار خودتان را از نظر زیستی (جسمانی)، ذهنی، اجتماعی، اقتصادی و سیاسی مورد بررسی قرار دهید.

    مطمئن باشید که شما دچار نقیصه ی شخصیتی نیستید و بر سلامت کامل شخصیت خود اطمینان حاصل کنید.

    6.

    به خاطر بیاورید و مطمئن باشید که همیشه برای غلبه بر یک مشکل و یا حالت و احساس ناخوشایند راه های متعددی وجود دارد.

    هرگز در این که می توانید بر کمرویی خودتان غلبه کنید، تردیدی نداشته باشید و همچنان به روش ها و راه حل های مؤثر بیندیشید و عمل کنید.

    7.

    هرگز خود را مورد سرزنش و شماتت قرار ندهید و هیچ گونه احساس و نگرش منفی نسبت به شخصیت خودتان نداشته باشید؛

    چرا که وجود احساسات منفی و مزاحم مانع اضطراب زدایی، تقویت اعتماد به نفس و غلبه بر حالت کمرویی خواهد بود.

    8.

    اجازه ندهید که دیگران از کمرویی شما سوء استفاده کنند

    و با جسارت زیاد و احساس خود برتری از شما انتقاد بیجا بنمایند. بدیهی است که همیشه نظریات دلسوزانه و انتقادهای منطقی و سازنده ی دیگران را پذیرا خواهید بود.

    9.

    به خاطر داشته باشید که بعضی اوقات شکست ها و ناکامی ها خود برکت هستند

    و انسان با کوله باری از تجارب حاصل، اهداف و برنامه های زندگی خود را مورد بازنگری قرار می دهد و با انتخاب رویه و حرکت تازه، توفیقات بیشتری را کسب می کند.

    10.

    سعی کنید در برابر افراد، شرایط و موقعیت هایی که شما را با فشار روانی مواجه می کنند

    و به طور مستقیم و غیر مستقیم احساس بی کفایتی را به شما القاء می نمایند، ایستادگی و مقابله کنید. اگر می توانید باید با اراده ی قوی در بازخوردها و نگرش های افراد نقاد و یا شرایط و موقعیت های تنش زایی ه در آن قرار می گیرید، با قدرت کلام و رفتار مطمئن و مطلوب اجتماعی تغییراتی ایجاد کنید و با به روش فعال دیگری بیندیشید و راه حل تازه ای را انتخاب کنید.

    11.

    بخشی از اوقات خودتان را برای استراحت، تفکر، تنش زدایی و تمرین آرامش روانی – عضلانی اختصاص دهید.

    رهایی از نگرانی ها و تنش های روانی برای شما امری لازم و ضروری است.

    12.

    سعی کنید در برقراری ارتباط با دیگران ابتکار عمل را به دست بگیرید.

    چیزی بدهید و یا مطالبه کنید. (مثلاً شیرینی و میوه تعارف کنید، قلم و تقویمی هدیه کنید، سؤالی بپرسید و یا کتاب و مجله ای را به امانت بخواهید و ...).

    13.

    کوشش کنید که بیش از حد گرفتار آداب و رسوم و تعارف و تکلف نباشید.

    به عبارت دیگر خیلی مراقب نهاد خود (EGO)  نباشید و بسیار راحت و ساده و بی تکلف با دیگران ارتباط برقرار کنید. ضمن حفظ نظافت، سادگی و آراستگی، چندان در پی مد لباس، پوشش فوق العاده و ظاهرآرایی و استفاده از کلمات و جملات ویژه در ارتباطات اجتماعی نباشید.

    14. برای برخورداری از یک زندگی پر برکت و پویا

    اهداف کوتاه مدت و دراز مدتی را برای خودتان تعیین کنید

    و با مشورت اهل خانه و صاحب نظران، روش های واقع بینانه ای را برای نیل به اهداف خود برگزینید.

    15. یادتان باشد که خالق متعال شما را با شخصیتی کاملاً منحصر به فرد آفریده است.

    ارزش وجودی شما با همه ی انسان ها برابر است

    و همه ی تجارب تاریخ حیات انسان ها به شما هدیه شده است. شما شیء نیستید، که زود بشکنید و آسیب ببینید، و گل نیستید که پژمرده شوید. والاترین ارزش ها و قابلیت ها در نهاد شما به ودیعه گذاشته شده است، پس به خود آیید، بیندیشید و برخیزید و زندگی تازه ای را آغاز کنید.

    سعی کنید از همین امروز با ابتکار عمل و برای اولین بار با دیگران صحبت کنید و این بار خودتان آغازگر صحبت باشید. انجام این کار خیلی سخت نیست،

    لااقل می توانید:

    الف) به اطلاعات (118) تلفن بزنید و شماره ی تلفن دوست یا طبیبی را بپرسید.

    ب) به اداره، شهرداری، فروشگاه، رستوران یا مدرسه ای زنگ بزنید و ساعات کار آنها را جویا شوید. به فرودگاه زنگ بزنید و ساعت پرواز هواپیما را به شهر مورد نظر سؤال کنید.

    ج) به روابط عمومی صدا و سیما زنگ بزنید و نظرتان را نسبت به یکی از برنامه های رادیویی یا تلویزیون بگویید.

    د) به کتابخانه ی عمومی شهر یا یکی از ناشران معروف کتاب زنگ بزنید و سراغ کتابی را بگیرید.

    ه) سعی کنید همیشه ظاهری ساده و آراسته داشته، در سلام پیشقدم باشید. با افراد غریبه در مسجد، در اتوبوس، قطار، هواپیما، اطاق انتظار پزشک، مغازه، بانک، کتابخانه و پارک صحبت کنید و شما خود در برقراری ارتباط و شروع صحبت با دیگران، با ادب و کلمات و رفتار مطلوب اجتماعی پیشگام باشید.

    و) با اشخاص مختلف، اعم از کوچک و بزرگسال و آشنا و غریبه وقت ملاقات بگذارید و با آنان نشستی داشته باشید. سعی کنید برای هر ملاقات و جلسه چیزی برای گفتن یا نشان دادن داشته باشید، مثلاً می توانید برای این کار:

    . کتاب و مجله ای جدید را بخوانید و اطلاعات خودتان را بیشتر کنید.

    2. در امور سیاسی و اقتصادی جامعه، معلومات بیشتری کسب نمایید.

    3. خاطرات و تجارب جالب خود را مرور کنید و برای بازگویی آنها آمادگی داشته باشید.

    4. از دوران کمرویی و تجاربی که با آن مواجه بوده اید، سخن بگویید.

     سعی کنید ذهنتان را از تجارب و خاطرات ناخوشایند در روابط شخصی و ناکامی های ارتباطات اجتماعی پاک نمایید و در عوض تلاش کنید تا تجارب موفق خود را در خانه و مدرسه، کوچه و خیابان و محل کار و در برخورد با دیگران مجدداً مرور کرده، آنها را به خاطر بسپارید.

    بعضی اوقات و در یک موقعیت اجتماعی ویژه که افراد دیگر حرف تازه ای برای گفتن و فرصت چندانی برای مطرح شدن نداشته باشند، اگر فرد کمرو با برخورداری از قابلیت ممتاز، اطلاعات بیشتر و حرف های تازه ای برای گفتن، مرکز اصلی توجه باشد، با انگیزه ی بیشتر سخن می گوید و اعتماد به نفس بیشتری می یابد.

    ز) همیشه با مقدمه کوتاه و جالب محاوره ی شخصی را آغاز کنید و ارتباط بصری تان را حین سخن گفتن به طور کاملاً طبیعی با مخاطبان خود حفظ کنید.

    ح) به هنگام گوش دادن به سخنان طرف مقابل، سعی کنید همواره شنونده ی فعالی باشید و با دقت و مفروضات ذهنی به صحبت های وی گوش کنید. به هنگام لزوم سؤالاتی مطرح نمایید؛ درباره ی دیدگاه های گوینده اظهارنظر کنید و توضیح بیشتری بخواهید.

    ط) سعی کنید در تمام کردن جلسه یا نشست و مذاکره و گفت و گو با دیگران نقش فعالی داشته، در خداحافظی هم پیشقدم باشید.

    ی) و سرانجام اینک که به یاری حق توانسته اید بر اضطراب اجتماعی و کمرویی خودتان غالب شوید و از یک زندگی نسبتاً فعال و رضایتبخشی برخوردار گردید، سعی کنید به سایر افراد کمرو، بخصوص اعضای محترم خانواده ، بستگان و دوستان خود بیشتر یاری برسانید.

    موفق باشید

    منابع:

    روان شناسی کمرویی و روش های درمان آن – تألیف غلامعلی افروز

    روان شناسی و تربیت کودک و نوجوان - تألیف غلامعلی افروز

    خود درمانگری در لکنت زبان - تألیف غلامعلی افروز

    روان شناسی تربیتی کاربردی – تألیف غلامعلی افروز

    مباحث عمده در روان پزشکی – ترجمه جواد وهاب زاده


        نظرات دیگران ( )

  • خجالت نکشید تا عقب نمانید
    نویسنده: عظیم جان ابادی پنج شنبه 87/2/26 ساعت 8:41 صبح

    خجالت نکشید تا عقب نمانید


    خجالت کشیدن موجب عقب ماندگی است. انسان باید در برخورد با دیگران اعم از بزرگترها یا همسن وسالان خود خیلی «راحت» باشد. به این جهت که پیش هیچ کس خود را حقیر و بی ارزش احساس نکند.

    اگر چنین حالتی، یعنی شرمساری، وجود داشته باشد، آدمی نمی تواند احساس ضمیر خود را بیان یا از حقوق خویش دفاع کند، در نتیجه از قافله زندگی عقب می ماند. احساس خجالت یک بیماری است که به آسانی می توان آن را با تلقین و ممارست مداوا کرد.

    اگر کسی علم و اخلاقش از ما بیشتر و بهتر بود، البته مورد احترام است؛ اما این موضوع مایه خجالت ما نیست. ضمن این که به او احترام می گذاریم باید بتوانیم حرف خود را هم به راحتی با او در میان بگذاریم.

    همیشه به خود بگویید چرا باید از فلان شخص خجالت بکشم؟ مگر او چه دارد که من ندارم؟ مایه امتیاز انسان ها از یکدیگر،تقوی، دانش و خلق نیک است. اگر کسی علم و اخلاقش از ما بیشتر و بهتر بود، البته مورد احترام است؛ اما این موضوع مایه خجالت ما نیست. ضمن این که به او احترام می گذاریم باید بتوانیم حرف خود را هم به راحتی با او در میان بگذاریم. بسیاری از دانش آموزان و دانشجویان در برابر استادان خویش خجالت می کشند و همین، عامل عقب ماندگی آنان است. اگر خجالت نمی کشیدند می توانستند مطلبی را که نفهمیده اند سؤال کنند و بیاموزند، اما چون، احساس شرمساری بی مورد در آنان است مشکل خود را در میان نمی گذارند و درنتیجه چیزی هم در آن مورد نمی آموزند. این یک مثال بود؛ در همه شئون زندگی، مراجعات اداری، کسب و تجارت، هم نشینی و مجالست و نظایر آن «خجالت» باعث عقب ماندگی است.

    بیژن غفاری ساروی


        نظرات دیگران ( )

    <   <<   6   7      >

  • لیست کل یادداشت های این وبلاگ
  • ویژه نامه شهادت امام حسن مجتبی با بیش از 100 مطلب
    ادرس جدید سایت
    کپسولهای ترک اعتیاد، بلای جان معتادان
    کتامین
    روشهای نوین ترک سیگار
    [عناوین آرشیوشده]