سفارش تبلیغ
صبا ویژن
کل بازدیدها:----1338950---
بازدید امروز: ----23-----
بازدید دیروز: ----34-----
خودکشی - موسسه آسیب های اجتماعی ستایشگران زاهدان
 
 
  • درباره من
    خودکشی - موسسه آسیب های اجتماعی ستایشگران زاهدان
    عظیم جان ابادی
    وبلاگ موسسه آسیب های اجتماعی ستایشگران به شماره ثبت 174 واقع در زاهدان با اهداف کاهش آسیب و مواد مخدر ایدز که از جمله کارهای موفق این موسسه افتتاح اولین مرکزDIC(مرگز کذری معتادین )جنوب شرق کشور تحت حمایت معاونت امور فرهنگی و پیشگیری بهزیستی س و ب ادرس مرکز زاهدان خیابان هیرمند شمالی بین هیرمند 47و49که این مرکز توانسته با تحت پوشش قراردادن بیش از 400معتاد گذری در یه سال گذشته در یکی از محله ای محروم شهر زاهدان امارخوب و قابل توجهی از خود به جای گذارد.ضمنا تمام سوالات شما رادر مورد ایدز-اعتیاد-آسیب های اجتماعی- مهارت های زندگی-ترک اعتیاد- جوابگو می باشد. تلفن های تماس:05414508964-09395438549وهمچنین در زمینه ترک اعتیاد و خدمات مشاوره ایی و حمایتی ویژه معتادین در شهر زاهدان به صورت رایگان همکاری مینماید
  • لوگوی وبلاگ
    خودکشی - موسسه آسیب های اجتماعی ستایشگران زاهدان

  • پیوندهای روزانه
  • فهرست موضوعی یادداشت ها
  • مطالب بایگانی شده
    انواع مواد مخدر
    ایدز
    ترک اعتیاد
    همایش و کارگاه اموزشی موسسه ستایشگران
    بهداشت و سلامت
    دهان و دندان
    سلامت چشم ها
    کودکان
    داروها
    زنان و بارداری
    بیماری های کلیه
    بیماران دیابتی
    سرطان ها
    خون
    خواب و استراحت
    مراقبت از پا و کمر
    بزرگان علم پزشکی
    گوش حلق بینی - مو
    شناخت بیماری ها
    محیط زیست
    مضرات سیگار
    حجامت
    بیماری قلبی
    صرع
    سلامت روح و روان > آرامش ؛ عصبانیت
    سلامت روح و روان > معلولیت
    اعتماد به نفس و عزت نفس ؛ موفقیت ؛ کمرویی
    فقر بیکاری
    خودکشی
    دختران فراری و فحشا
    طلاق
    آسیب های اجتماعی مراکز غیر دولتی
    سلامت روح و روان > افسردگی ؛ بیماری های روانی
    مهر 1387
  • لینک دوستان من
    وبلاگ تخصصی حضرت معصومه «کریمه اهل بیت »
    عرشیان خاک نشین «شهید مرتضی بصیری»
    کریم اهل بیت
    تنها ترین سردار
    لینک باکس وبلاگ های مذهبی
    عاشقان وصال
    خط سبز
    وصال
    انتظار سبز
    حضرت مهدی عج
    هَل مِن ناصر یَنصُرنی
    خورشید خیبر
    نگاهی نو به فردا
    هرچه می خواهد دل تنگت بگو(مشاوره و مقاله)
    مشکی رنگه عشقه
    ای تشنه لب
    پوست کلف
    عــــشقـــــولـــــک
    اتحادیه دانش آموزی سیستان و بلوچستان
    انجمن طنین تفتان(ملی،مردمی،مستقل)
    .•¤ خانه آرزو ¤•.
    شیعه مذهب برتر Shia is super relegion
    دست خط ...
    فرشتگان رنجور
    ماورای سکوت
    بهترین آرزو هایم تقدیم تو باد.
    دم مسیحائی
    احساس با تو بودن
    گل یخ
    خلوت من
    دل نوشته های یک دختر شهید
    پشت جبهه
    شب مهتابی
    مه نو سفر
    وبلاگ شخصی محمدعلی مقامی
    او برای دم هر ثانیه ام رحمتی بود عظیم!
    نان ، عشق ، موتور هزار
    پلاک هشت
    کجایند مردان بی ادعا؟
    به برادرم مسیح
    کجایید ای شهیدان خدایی
    .:: رویش عشق::.
    در فراق وطنم
    امید آخر
    یک قدم تا پشت خاکریز
    قدرت شیطان
    آقاشیر
    بررسی عوارض استمناء و راه های ترک آن
    دل نوشته های کودک خیابانی
    تام ( تفکر - ایمان - محبت )
    سجاده ای پر از یاس
    تا ریشه هست، جوانه باید زد...
    خلوت تنهایی
    پرسه زن بیتوته های خیال
    فتوبلاگ
    آسیبهای اجتماعی
    آنالیز ریاضی قرآن
    مذهب عشق
    عاشق آسمونی
    .: شهر عشق :.
  • لوکوی دوستان من
  • اوقات شرعی
  • اشتراک در وبلاگ
     
  • وضعیت من در یاهو
  • خودکشی،یک معضل اجتماعی رو به رشد
    نویسنده: عظیم جان ابادی پنج شنبه 87/4/27 ساعت 3:39 عصر

    این آمار از مرگ سه درصد زنان از هر 100 هزارنفر و یک درصد مردان از هر100هزارنفر درسال از طریق خودکشی خبر می دهد.

    همچنین آمار دیگری از این سایت در سال 1991 ایران را پس از کلمبیا، برزیل، چین و هند پنجمین کشور و در سال 2001 میلادی پس از کلمبیا و هند سومین کشور دارای بالاترین آمار خودکشی می داند.
    اگرچه دفتر امور آسیب دیدگان اجتماعی سازمان بهزیستی با استناد به آمار سازمان بهداشت جهانی،ایران را پنجاه و هشتمین کشور جهان از نظر خودکشی می داند اما برخی از جامعه شناسان این آمار را غیرواقعی می دانند.
    بنابر این، واقعیت هر چه که باشد به کسی سر بالا و پایین بودن بیلان خودکشی دسته گلی داده نمیشود .مهم این است که چه راه حلی در برابر چنین معضل نفرت انگیز اجتماعی وجود دارد؟ و این همان چیزی است که دست اندرکاران حل و فصل مسائل اجتماعی بطور جدی با آن برخورد نکرده و تا بحال از آن فرار کرده اند!!!
    تعاریف:
    تعریف خودکشی؟
    خودکشی از دو لغت دارای ریشه لاتین Sui به معنی «خود» و Caedere به معنی «کشتن» مشتق شده است و در حال حاضر نه به صورت «خودکشتن» که به‌صورت خودکشی استفاده می‌شود. اولین با این اصطلاح در سال ???? توسط دفونن فرانسوی به‌کار گرفته شد. (منبع سایت هفت سنگ)

    بر اساس تعریف مورد توافق جهانی خودکشی تنها راه و آخرین راه از بین بردن خودآگاهی فرد در مورد خود است.
    علل خودکشی از نظر اجتماعی:
    فقر،بیکاری،،طلاق،فقدان حمایت خانوادگی و فشارهای روزافزون اجتماعی بر زندگی افراد،شکست ها ،سوءاستفاده جنسی ،عشق های ناسر انجام در جوانان ، و ....
    علل خودکشی از نظر روانشناسی :
    پوچی،نا امیدی،احساس شکست،بحران های عاطفی، احساس گناه، افسردگی، اعتیاد،بیماری های روانی و جسمی مانند ایدز و سرطان و هپاتیت و ...
    اشخاصی که بیشتر از بقیه در معرض خودکشی قرار دارند:
    افرادی که در اثر ناهنجاری های خانوادگی طلاق گرفته و یا پدر و مادرشان طلاق گرفته باشند.
    افرادی که سابقه اقدام به خودکشی دارند یا اینکه سابقه خودکشی در یکی از اعضای خانواده آنها وجود داشته باشد.
    فقر و فحشا.
    افرادی که افسرده بوده و از همه چیز قطع امید کرده اند.
    حادثه های ناگوار و غیر قابل قبول

    اختلافات و درگیری های خانوادگی
    شکست در زندگی ،تحصیل و عشق
    بیماری های مزمن و لاعلاج
    اعتیاد به مواد مخدر

    مشکلات قانونی در زندگی افراد
    سوء استفاده های عاطفی و جنسی
    و سایر عوامل ......

    علاوه بر بیلان ها و آمار و ارقام و بررسی علل و بحران های اجتماعی که کاتالیزور مناسبی برای رشد نرخ خودکشی در ایران است ، بایستی خاطر نشان شد که در فرهنگ اجتماعی ، بدعت نادرست و غلطی بنام خود کشی در اندیشه و افکار جای گرفته است تا هر کسی که در گذار زندگی خود با یکی از مسائل و بن بست های روزمره مواجه شود ، ناامید از همه جا ولی به راحتی دست به خودکشی زده و خود را از شر واقعیت های تلخ زندگی دور کند!
    تا آنجا که به کارگزاران حکومتی بر میگردد مسئله بسیار روشن است ولی از آنجا که مسئله انسانی و پویایی فرهنگ ایران در کار است بایستی که مسئول بوده وکاری کرد تا آگاهی افراد در این زمینه به رشد کافی برسد تا شاید در گذار از این مسیر فردی آمار مرگ و میر های تنفر انگیز خودکشی کاهش یابد!در همین راستا اگر به تاریخ گذشته بشری مراجعه شود این بدعت، قرن های متمادی است که جریان دارد.و البته که این بدعت بیشتر و بیشتر از قوانین طبیعت و در اوج ضعف و ناامیدی مطلق نشات گرفته شده است.بر اساس قوانین غریزی طبیعت ، اگر عقربی در درون آتش محاصره شده باشد و راه برون رفت از این آتش را نداشته باشد سر خود را نیش میزند تا از لمس حرارت و دیدن سوختن خود خلاصی یابد!
    در مطالعه و بررسی زندگی حیوانات که توسط زیست شناسان ارائه شده است، مواردی از خودکشی وجود دارد که البته بیشتر جنبه دفاعی برای آن حیوان و یا پرنده داشته است!
    سامورایی های وفادار به پادشاه ژاپن سالیان سال بود که هاراگیری می کردند .هاراگیری یعنی نشان دادن شرف و اعتماد مطلق به سلطان و شاه در برابر اعاده حیثیت! اگر سامورایی ای مورد اتهام قرار میگرفت و یا به هر دلیلی از دربار شاه رانده میشد در برابر شاه شکم خود را با شمشیرش می درید تا جان کندن اش را همه به چشم ببینند و به این شکل وفاداری اش را نشان داده و اعاده حیثیت میکرد!
    در برخی از سازمان ها و احزاب که بصورت فرقه ای اداره میشوند و دارای رهبری دگم و منحصر به فرد و تام الاختیار هستند، مانند ببر های تامیل ،گروه های مافیایی مختلف در جهان ، سازمان مجاهدین در ایران و عراق حق دستگیری و یا حق انتخاب راهی بجز راهی که رهبر فرقه نشان میدهد برای اعضاء وجود ندارد.یعنی اگرفردی در چنبره دستگیری یا تغییر عقیده و مرام خود قرار گرفته باشد بایستی با شکستن شیشه سیانور در دهان خود و خوردن زهر سیانور خودکشی کند در غیر اینصورت مجازات دردناکتر از خودکشی های معمول در انتظار آن فرد می باشد!
    گسترش خودکشی های جمعی آن هم به فجیع ترین شکل ممکن را تا کنون از رادیوها وتلویزیون ها شنیده و یا دیده اید! مانند خودکشی گروهی در آمریکا، کانادا، آلمان و ...
    بنابر این مشاهده میکنیم که مقوله خودکشی از فرد و افکار ذهنی یک فرد در جامعه خارج شده و لباس گروهی و جمعی نیز به خود پوشانیده است!
    چنین مثال هایی و سایر مثال ها که حتما موارد آن اندک نیست، نشان میدهد که انسان ها این بدعت را از طبیعت و قوانین آن فراگرفته اند.بطوریکه از خودآگاهای خارج شده و والاترین ارزش های انسانی را پایمال و لگد کوب کرده اند..در اینجا تنها تفاوتی که وجود دارد، فرق انسان امروزی با انسان دیروزی و به عبارتی شایسته تر فرق بین انسان و حیوان در فهم و آگاهی او است که میتواند او را از قوانین طبیعتی و آنچه که در طبیعت رخ میدهد متمایز کند.
    خودکشی چه در غالب فردی و چه در غالب جمعی و گروهی از طرف تمامی ادیان و حتی در جهان امروز از طرف تمامی مجامع حقوق بشری نفی شده و مورد تنفر است.
    اما چرا انسان امروزی به خودکشی روی می آورد؛
    تا کنون علل مختلفی برای خودکشی به ثبت رسیده است.روانشناسان وانستیتوهای تحقیقاتی به وفور در این زمینه مقاله و کتاب و یا فیلم ارائه داده اند، کمتر کسی است که خودکشی اش به دلیل بیماری و یا جنون اش باشد! اکثر خودکشی ها به دلیل اختلافات خانوادگی،عشق های ناسرانجام،خیانت، بیماری لاعلاج،نزاع،تهمت و افترا،فقر و فحشا ،طلاق و ... از این زمره اند.
    اگر به تمامی این علت ها نگاه کنیم متوجه میشویم که چند پارامتر اصلی وجود دارد که اگر کسی بتواند در یقین و ایمان خود به آن رسیده و عمل کرده و بخشی از باور های ضمیر ناخودآگاه خود را تغییر دهد، علی القاعده دست به خودکشی نخواهد زد
    بنابر این بحث اصلی فراتر از مسائل روزمره زندگی است .و آن هم بر میگردد به بینش انسان ها و دیدگاه آنها نسبت به مسائل خود و جامعه!
    پس بیشتر و بیشتر باید که زمینه های فکری افراد یک جامعه را تغییر داد .تغییر در چنین راستایی نیاز به فهم و آگاهی جدید داشته و اینکه باور های قبلی ذهن و اندیشه افراد که در ضمیر ناخودآگاه است ، جایگزین باورهای جدید شود.اگر دستگاه فکری انسان ها در چنین زمینه ای تغییر یابد بالطبع دریچه های جدیدی بسوی زندگی نوین باز میشود که چشم هایمان قبل از این آنها را نمیدیده است! این رشد این باور که هر انسانی توانمندی بیشماری دارد و میتواند تغییر کرده و تاثیر گذار باشد ، یکی از مهمترین تصحیحات ریشه ای در فهم و باور و زندگی انسان ها بوده و بیلان خودکشی را بسیار پایین خواهد آورد.
    در دستگاه فکری انسانهای امروزی دو تز اصلی رشد میکند .
    الف.تز دستگاه خود فرو برنده یا دستگاه ذهنی در خود
    ب.تز دستگاه برون گرا و بیرون ازفرد محوری
    حال بطور خلاصه به بررسی این دو تز می پردازیم؛
    -انسان ها در دستگاه فرو برنده و در خود هدف و آرمانشان خودشان هستند ولی در دستگاه برون گرا از بیرون از خودشان شروع کرده و به خود میرسند.
    -انسان ها در دستگاه فروبرنده هدف متعالی ندارند ولی انسان های برونگرا دارای هدف متعالی هستند.
    -انسان ها در دستگاه فرو برنده به عنصر هدایت جمعی معتقد نبوده و سقف فکری شان محدود به خودشان و منافع خودشان است ولی در دستگاه برون گرا هدف جعمی و گروهی مد نظر است و سقف فکری سعادت و خوشبختی جمعی و منافع گروهی و جمعی است.
    -انسان ها در دستگاه فروبرنده فقط به خود و چارچوب های ذهنی خود فکر کرده و عمل میکنند ولی در دستگاه برون گرا به عنصر هدایت بیرونی و جمعی اعتقاد داشته و دارای پرنسیپ های فداکاری جمعی می باشند.
    -انسان ها در دستگاه فروبرنده با کمترین مشکلی دچار افسردگی و یاس و نا امیدی میشوند ولی در دستگاه برون گرا به سرشاری و جوشش و حرکت پیوسته و شتابان و امید ، اعتقاد داشته و دنبال عمل کرد های واقعی هستند.
    -انسان های درون گرا و فرو رونده در مواجهه با مشکلات ، بحران تولید کرده و راه حل واقعی نمیتوانند ارائه دهند ولی انسان های برون گرا در اوج بحران های ذهنی و مادی ، با ایمانی راسخ به دنبال راه حل مناسب بوده و آن را کشف کرده و برای برون رفت خود از چنین مخمصه ای ماکزیمم تلاش را میکنند.
    -انسان های در خود و درونگرا،خود فرو برنده بوده و در نهایت بی مایگی و ضعف شدید،از هر چه که هست قطع امید کرده و بخاطر یک مظلوم نمایی کودکانه، خود را از بین برده و خودکشی میکنند تا به اصطلاح؛ دیگران حقانیت آنها را ببینند! ولی انسان های برونگرا با دستگاه فکری مثبت بهای لازم هر کاری را در سخت ترین شرایط پرداخته و با امید و آرزوی گام های موثر تر، قدم برداشته و دیگران را به این شکل تاثیر پذیر از عملکرد خود می سازند.
    از این عوامل بسیارند و البته که پارامتر های فرهنگی ،سطح بینش فردی نسبت به مسائل خود و پیرامون نیز روی این عوامل تاثیر مضاعف دارند .

    انسان های با دستگاه ذهنی مثبت و برونگرا دست به خودکشی نمیزنند.چرا که خودکشی خارج از ضعف های فردی اساسا بیانگر حقانیت آن فرد نیست! بلکه تسلیم شدن و تسلیم طلبی نسبت به شرایطی است که میخواهد خود را تحمیل کند.
    انسان با فهم و اراده و آگاهی برای این زاده شده است که با فکر و دست های توانمند خود هر عامل طبیعی را تغییر داده و سمت و سوی متعالی به آن بخشیده و خود را در برابر بحران ها و سختی ها و مشکلات زندگی با اراده ای آهنین ،قوی و بالاتر و بالاتر رفته و از عهده حل و فصل مسائل و مشکلات خود بر آید.وجه تمایز انسان با حیوان نیز دقیقا در همین نقطه است!

    اما اگر در همین رابطه به اعتقادات مذهبی خود برگردیم در دین اسلام" قتل نفس " از جمله گناهان کبیره است.و در کنار سایر گناهان کبیره قرار دارد!
    گناه کبیره یعنی گناهی نابخشودنی که از بی ایمانی مطلق نشات میگیرد!برای اینکه انسان به خدایی در بیرون از خود معتقد است که در قبال آن مسئولیت دارد و باید که تلاش گر و سپاسگذار زندگی خویش باشد و بتواند که سرنوشت خود را تغییر داده و و به بهترین وجه رقم بزند.از نظر من سرنوشت واقعی تمامی انسان ها توسط خودشان رقم زده میشود.هر کسی حال و آینده خود را خودش می سازد همانطور که گذشته اش را خودش ساخته است.و در همین راستا باید که خدای خود را، همان خدایی که به او زندگی بخشیده است را در هر اموری به اثبات برساند.
    ترس از خدا، ترس از یک مجسمه ،ترس کودکانه از تاریکی شب و یا ترس از یک انفجار و غیره نیست. ترس از حقیقتی است که شعور و آگاهی انسانی نام دارد و انسان آگاه در این رابطه قبل از پاسخگویی به خدای خود در ضمیر خودآگاه باید که به این سئوال پاسخ گو باشد.انسان تعهد پذیر است و متعهد و مسئول! پس در برابر حیات و زندگی خود مسئول و پاسخگو است و در برابر بحران هایی که اصلی ترین عامل بوجود آوردن آن خودش است بایستی پاسخگو باشد و مظلومیت های کاذب افراد ضعیف ، مشکلی را حل نخواهد کرد.
    خود کشی از نظر من یک حماقت نیست!حتی فرار از واقعیت ها هم نیست. بلکه خیانت به ذات و ارزش های انسانی خود است و این خیانت در شرایطی شکل میگیرد که انسان خدا گونه در ضعیف ترین نقطه خود آگاهی و بی ایمانی مطلق قرار گرفته باشد!جهالتی که حتی از نظر خدا نیز غیر قابل بخشش است.
    بنابر این در برابر بحران های اجتماعی و اقتصادی جامعه، به استقبال مرگ و قتل نفس خود نشتابیم! بیایید اثبات کنیم که هر انسانی میتواند در برابر تمامی سختی ها و ناملایمات، در برابر تمامی زورگویی ها و جبر ها، با اراده ای پولادین خود و محیط پیرامون خود را تغییر داده و با این فهم و آگاهی ، زندگی نوینی را بسازیم ! با مرگ و فرار از واقعیت های تلخ زندگی، هیچ چیزی تغییر نمیکند! خودکشی یعنی قتل نفس تمامی ارزش های والای انسانی و به ذلت نشاندن چنین ارزش هایی است !
    در رابطه با خودکشی تا کنون اخبار و مقالات زیادی منتشر شده است که نویسندگان و تهیه کنندگان آن، عموما به بررسی علل و آمار و ارقام آن پرداخته اند و اینکه چه کسی باعث چنین رویدادهایی است! نقش حکومت، نقش جامعه و خانواده و مسائل فرهنگی همه و همه سر جای خود معتبر و واقعی است! اما بحث من در تکرار چنین مسائلی نبود ! چون هستند که کم ننوشته اند .بحث من شروع یک مبارزه فرهنگی و دیدگاهی در بین جوانان ایران زمین است!
    پس در برابر چنین معضل اجتماعی که میرود تا به یک بحران اجتماعی و فرهنگی در بین جوانان تبدیل شود، با گام هایی استوارتر از پیش به آگاهی و اراده انسان ها ارج نهاده و با ایجاد زمینه های رشد چنین تغییر فکری و دیدگاهی،فرهنگ خود را غنی تر کرده و با این پدیده بطور جدی مبارزه کنیم!

    www.negaheno.net


        نظرات دیگران ( )

  • چگونه از خود کشی اجتناب کنیم؟
    نویسنده: عظیم جان ابادی پنج شنبه 87/4/27 ساعت 3:38 عصر

     

    اگر قصد خودکشی دارید لطفا دست نگه دارید و ابتدا این مقاله را بخوانید. شاید چیزی در حدود 5 دقیقه بیشتر طول نکشد. نمی خواهم در مورد احساسات بدی که دارید صحبت کنم. من یک تراپیست و یا روان درمانگر نیستم فقط کسی هستم که از دردهای شما آگاه است.

    من شما را نمی شناسم، و نمی دانم به چه دلیلی این مقاله را می خوانید. فقط میدانم که در حال حاضر این مقاله را می خوانید و این یک نکته مثبت است. به طور حتم شما دارای مشکلی بودید که تصمیم گرفتید به زندگی خود پایان ببخشید. خیلی دوست داشتم که اگر ممکن بود می توانستم در کنارتان باشم، با شما می نشستم و سر صحبت را باز می کردم، رو در رو و از صمیم قلب. اما متاسفانه از آنجایی که این کار شدنی نیست باید راه دیگری را انتخاب کنیم.

    من خیلی از افراد را می شناختم که تصمیم به خودکشی گرفته بودند بنابراین شاید یک دورنمای کلی از احساسات شما را در ذهن خود داشته باشم. می دانم که شاید آنقدر وقت نداشته باشید که بخواهید یک کتاب کامل در این زمینه مطالعه کنید به همین دلیل من مطلب خود را خیلی کوتاه به عرضتان می رسانم. از آنجایی که برای 5 دقیقه می خواهیم با هم باشیم من 5 راه حل کاربردی و ساده را با شما تقسیم میکنم. من نمی خواهم با شما بحث کنم که نباید خودتان را بکشید اما مطمئنم که اگر برای یک لحظه هم که شده به مرگ خودتان فکر کنید احساسا خوبی به شما دست نخواهد داد.

    خوب شما هنوز به خواندن ادامه می دهید و این خوب است. از شما می خواهم که من را تا انتهای این صفحه همراهی کنید. این نشان می دهد که شما هنوز اندکی در اعماق وجودتان در مورد خاتمه دادن به زندگی خود مردد هستید. حتی در کورترین نقاط نا امیدی نیز هنوز می توان به فرداهای روشن تر ایمان داشت. عدم اطمینان نسبت به مرگ یک امر بدیهی و کاملا طبیعی است. چیزی که باعث شده شما تا این لحظه زنده باشید این است که هنوز اندکی دودل هستید. این امر بدان معناست که هر چند میخواهید بمیرید اما قسمت هایی از بدن شما هستند که نمی خواهند به زندگی خود خاتمه دهند. بیایید حواس خود را بر روی آن قسمت ها متمرکز کنیم و چند دقیقه دیگر با هم باشیم.

     با این گفته شروع می کنیم:

    "شما خودتان خودکشی کردن را انتخاب نمی کنید، بلکه خودکشی زمانی روی میدهد که درد و رنج برای مقابله با مشکلات زیاد می شود."

    بله همه چیز در این جمله خلاصه می شود. شما به این دلیل که انسان بد، دیوانه، ضعیف و یا لکه داری هستید تصمیم به خودکشی نمی گیرید. در حقیقت خودکشی برای این نیست که شما واقعا نمی خواهید بیشتر از این زندگی کنید بلکه به این معناست که در حال حاضر توانایی شما نسبت به مشکلاتی که با آن مواجه هستید کمتر است. اگر همواره بار زیادی بر روی شانه های شما گذارده شود زمانی که بالاتر از یک حد معینی رود، بدون توجه به اینکه تا چه حد قصد دارید که پابرجا باقی بمانید، به هر حال در زیر آن طاقت نیاورده و به زمین می افتید. خواستن در این نمی تواند به شما هیچ کمکی کند. با این روش فقط قادرید خودتان را تشویق کرده و به خود دلخوشی دهید.

    اگر کسی به شما گفت "این مشکل آنقدرها هم سخت نیست که تو بخواهی خودت را به خاطر آن بکشی" زیادی جدی نگیرید. مشکلات مختلفی وجود دارند که منجر به خودکشی می شوند و ممکن است چیزی که برای شما قابل تحمل باشد برای دیگر باعث سوق پیدا کردن به سمت خودکشی شود. ظرفیت هر انسان با دیگری کاملا متفاوت است. مسئله ای که مشکلات را برای شما قابل تحمل و یا غیر قابل تحمل میکند این است که از چه منابعی برای مقابله با آنها بهره می برید. افراد مختلف ظرفیت های متفاوتی در تحمل درد و رنج دارند.

    زمانی که درد و رنج زیاد می شود و از کنترل شما خارج می شود آنوقت است که تصمیم به خودکشی می گیرید. ما نمی خواهیم بگوییم خودکشی غلط یا درست است بلکه می خواهیم شما را متوجه کنیم که دلایل متفاوتی باعث بروز چنین احساسی در فرد می شوند.

    شما با به کار گرفتن یکی از این دو راه 1) پیدا کردن راهی برای کاستن درد و رنج و 2) پیدا کردن راهی برای پیداکردن منابع مقابله با درد و رنج، به راحتی می توانید از خودکشی جلوگیری کنید. باید توجه داشته باشید که هر دوی این راه ها با کوچکترین تلاشی قابل دسترسی می باشند.

    حالا می خواهم به شما 5 چیز بگویم که اندکی در مورد آنها فکر کنید.

    1- تا به حال انسانهای بسیار زیادی بودند که توانسته اند با این احساس خود بجنگند و از شر آن خلاص شوند. البته شاید وضعیت بسیاری از آنها در مقایسه با شما حادتر بوده. از نظر آماری شانس های زیادی برای شما وجود دارد که بتوانید زندگی خوبی داشته باشید. امیدوارم تا الان کمی امیدوارتر از گذشته به زندگی نگاه کنید.

    2- به خودتان زمان بدهید. به عنوان مثال به خودتان بگویید "قبل از اینکه دست به انجام هر کاری بزنم 24 ساعت صبر می کنم" این زمان را حتی می توانید به مدت یک هفته نیز افزایش دهید. به خاطر داشته باشید که احساسات و رفتار دو چیز کاملا متفاوت هستند. اگر احساس می کنید که باید خودتان را بکشید به این معنا نیست که باید همین الان این کار را عملی کنید. اندکی زمان بین احساس خودکشی و انجام آن به طور واقعی بگذارید، حتی اگر این زمان تنها 24 ساعت باشد. شما همین حالا با خواندن این مقاله 5 دقیقه آنرا به تعویق انداخته اید. به خواندن ادامه دهید و به خاطر داشته باشید که میل به خودکشی بدان معنا نیست که باید عمل را نیز به زودی انجام دهید. من که تا این قسمت خیلی دلگرم شدم امیدوارم شما هم همین احساس را پیدا کرده باشید.

    3- مردم تنها به این دلیل خودکشی می کنند که بتوانند به راحتی از دردها و رنج ها رها شده و به آرامش برسند. البته باید توجه داشت که آرامش نیز جزء احساسات است و شما برای آنکه بتوانید آنرا احساس کنید باید زنده باشید. اگر خود را بکشید هرگز نمی توانید به آرامشی که عاجزانه به دنبال آن می گردید برسید.

    4-بسیاری از افراد نسبت به حس خودکشی افراد دیگر عکس العمل های تندی چه از روی ترس و چه از روی خشم نشان می دهند. آنها به جای اینکه به شما کمک کنند بدتر درد و ناراحتی شما را افزایش می دهند. البته شاید قصد و نیت آنها چیز دیگری باشد اما افکار و واکنش هایشان شما را به سمت این احساس سوق می دهد. اما باید بدانید که عکس العمل بد آنها به خاطر ترس هایی است که در وجودشان نهفته نه صرفا به خاطر شخص مقابل.

    اما عده کمی هم هستند که می توانند در یک چنین شرایط بحرانی بدون هیچ جر و بحث، قضاوت، روانه شدن به بیمارستان و ...  در کنارتان باقی بمانند. آنها کسانی هستند که برایتان ارزش قائل می باشند. بهتر است یکی از این افراد را برای خودتان پیدا کنید. حالا از 24 ساعت و یا 1 هفته خود استفاده کنید و تمام اتفاقات ناگواری را که در زندگی برایتان افتاده است را با کسی در میان بگذارید. خیلی خوب است که بتوانید از دیگران کمک بگیرید. سعی کنید:

    • یک mail به یکی از دوستان خود بزنید
    • با یکی از مراکز مشاوره  تماس بگیرید
    • نوجوانان می توانند با شماره تلفن110 بخش مشاوره تماس حاصل کنند
    • در دفترچه تلفن خود به دنبال خطوط مبارزه با بحران بگردید
    • با یک روان درمانگر صحبت کنید
    • یک دوست و یا یک عالمی که به دقت به حرف هایتان گوش دهد را انتخاب کنید

    سعی کنید با این مشکل به تنهایی برخورد نکنید. اگر بتوانید کسی را پیدا کنید که با مشکلات خود را در میان بگذارید می توانید به راحتی تمام فشارهایی که در وجودتان نهفته است را تخلیه کنید. و این عامل خود یکی از راه های مقابله با درد و رنج است.

    5-افکار خودکشی باعث ایجاد آسیب درونی و بیرونی هستند. زمانی که آنها را در وجود خود بکشید باز هم نیاز دارید که از خودتان مراقبت کنید. تراپی یکی از بهترین انتخاب های شماست. گروهایی هستند که می توانید از طریق آنها این کار را انجام دهید. آنها هم در محل سکونت شما هستند و هم می توانید از طریق اینترنت با آنها تماس حاصل کنید.

    خوب چند دقیقه دیگر هم گذشت و شما هنوز با من هستید. ازین موضوع خیلی خوشحال هستم.

    از آنجایی که توانسته اید تا این مرحله پیش آیید استحقاق پاداش دارید. می توانید از خودتان با یک هدیه قدردانی کنید. هدیه ای که به خود می دهید باید یک منبع مقابله با درد و رنج باشد. به یاد دارید که در اوایل متن به شما گفتم باید حتما مطمئن شوید که منابع مقابله خیلی بیشتر از درد و رنج باشد. پس به خودتان یکی دو منبع دیگر هدیه بدهید!... تا منابع غلبه بر درد و رنج از خود آنها بیشتر شوند.

    هر چند شاید با خواندن این مقاله به یک آرامش نسبی دست پیدا کرده باشید اما بهترین راه این است که با کسی صحبت کنید. اگر توانستید کسی را پیدا کنید که با کمال میل به حرف های شما گوش دهد و توانستید تمام مشکلات خود را برای او به بیرون بریزید آنوقت یک منبع مناسب برای آسایش پیدا کرده اید. خوشبختانه اولین نفری که پیدا کردید باز هم می توانید با افراد دیگر صحبت کنید و اولی لزوما همان آخری نخواهد بود.

    منبع: www.mardoman.com


        نظرات دیگران ( )

  • چه عواملی سبب می شود یک فرد دست به خودکشی بزند ؟
    نویسنده: عظیم جان ابادی پنج شنبه 87/4/27 ساعت 3:37 عصر

    علل خودکشی

    - اختلالات روانی : از جمله اعتیاد به مواد مخدر و مشروبات الکلی ، بیماری افسردگی ، بیماری اسکیزوفرنیا ( نوعی بیماری وخیم روانی که فرد دچار توهم و هذیان می گردد)، حملات اضطرابی شدید توأم با ترس و وحشت ، ترس های مرضی ، حالات خشم ، و عصبانیت های ناگهانی .

    آمار نشان می دهد که 95 %  از افرادی که خودکشی می کنند دچار اختلال روانی هستند، از جمله 80 %  بیماران افسرده ، 10 %  بیماران اسکیزوفرنی ، 5 %  افرادی که دچار زوال عقل و حالات هذیانی هستند خودکشی می کنند.

    نظریه روانکاوی : از دیدگاه روانکاوی ، خشم و خصومت درونی و ناخود آگاه نسبت به فرد مورد علاقه به آن حد زیاد است که می خواهد آن فرد را به قتل رسانده و بکشد ؛ اما چون توان انجام آن را ندارد دچار کشمکش شدید می گردد و این کشمکش بین علاقه و خشم ایجاد می شود و در نتیجه برای رهایی از این کشمکش دست به خودکشی می زند. ( همان گونه که ذکر گردید این حالت و این کشمکش اغلب ناخودآگاه است و فردی که خودکشی می کند آگاهی روشنی از این حالت و کشمکش ندارد) به زبانی دیگر، نفرت به وجود آمده  و ناخودآگاه  موجب بروز و ایجاد احساس گناه می گردد که فرد اقدام به خودکشی می نماید .

    موضوع و یا علت دیگر : عدم هماهنگی بین انگیزه های فرد و عدم توانایی در برآورده نمودن و یا برآورده شدن انگیزه ها و عدم سازگاری بین این دو حالت ، می تواند عاملی باشد که فرد اقدام به خودکشی نماید .

    عوامل دیگر خودکشی :

    - فرار از ناملایمات و شکست ها .

    - فرار از فشارهای روانی که احساس می شود  یا به نظر می رسد که پایان ناپذیر است.

    - فرار از احساس گناه شدید.

    - فرار از مجازات شدن .

    - میل به خودآزاری شدید. ( به این دلیل با تیغ ، چاقو و یا امثال این ها به خود آسیب می رسانند.)

    - آرزوی مرگ و مردن.

    - احساس ناامیدی ، بیچارگی و درماندگی .

    - سعی در نشان دادن درد درونی خود. ( خودکشی می تواند نوعی رفتار باشد که می خواهد از این طریق به دیگران بفهماند که تنهاست.)

    - ترس از تغییر موقعیت هایی که ممکن است و یا احتمال دارد اتفاق بیفتد و فرد چنین احساس می کند که این تغییر برای وی غیر قابل تحمل است .

    - به وسیله خودکشی کردن ، می خواهد دیگران را تنبیه نماید ( فرزندانی که خودکشی می کنند ، با خودکشی کردن می خواهند پدر یا مادر ،  یا هر دو را تنبیه نمایند. )

    - به وسیله خودکشی می خواهد خشم و عصبانیت خود را نشان دهد.

    - فردی که خودکشی می کند هیچ گونه انگیزه  یا نیازی برای زیستن و زندگی کردن ندارد.

    نظریه یادگیری : در این نظریه "خودکشی" ارتباط مستقیم و تنگاتنگ با موارد زیر دارد : بافت جامعه ، کشمکش های ناخودآگاه ، فشارهای اجتماعی ، فشارهای روانی ، فشارهای اقتصادی ، فشارهای خانوادگی و ...

    زمانی که در یک جامعه انسان ها راه حلی برای رهایی از فشارهای گوناگون پیدا نمی کنند به ناچار خودکشی می کنند و خودکشی را راه حل نهایی دانسته و به آن فکر می کنند. این گونه خودکشی ها می توانند موجب شوند که دیگران نیز به چنین راه حلی فکر کنند و آن را مورد نظر قرار دهند و سرانجام اقدام به خودکشی نمایند. در بعضی از خانواده ها افراد آن خانواده یاد می گیرند که خودکشی بهترین راه حل برای رهایی از فشار  یا کشمکشی است که در خانواده وجود دارد. البته خودکشی که به طور تکراری در افراد یک خانواده دیده می شود می تواند جنبه ارثی و ژنتیک داشته باشد.

    بعضی از نظریات و دیدگاه های دیگر:

    - عده ای به این دلیل خودکشی می کنند که به خواب ابدی بروند.

    - عده ای به این دلیل خودکشی می کنند که بعد از مرگ تولدی دیگر خواهند داشت .

    - عده ای به این دلیل خودکشی می کنند که خود را از بسیاری از غرایزی که قبول ندارند و در وجودشان وجود دارد نجات دهند.

    - عده ای به این دلیل خودکشی می کنند تا از این طریق قدرت و توانایی خود را به دیگران نشان دهند.

    جامعه شناسان بر این عقیده اند که خودکشی پدیده ای است ناشی از فشارهای اجتماعی که بر روی بعضی ازافراد جامعه اِعمال می گردد و در نتیجه ، این قبیل افراد قربانیان جامعه اند. و از سوی دیگر این حقیقت وجود دارد که رضایت از زندگی باعث قوی شدن انگیزه ادامه حیات و لذت بردن از زندگی می گردد ؛ در غیر این صورت میل به خودکشی شدت می یابد.

    منبع: www.mohsenazizi.blogfa.com


        نظرات دیگران ( )

  • بحران خودکشی
    نویسنده: عظیم جان ابادی پنج شنبه 87/4/27 ساعت 3:36 عصر

    خودکشی یکی از جرائمی است که در اروپا و امریکا رقم بالایی را در میان سائر جرائم بخود اختصاص داده است. در امریکا هرساله حداقل ????? جوان بدلیل آینده نامعلوم و زندگی بدون هدف دست به خودکشی میزنند. در کشور فرانسه هر روز ??? نفر بدلایل مختلف اقدام به خود کشی میکنند. اما سئوالی اینجاست چرا؟
    آن لور دانشجویی از پاریس که برای مدت کوتاهی به انگلستان آمده بود قبل از خود کشی خود در رودخانه تایمز لندن یک نامه ?? صفحه ای از خود بر جای گذاشت که درآن نامه دلیل خودکشی خود را اعلام نموده بود. آن لور در قسمتی از نامه خود ا ینطور نوشته بود که من میخواهم به زندگی خود پایان دهم و تنها ترس من این است که بار دیگر خود را بر روی تخت بیمارستان ببینم .
    یک مامور پلیس که در رابطه با این پرونده تحقیق میکرد عنوان داشت که مرگ آن لور یک موضوع شوکه کننده و مرموز برای دوستان ، خانواده و اطرافیان او میباشد. خانم آن لور دارای یک زندگی خوب و راحت در فرانسه بود اما بگفته یکی از دوستان او کامل گرایی در زندگی و یا بعبارت دیگر زندگی تمام عیار و بی عیب احتمالا موضوعی است که او را به طرف این عمل سوق داده بود بگونه ای که در انتها تصمیم به خودکشی نمود.
    بسیاری از مردم اغلب در زمانی که کلافه میگردند و تصور میکنند که در بن بست گیر کرده اند آرزوی مرگ میکنند. ایشان بخاطر احساس بدی که در خود دارند تصور میکنند که مرگ میتواند برطرف کننده احساسات آنها باشد. اما حقیقیت این است که مرگ نمیتواند تبدیل کننده احساسات ما باشد چون آنها در درون ما هستند و نه در شرایط خارجی زندگی ما.حال بیائید به چند واقعیت در این زمینه نگاه کنیم .
    ? خودکشی و تاثیر آن بر خانواده شما
    مرگ هر فرد تاثیر بسزائی بر اطرافیان او می گذارد. مخصوصا بر جمع دوستان، خانواده و عزیزانی که به بیش از هرفرد دیگر به او نزدیک میباشند. خود کشی باعث میگردد خانواده و دوستان احسا س کنند که ایشان مسبب و عامل این موضوع بوده اند. بسیاری از خانواده ها پس از خودکشی عزیز از دست رفته خود هرگز نتوانسته اند به زندگی طبیعی خود بازگشت کنند. امروز تصمیم شما میتواند باعث ازبین رفتن خانواده یا دوستان نزدیک شما گردد ویا باعث تسلی و شادی آنها گردد.
    ? گذشته را بخاطر آورید
    زمانیکه شما نا امید و متاثر هستید و تصور میکنید که زندگی ارزش زیستن را ندارد به گذشته برگردید و ببینید که زمانی بوده که اوضاع شما بسیار بهتر از حال بوده است. زمانی که شما اوقات خوب و شادی را داشته اید در کنار دوستان و خانواده و از بودن با آنها لذت میبردید. این تجربه میتواند دوباره تکرار شود اگر شما بخواهید.
    ? چه چیزی در فراسوی مرگ منتظر شماست
    تقریبا در اکثر مذاهب مردم باور دارند در فراسوی مرگ جهانی دیگر قرار دارد. این موضوع حتی درمیان افراد بدون مذهب نیز بگونه ای دیگر عنوان میگردد. دنیایی که افراد در قبال عملکرد خود مورد تقدیر و یا تنبیه قرار میگیرند. بهمین جهت باید مواظب بود که چه راهی را ما برای خود انتخاب میکنیم. این راه میتواند بسیار خطرناک باشد نه چون صرفا خلاف مذهب است بلکه چون ممکن است این بجایی ختم شود که رهایی از آن غیر ممکن باشد. اگر شما امروز در این مورد مطمئن نیستید قبل از تصمیم گیری کمی بیشتر در مورد آن بیاندیشید.
    ? واقعیت زندگی چیست
    هدف و واقعیت زندگی این است که ما بتوسط خالقی بوجود آمده ایم که عاشق ماست و برای ما ارزش زیادی قائل است. او وضعیت شما را بخوبی درک می کند و میتواند شما را در این راه امداد کند البته اگر به او اجازه دهید تا وارد زندگی شما شود. او حتی برای ما انسانها به جهان خود قدم گذاشت و به شباهت ما درآمد. او همانند ما زندگی نمود و برای ما بر روی صلیب فدا شد تا امروز هریک از ما آزاد و رها باشیم و بتوانیم در او هدف و واقعیت زندگی را دریابیم. امروز او میتواند جوابگو افسردگی ها، بیماریها و مشکلات ما باشد جائیکه دیگران قادر به درک آن نمیباشند.
    بله این خالق امروز میخواهد به شما کمک کند چون شما را دوست دارد همانطور که در کلام خود میگوید.
    ای دوست من، من هرگز تو را تنها نمیگذارم. من قبل از اینکه تو بدنیا بیایی تو را تو را دوست داشته ام و همیشه در همه حال تو را می نگریستم وبا تو بوده ام. من هنوز هم با تو هستم و تو را در این وضعیت تنها نخواهم گذاشت. اما من منتظر میمانم تا تو به من اجازه دهی تا وارد زندگی تو شوم و تو را از این راه نجات بخشم. چرا که من نقشه بزرگی برای تو در زندگی دارم.
    شما میتوانید این موضوع را امروز نزد خود بررسی کنید و ببینید که زندگی میتواند بزرگتر از آن باشد که شما فکر میکنید و شما میتوانید از آن لذت ببرید. شما میتوانید همین امروز مشکل خود را با یک فرد درمیان بگذارید و به او بگوئید. این فرد میتواند یک دوست باشد یا عضوی از اعضای خانواده، یک دکتر و یا فردی که شما میتوانید به او اعتماد کنید. اگر شما هیچ دوستی ندارید و یا نمیتوانید به فردی اعتماد کنید میتوانید مشکل خود را با ما میان بگذارید و ما تلاش میکنیم تا آنجا که ممکن است شما را کمک نمائیم.
    وخداوند میگوید مرا بخوان و تو را اجابت خواهم نمود و تو را از چیزهای عظیم و مخفی که ندانسته ای مخبر خواهم ساخت .
    منبع:www.mohsenazizi.blogfa.com

        نظرات دیگران ( )

  • چرا مردم خودکشی می کنند ؟
    نویسنده: عظیم جان ابادی پنج شنبه 87/4/27 ساعت 3:35 عصر

    خصوصیت مشترک ما بین افرادی که اقدام به خودکشی می کنند داشتن این باور است که خود کشی تنها راه حل غلبه بر احساسات غیر قابل تحمل است .کشش خودکشی دراین است که نهایتا به این احساسات غیرقابل تحمل خاتمه می دهد .درتراژدی خودکشی ،آشفتگی ومشکلات عاطفی به حدی شدید می گردند که فرد را دریافتن راه- های مختلف حل مشکل خود ناتوان می سازند. رحالی که راه حل‌های دیگری نیز وجود دارند.

    همه ما درطول زندگی احساس تنهائی ،افسردگی ،بی کسی ونا امیدی را تجربه می -کنیم .مرگ یکی از اعضای خانواده وشکست دربرقراری ارتباط از جمله مواردی هستند که اعتماد به نفس ما را تحت تأثیر قرارداده احساس بی ارزشی را در ما  بوجود می -آورند.ورشکستگی‌های اقتصادی نیز از جمله مشکلات عمده‌ای هستند که بعضی از ما در طول زندگی کم و بیش با آن مواجه می‌گردیم.  از آنجائی که ساختار هیجانی هر شخص منحصر به فرد می باشد هرکدام ازما در شرایط مختلف پاسخهای متفاوتی می‌دهیم .

    درتشخیص  این که آیا واقعا ٌفردی قصد خودکشی دارد لازم است این موقعیت بحرانی ،از دیدفردمورد ارزیابی قرارگیرد، چرا که ممکن است موضوعی که از دید شما از اهمیت کمی برخوردار است بنظر شخص دیگر بسیار مهم باشد ویا واقعه ای که شما برای آن اهمیتی قائل نمی‌شوید برای شخص دیگر بسیار ناراحت کننده و مهم تلقی گردد.

    بدون توجه به ماهیت بحران ،اگر کسی احساس می کند که دیگر تحمل مشکلات را ندارد خطر اقدام به خودکشی ،به عنوان راه حل جذاب برای وی وجود دارد.

     

    حداقل 70 درصد کسانی که اقدام به خودکشی می‌کنند قبل از اقدام ،به گونه‌ای قصد خودشان را نشان می‌دهند .آگاهی از این نشانه‌ها وحاد بودن مشکلات فرد میتواند د ر پیشگیری از چنین تراژدیهایی کمک کننده باشد. اگر شما فردی  را می شناسید که در برقراری یک ارتباط هدفمند ویا رسیدن به اهداف از پیش تعیین شده درموقعیت پراسترسی قرار دارد و یا حتی به دلیل شکست درامتحان دچار مشکل می‌باشد لازم است درصدد یافتن سایر علائم بحران برآئید.

    بسیاری از افراد غالبا با ابراز جملاتی همچون " دلم می خواهد خودم را بکشم   "یا  " نمی دانم چه مدت دیگر می توانم این فشارها ومشکلات را تحمل کنم " ،یا اینکه "من قرص‌هایم را برای روزی نگهداشته‌ام که کارها واقعا بدتر گردد" ی" اخیرا طوری رانندگی می کنم گوئی واقعا برایم اهمیت نداردچه اتفاقی برایم پیش بیاید." دیگران را مستقیما از برنامه خود کشی خود مطلع میگردانند.بطور کلی وجود احساس افسردگی ، ابراز درماندگی ،تنهایی ونا امیدی شدید می تواند بیانگر افکار منجر به خودکشی درفرد باشد.گوش دادن به صحبتهای فرد که نشانة درخواست کمک از طرف اوست حائز اهمیت بسیاری است چرا که معمولا این گونه صحبتها تلاش نا امیدانه فرد جهت برقراری ارتباط ، دریافت کمک و درک مشکلاتش توسط دیگران می باشد.

    بیشتر اوقات دررفتار بیرونی افرادی که به فکر خودکشی می افتند تغییراتی دیده می‌شود آنها ممکن است با بخشیدن اموال قیمتی خود ومرتب کردن کارهایشان خود را برای مرگ آماده کنند .آنها همچنین ممکن است از اطرافیان خود کناره گیری نموده الگوی خواب و خوراک خود را تغییر دهند ویا علاقه‌أشان را نسبت به فعالیتها یا ارتباطات  گذشته‌اشان از دست بدهند.

    چنین تغییرات ناگهانی وشدید می تواند به عنوان زنگ خطر تلقی گردد چرا که با این تغییرات فرد خود را درموقعیتی می بیند که بزودی مشکلاتش تمام خواهد شد و به آرامش دست خواهد یافت

    q                                باور غلط : فرد باید دیوانه باشد که حتی فکر خودکشی به سرش بزند .

    q    حقیقت : بیشتر مردم گاهگاهی درطول زندگی خود درمورد خودکشی فکر کرده‌اند. بسیاری از افرادی که خودکشی می‌کنند ویا اقدام به خود کشی حقیقت : اغلب مواقع عکس قضیه درست است ،کسانی که اقدام‌های قبلی خودکشی داشته‌اند بیشتر در معرض خطر خودکشی قرار دارند.برای بعضی از این افراد، خودکشی دردفعات دوم  و سوم آسانتر می‌باشد.

    q               باور غلط :کسانی که قصد جدی خودکشی دارند هیچ کاری را نمی‌توان برای آنها انجام داد .

    q            حقیقت :بیشتر بحرانها ی منجر به خودکشی ،محدود به زمان بوده و براساس افکار مبهم صورت گر فته‌لند .کسانی که اقدام به خودکشی می‌کنند به نحوی قصد فرار از مشکلات را دارند .درحالی که آنها می‌باید مستقیما با مشکلات برخورد نموده تا بتوانند راه حلهای دیگری را بیابند .راه حلهایی که با کمک افراد علاقمند به آنها درطول بحران مطرح شده و با حمایت آنها این افراد قادر خواهند بود دقیق تر راجع به مسائل فکر کنند.

    q                                باور غلط: صحبت راجع به خودکشی می تواند ایده خودکشی را در فرد بوجود آورد.

    q          حقیقت :بحران و آشفتگی‌های هیجانی ناشی از آن ،فکر راجع  به خود کشی را در ذهن فرد مستعد ایجاد نموده است .علاقمندی وصحبت مستقیم راجع به خودکشی ،این اجازه را به فرد می‌دهد فشار یا ناراحتی صحبت دربارة مشکلات خود را تجربه نماید که این امر می‌تواند منجر به کاهش اضطراب در وی گردد.این گونه صحبتها همچنین باعث می‌شود فردی که قصد خودکشی دارد کمتر احساس تنهایی یا انزوا داشته واحتمالا برای وی تسکین دهنده نیز باشد

    اغلب خودکشی ها را می توان با اقدام‌های بجا و مناسب در مورد افراد در معرض بحران پیشگیری نمود. اگر فردی راکه قصد خودکشی دارد می شناسید لازم است اقدامات زیر را انجام دهید :

                   خونسرد باشید:دربیشتر موارد عجله‌ای درکار نیست .بنشینید و واقعا به صحبتهای فرد گوش فرا دهید وضمن درک،حمایتهای عاطفی خود را در مورد وی اعمال نمائید.

                   بطور مستقیم راجع به خودکشی بحث نمائید. بیشتر افراد راجع به مرگ و مردن احساسات مبهمی داشته و آماده دریافت هرنوع کمکی هستند . از صحبت یا سؤال مستقیم راجع به خودکشی ،ترس و وحشتی بخود راه ندهید.

                            فرد را به استفاده از روش‌های حل مسئله واقدامات مثبت تشویق وترغیب نمائید بخاطر داشته باشید فردی که در موقعیت بحران عاطفی قرار دارد نمی تواند منطقی ودقیق فکر کند. اورا از هر گونه اقدام جدی وتصمیمات غیر قابل برگشت درموقعیت بحران باز دارید وراجع به تغییرات مثبتی که امید به زندگی را در وی افزایش می دهد بحث وگفتگو نمائید.

    q                                از دیگر افراد کمک بگیرید.علیرغم اینکه شما قصد کمک را دارید،سعی نکنید با ایفای نقش مشاور تمام مسئولیت را خود برعهده بگیرید .درجستجوی افرادی که بتوانند در زمینه‌های تخصصی به شما کمک کنند برآیید ،حتی اگر به قیمت از بین رفتن اعتماد او به شما شود.اجازه دهید فرد مشکل دار بفهمد که شما برای وی اهمیت قائلید ونسبت به او چنان علاقمندید که قصد گرفتن کمک از دیگران جهت رفع مشکلات وی را دارید.

    منبع:www.mohsenazizi.blogfa.com


        نظرات دیگران ( )


  • لیست کل یادداشت های این وبلاگ
  • ویژه نامه شهادت امام حسن مجتبی با بیش از 100 مطلب
    ادرس جدید سایت
    کپسولهای ترک اعتیاد، بلای جان معتادان
    کتامین
    روشهای نوین ترک سیگار
    [عناوین آرشیوشده]