
به گزارش ایسنا، نتایج یک تحقیق میدانى از چند منطقه در تهران که محل حضور دائمى متکدیان و دستفروشان کودک و نوجوان بوده، نشان داده است که این کودکان نسبت به آنچه براى آنها در حال وقوع است، عادت کردهاند و در پرسشهایى که از آنها شده است، هیچ آینده روشنى را براى خود متصور نبودهاند. این کودکان در پاسخ به این سوال که آیا درس مىخوانید و یا علاقه به ادامه تحصیل دارید، عموما پاسخ غیرواقعى مىدهند و تحقیقات میدانى نشان داده بخش قابل توجهى از آنها در تمام طول روز در همان منطقه یا منطقهاى دیگر حاضر بوده و یا تحصیل آنها نیمه وقت، با غیبت زیاد و افت تحصیلى همراه است.
ظرف اسفند را دوباره پر مىکند و دودش را به سمت شیشه باز اتومبیل خوش رنگ متالیک مىگیرد و از پس دود به چهره راننده نگاه مىکند و منتظر مىماند!
اینجا چهارراه منتهى به یکى از منطقههاى متمول شهر است!
پس او مىتواند با کمى صبر بیشتر انتظار یک اسکناس خوشرنگ را بکشد!
همچنین نتایج تحقیقات دکتر فاطمه قاسمزاده - روانشناس و عضو انجمن حمایت از حقوق کودکان ایران - باعنوان “بررسى کودکان خیابانى در تهران” که در میدانهاى تجریش و رسالت و چند میدان متقرفه دیگر صورت گرفته نشان مىدهد که تعداد کودکان خیابانى در سنین مختلف سالانه به طور متوسط تا 123 درصد افزایش داشته است که حداکثر آن با 233 درصد افزایش در میدان تجریش و حداقل آن با 81 درصد در میدان رسالت به دست آمده است.
دلیل این امر را مىتوان در درآمد قابل توجه و تقریبا بىدرد سر آنها دانست؛ از آن جهت که اگر با مامور شهردارى یا بهزیستى آن منطقه ارتباط حسنهاى داشته باشی، تقریبا همه چیز حل است!
البته هر یک از این متکدیان و دستفروشان کوچک شاید رقمى بین 100 تا 150 هزار تومان در ماه درآمد دارند، اما وقتى درآمد خواهر و برادر و پدر و گاهى مادر را هم اضافه کنیم، درآمد قابل توجهى را مىتوان رقم زد، البته نباید از نظر دور داشت که بخش قابل توجهى هم از آنها درآمد کافى ندارند و هر آنچه به دست مىآورند، پس از کسب سهم صاحب جا و پورسانت شهردارى و غیره صرف اجاره خانه و اندکى غذاى بخور و نمیر مىکنند!
در سال 82 که شوراى دوم شهر تهران هنوز در ابتداى کار ساماندهى بىخانمانها و متکدیان و دستفروشان شهر بود، طرحى را براى براى ساماندهى کودکان خیابانى ارائه کرد و تفاهمنامهاى هم بین فرمانداری، استانداری، سازمان مدیریت و برنامهریزی، سازمان بهزیستى تهران، دادگسترى تهران، نیروى انتظامى و رییس کمیسیون فرهنگى و اجتماعى شوراى شهر تهران به امضا رسید و هر یک موظف به انجام بخشى از تصمیمات شدند. پس از آن چند مرکز نگهدارى از این کودکان با همکارى شهردارى و بهزیستى ایجاد شد و بخشى از آنها را به این مراکز روانه کردند، اما آنچه که در حال حاضر در خیابانها و معابر اصلى و فرعى تهران نمایان است، شهرى است با تعداد قابل توجهى کودک و نوجوان دوره گرد، دستفروش، متکدى و ساز و آواز زن که هر روز صحنهاى دلخراشتر از روز قبل براى گرفتن پول از مردم و به عبارتى به دست آوردن روزى خود ترتیب مىدهند!
خادم - رییس کمیسیون فرهنگى و اجتماعى شوراى دوم شهر تهران - تاکید داشت که موضوع متکدیان در هر فصلى بسیار فراتر از آن چیزى است که همواره در مورد آن صحبت شده است. وى این سوال را طرح مىکرد که چرا هیچ شهر دیگرى تا قبل از تهران جرات ورود به مساله متکدیان را نداشته و هنوز هم ندارد؟ مصوبه شوراى شهر نیز بدون ایراد نیست، اما در همین شهر تهران هم براى اجرایى کردن آن ما با هزار و یک دردسر و بالا و پایین کردن روبرو بودیم! خادم در آن زمان تاکید داشت: هیچ کس نمىپرسد که چرا همه گداها و دستفروشان استانهاى دیگر به تهران مىآیند؟ اما طى این سالها هیچ کار قابل توجهى در مورد آنها انجام نشده است؟ و در حالى که چند سازمان مثل شهردارى و بهزیستى قدم پیش گذاشتهاند، همه فکر مىکنند که این دو سازمان متولى اصلى همه امور مربوط به متکدیان هستند! رییس کمیسیون فرهنگى و اجتماعى شوراى دوم شهر تهران باز هم این سوال را طرح کرد که چرا وزارت کشور گزارشى از ستادهاى استانهاى متکدیان ارائه نمىدهد و چرا نسبت به عملکرد ضعیف ستادهاى شهرستان در ساماندهى و نگهداشتن متکدیان در استانهاى خود تلاش مکفى صورت نمىگیرد! خادم در عین حال تاکید داشت که افزایش تعداد متکدیان با شروع فصل گرما امرى تقریبا عادى است و تعداد کودکان و نوجوانان متکدى و دستفروش به ویژه در مناطق محروم و جنوبى شهر تهران هر سال در نزدیک فصل تابستان اتفاق مىافتد. وى تاکید مىکرد که ریشه حل این مشکل از جاى دیگرى باید آب بخورد و مهمترین مساله در تغییر نگاه مردم به این افراد است و این که همه آنها را قشر محروم ندانند و در صورت شناخت فرد و یا کودک محرومى بدانند که مىتوانند به موسسه خیریه یا بهزیستى یا کمیته امداد امام خمینى (ره) براى کمک به آنها مراجعه کنند.متاسفانه در حال حاضر نه تعریف و تعداد دقیقى از کودکان خیابانى و متکدى در دست است و نه تعریف مشخصى از نوع و نحوه کار آنها ارائه مىشود و کودکان بعضا خردسال متکدى در کنار مردان و زنان پیر و ناتوان و مریض قرار مىگیرند؛ یعنى از همین دوران کودکى آنها هیچ تفاوتى با زنان و مردان حرفهاى متکدى ندارند و البته آیندهاى جز این ندارند!