
این همه خط در دنیا هست با معانی متفاوت و شکل های گوناگون. خط ممتد، خط مقطع، خط زرد، آبی و قرمز.
ولی هیچ یک از این خط ها آن قدر خاکستری نیست که «خط فقر» است. هرچه جلوتر می روی این خاکستری پررنگ تر می شود و کم کم به سیاهی می زند «خط فقر»، «فقر نسبی» و «فقر مطلق».ولی آن چه که مهم است این است که نمی توان از این خطوط و تعاریف علمی و خاص آن گریخت. چرا که در علم اقتصاد و شناخت، تعریف و تعیین این خطوط نقش اساسی دارد و برنامه ریزان کلان کشور با دانستن این خطوط می توانند تصمیمات بهتر و پایدارتری بگیرند. هر چند که هستند در کشور ما مسئولانی، مثل وزیر رفاه که عقیده دارند، اعلام خط فقر به هیچ دردی نمی خورد.اعلام خط فقر توسط وزارت رفاه و تامین اجتماعی طی یک سال گذشته در کانون توجهات رسانه ها و افکار عمومی بوده است و وزیر رفاه و تامین اجتماعی هر بار بنا به دلایلی اعلام خط فقر را به تاخیر انداخته است که در نهایت وزرای عضو کمیسیون امور اجتماعی و دولت الکترونیک این وزارت خانه را موظف کردند که در اردیبهشت ماه هر سال خط فقر را اعلام کند.بنابراین مهلت مصری برای اعلام خط فقر فردا پایان می یابد.
براساس قانون با شکل گیری وزارت رفاه تنها مرجع رسمی اعلام خط فقر کشور این وزارتخانه تعیین شده است اما آخرین رقم خط فقری که از سوی مسئولان وزارت رفاه و تامین اجتماعی اعلام شد مربوط به سال 84 بود که خط فقر مطلق برای خانوار 6/4 نفری شهری یک میلیون و 600 هزار ریال و برای خانوار روستایی یک میلیون و 130 هزار ریال تعیین شد و خط فقر شدید نیز برای سال 84 برای خانوار 6/4 نفری شهری 650 هزار ریال و برای خانوار روستایی 514 هزار ریال با احتساب کسری یارانه ها اعلام شد.
؛دکتر تقوی اقتصاددان و استاد دانشگاه علامه طباطبایی خط فقر را شاخصی می داند برای تعیین وضعیت اقتصادی مردم یک جامعه و در این باره می گوید: خط فقر در کشور ما مشخص نیست و هر نهاد و مسئولی درباره آن اظهارنظر می کند اما سازمان ملل قبلا اعلام کرده است که هر کس کمتر از یک دلار در روز درآمد داشته باشد زیر خط فقر است و یک خانوار 4 نفری اگر کمتر از 4 دلار در روز درآمد داشته باشد، زیر خط فقر مطلق قرار می گیرد.وی اضافه می کند: خط فقر مطلق براساس میزان کالری روزانه ای که یک فرد به آن نیاز دارد تا بتواند به زندگی خود ادامه دهد و همچنین مدت زمانی که کار می کند، تعریف می شود.
همچنین یک کارشناس اقتصادی در این خصوص می گوید: اغلب تحلیلگران مبنای تعریف خط فقر مطلق را میزان درآمد ماهانه یا روزانه نمی دانند، بلکه میزان کالری مورد نیاز بدن را برای زنده ماندن معیار سنجش قرار داشتن فرد زیر خط فقر شدید یا مطلق می دانند.وی می افزاید: وزارت خانه های رفاه و بهداشت مبنای محاسبه خط فقر شدید را مصرف حداقل 2 هزار و 100 کالری در روز برای زنده ماندن عنوان کرده اند.این اقتصاددان اظهار می دارد: تناقضات و شکاف آماری در کشورمان بسیار محسوس است و بهترین راه برای سنجش فقر این است که تغییرات دهک های جامعه بررسی شود. این که بدانیم 10 درصد اول جامعه چند درصد از کل درآمد جامعه را در اختیار دارد و دهک آخر جامعه چند درصد درآمد را.
ذوالفقاری کارشناس معاونت راهبردی و برنامه ریزی رئیس جمهور هم از انواع خط فقر چنین تعریف دارد: «خطر فقر نسبی» عبارت است از ناتوانی در تامین سطح معینی از استانداردهای زندگی که در جامعه فعلی، ضروری تشخیص داده شده و یا درصد معینی از میانه یا سطح متوسط درآمد است و «خط فقر مطلق» عبارت است از محرومیت یا ناتوانی فرد در تامین حداقل های نیازهای ضروری و اساسی.
وی می افزاید: در سال 84 برای خانوار 5 نفری شهری حدود 300 هزار تومان درآمد ماهانه به عنوان خط فقر اعلام شد و برای خانوار روستایی هم 184 هزار تومان بنابراین باتوجه به افزایش قیمت ها در حال حاضر خط فقر باید حدود 500 هزار تومان برای یک خانوار 5 نفری شهری اعلام شود و چون میانگین سطح دستمزدها و حقوق 220 هزار تومان در ماه است در واقع شکاف طبقاتی افزایش یافته و تعداد فقرا بیشتر شده است.
ثروتی عضو کمیسیون اجتماعی مجلس عوامل مختلفی را برای تعیین خط فقر ضروری می داند و می گوید: خط فقر به عوامل متعددی بستگی دارد و افرادی که بتوانند حداقل های زندگی خود را تامین کنند، بالاتر از خط فقر قرار دارند.وی خط فقر نسبی را چنین تعریف می کند: افرادی که نتوانند حداقل های زندگی خود را اعم از خوراک، پوشاک، تحصیل، بهداشت و درمان، مسکن و... تامین کنند زیر خط فقر نسبی قرار می گیرند اما خط فقر مطلق و شدید به نیاز تغذیه ای فرد برمی گردد و میزان کالری که فرد در روز نیاز دارد تا زنده بماند و ادامه حیات دهد که این میزان در کشور ما 2 هزار و 100 کالری در نظر گرفته شده است. در حال حاضر 2 میلیون نفر زیر خط فقر مطلق و 12 میلیون نفر زیر خط فقر نسبی قرار دارند.
لیلاز، اقتصاددان نیز در این خصوص می گوید: خط فقر یک پدیده نسبی است و براساس استاندارد هر کشوری تعریف می شود و حتی میزان آن از شهری به شهر دیگر فرق می کند. به عنوان مثال شخصی که ماهانه حدود 300 هزار تومان درآمد دارد در شهر تهران زیر خط فقر نسبی است در حالی که با همان میزان درآمد در یک شهر کوچک به خوبی می تواند زندگی کند و در واقع این شاخص بستگی به شرایط زمانی و مکانی افراد دارد.لیلاز متذکر می شود: طبق اعلام معاونت راهبردی و برنامه ریزی در حال حاضر 12 میلیون نفر از جمعیت کشور زیر خط فقر نسبی هستند و همچنین باید گفت بین 2 تا 3 میلیون نفر زیر خط فقر مطلق می باشند.
؛اهمیت تعیین خط فقر
؛جالب است بدانیم که صاحب نظران اقتصادی تمام برنامه ریزی های خرد و کلان کشور را متاثر از تعیین شاخص خط فقر می دانند. از این رو دکتر تقوی اقتصاددان به اهمیت تعیین خط فقر در جوامع اشاره می کند و می گوید: تعیین خط فقر از اهمیت بالایی برخوردار است زیرا اگر در کشوری سیاست گذاران اقتصادی به این باور برسند که به فرض 50 درصد جمعیت آن کشور به نوعی زیرخط فقر قرار گرفته است، باید سیاست های مناسبی را اتخاذ کنند تا بتوانند این جمعیت را از این وضعیت نجات دهند.وی می افزاید: خط فقر شاخصی برای برآورد وضعیت اقتصادی مردم در یک کشور است و این که توزیع درآمد چگونه صورت می گیرد و در واقع برای سیاست گذاران ملاکی است تا سیاست های مناسب در پیش گیرند و مشکل را رفع کنند.
ذوالفقاری کارشناس معاونت راهبردی و برنامه ریزی رئیس جمهور در این باره می گوید: سازمان ها، پژوهشگران، دانشگاهیان، وزارت خانه های کار و امور اجتماعی و بهداشت و درمان می توانند برای تحقیقات و برنامه ریزی های خود از شاخص خط فقر استفاده کنند و در واقع این شاخص می تواند راهگشای رفع بسیاری از مشکلات باشد.در حالی که مسئولان، میزان خط فقر را اعلام نمی کنند و متاسفانه این شاخص مهم اقتصادی و اجتماعی را به یک بحث سیاسی تبدیل کرده اند در حالی که تعیین خط فقر یک ضرورت اقتصادی است و باید تلاش کنیم که آن را سیاسی نکنیم.
ذوالفقاری تاکید می کند: هنگامی که آمار دقیقی از افراد زیر خط فقر وجود نداشته باشد سازمان های متولی چگونه می توانند برای سامان دهی افراد نیازمند برنامه ریزی کنند و چطور می توان نابرابری های اجتماعی را تعدیل واز گسترش شکاف نابرابری جلوگیری کرد!به گفته این کارشناس در اغلب کشورها میزان شکافی که بین دهک اول و دهک آخر می باشد، رقم 8 را نشان می دهد، در پاکستان این شکاف 7 برابر است که دهک اول مرفه ترین قشر جامعه اند و دهک آخر گروه های اجتماعی اند که کمترین درآمد را دارند و در فقر کامل به سر می برند.وی یادآور می شود: در ایران نابرابری اجتماعی، افزایش یافته است ثروتمندان ثروتمندتر شده اند و شکاف نابرابری در ایران رقم 18 را نشان می دهد.
از ثروتی عضو کمیسیون اجتماعی مجلس نیز سوال می کنیم تعیین شاخص خط فقر چه اهمیتی دارد.وی در پاسخ می گوید: سیاست گذاری ها و برنامه ریزی های کلان کشور را می توان براساس این شاخص تنظیم و بررسی کرد که تعداد افراد زیر خط فقر، افزایش یا کاهش یافته است و از طرفی کاهش یا افزایش میزان خط فقر نشانگر آن است که برنامه ریزی ها و سیاست گذاری ها در این خصوص تا چه حد جواب داده است و تا چه حد توانسته ایم افراد نیازمند و فقیر جامعه را پوشش دهیم.وی می افزاید: در حال حاضر از 90 هزار میلیارد تومان یارانه ای که پرداخت می شود، 70درصد آن را فقط 20 درصد جامعه استفاده می کنند، از این رو فاصله طبقاتی در کشور رو به افزایش است و فاصله طبقاتی حدود 18 برابر شده در حالی که پیش بینی شده است که تا پایان برنامه چهارم توسعه، این فاصله طبقاتی 7 برابر شود.وی به علل افزایش فاصله طبقاتی در کشور اشاره می کند و می گوید: هر سال 15 تا 20 درصد تورم به جامعه تحمیل می شود و درآمد کارمندان و کارگران به مراتب کمتر از میزان تورم موجود است.ثروتی تاکید می کند: در سال 83 تعداد افراد زیر خط فقر 9 میلیون نفر بود اما در حال حاضر این رقم به 12 میلیون نفر افزایش یافته است و اینک این سوال مطرح می شود که آیا میزان پوشش های حمایتی هم افزایش یافته است. پاسخ به این سوال، منفی است و این اتفاق اصلا روی نداده است و اگر در سال 83 حدود 5 میلیون نفر تحت پوشش مراکز حمایتی بودند، حال این تعداد به 6 میلیون نفر افزایش یافته است.از وی سوال می کنیم چرا آ خرین آمار رسمی خط فقر مربوط به سال 84 است.ثروتی در جواب می گوید: متاسفانه در این زمینه آماری وجود ندارد و اکنون بحث بر سر آن است که آیا اصولا این آمار مورد نیاز است یا خیر در حالی که خط فقر از شاخص های مهم است و در قانون رفاه و تامین اجتماعی دیده شده است. از طرفی اگر هم مطالعه کافی و جامع در این باره صورت می گیرد، اطلاعات آن منتشر نمی شود.ثروتی یادآور می شود: دولت در این زمینه اقدام مثبتی انجام نداده است و چون هر سال حدود 15 درصد تورم را شاهد بوده ایم و به میزان دریافتی افراد تحت پوشش سازمان های حمایتی فقط 5 درصد افزوده شده، قطعا فقرا فقیرتر شده اند.به گفته این عضو کمیسیون اجتماعی، در بند ج ماده 94 برنامه چهارم آمده است که تا پایان سال دوم برنامه چهارم باید کلیه نیازمندان تحت پوشش حمایتی قرار گیرند در حالی که این مهم تحقق نیافته و در حال حاضر 3 میلیون نفر در نوبت پوشش های حمایتی اند و تعداد افراد نیازمندی که باید تحت پوشش قرار بگیرند، 6 میلیون نفر است.ثروتی تاکید می کند: مجلس توانسته با تخصیص 450 میلیارد تومان بودجه فقط 186 هزار نفر را به جمع افراد تحت پوشش اضافه کند.وی به بانک جامع اطلاعات ایرانیان اشاره می کند و می گوید: وظیفه این بانک تعیین خط فقر و شناسایی کامل افراد نیازمند و محروم می باشد و تنها بخش مربوط به بیمه آن آغاز به کار کرده است اما هنوز اطلاعات جامع آن منتشر نشده است.
لیلاز، اقتصاددان نیز تعیین خط فقر را در هر جامعه ای بسیار با اهمیت می داند و می گوید: وقتی 15 میلیون از جمعیت کشور زیر خط فقر نسبی قرار دارند و در واقع بخش مهمی را از جمعیت تشکیل می دهند، باید این تعداد افراد در مطالعات مختلف مورد توجه قرار گیرند.وی می افزاید: تعیین خط فقر می تواند بر شاخص های اجتماعی، سیاسی، اقتصادی، فرهنگی تاثیر بگذارد و بی توجهی به آن می تواند ثبات سیاسی و امنیتی کشور را بر هم زند.لیلاز اظهار می دارد: افزایش خط فقر در جامعه نشان دهنده ناکارآمدی نظام توزیع درآمد در کشور است