سفارش تبلیغ
صبا ویژن
کل بازدیدها:----1340137---
بازدید امروز: ----55-----
بازدید دیروز: ----131-----
طلاق - موسسه آسیب های اجتماعی ستایشگران زاهدان
 
 
  • درباره من
    طلاق - موسسه آسیب های اجتماعی ستایشگران زاهدان
    عظیم جان ابادی
    وبلاگ موسسه آسیب های اجتماعی ستایشگران به شماره ثبت 174 واقع در زاهدان با اهداف کاهش آسیب و مواد مخدر ایدز که از جمله کارهای موفق این موسسه افتتاح اولین مرکزDIC(مرگز کذری معتادین )جنوب شرق کشور تحت حمایت معاونت امور فرهنگی و پیشگیری بهزیستی س و ب ادرس مرکز زاهدان خیابان هیرمند شمالی بین هیرمند 47و49که این مرکز توانسته با تحت پوشش قراردادن بیش از 400معتاد گذری در یه سال گذشته در یکی از محله ای محروم شهر زاهدان امارخوب و قابل توجهی از خود به جای گذارد.ضمنا تمام سوالات شما رادر مورد ایدز-اعتیاد-آسیب های اجتماعی- مهارت های زندگی-ترک اعتیاد- جوابگو می باشد. تلفن های تماس:05414508964-09395438549وهمچنین در زمینه ترک اعتیاد و خدمات مشاوره ایی و حمایتی ویژه معتادین در شهر زاهدان به صورت رایگان همکاری مینماید
  • لوگوی وبلاگ
    طلاق - موسسه آسیب های اجتماعی ستایشگران زاهدان

  • پیوندهای روزانه
  • فهرست موضوعی یادداشت ها
  • مطالب بایگانی شده
    انواع مواد مخدر
    ایدز
    ترک اعتیاد
    همایش و کارگاه اموزشی موسسه ستایشگران
    بهداشت و سلامت
    دهان و دندان
    سلامت چشم ها
    کودکان
    داروها
    زنان و بارداری
    بیماری های کلیه
    بیماران دیابتی
    سرطان ها
    خون
    خواب و استراحت
    مراقبت از پا و کمر
    بزرگان علم پزشکی
    گوش حلق بینی - مو
    شناخت بیماری ها
    محیط زیست
    مضرات سیگار
    حجامت
    بیماری قلبی
    صرع
    سلامت روح و روان > آرامش ؛ عصبانیت
    سلامت روح و روان > معلولیت
    اعتماد به نفس و عزت نفس ؛ موفقیت ؛ کمرویی
    فقر بیکاری
    خودکشی
    دختران فراری و فحشا
    طلاق
    آسیب های اجتماعی مراکز غیر دولتی
    سلامت روح و روان > افسردگی ؛ بیماری های روانی
    مهر 1387
  • لینک دوستان من
    وبلاگ تخصصی حضرت معصومه «کریمه اهل بیت »
    عرشیان خاک نشین «شهید مرتضی بصیری»
    کریم اهل بیت
    تنها ترین سردار
    لینک باکس وبلاگ های مذهبی
    عاشقان وصال
    خط سبز
    وصال
    انتظار سبز
    حضرت مهدی عج
    هَل مِن ناصر یَنصُرنی
    خورشید خیبر
    نگاهی نو به فردا
    هرچه می خواهد دل تنگت بگو(مشاوره و مقاله)
    مشکی رنگه عشقه
    ای تشنه لب
    پوست کلف
    عــــشقـــــولـــــک
    اتحادیه دانش آموزی سیستان و بلوچستان
    انجمن طنین تفتان(ملی،مردمی،مستقل)
    .•¤ خانه آرزو ¤•.
    شیعه مذهب برتر Shia is super relegion
    دست خط ...
    فرشتگان رنجور
    ماورای سکوت
    بهترین آرزو هایم تقدیم تو باد.
    دم مسیحائی
    احساس با تو بودن
    گل یخ
    خلوت من
    دل نوشته های یک دختر شهید
    پشت جبهه
    شب مهتابی
    مه نو سفر
    وبلاگ شخصی محمدعلی مقامی
    او برای دم هر ثانیه ام رحمتی بود عظیم!
    نان ، عشق ، موتور هزار
    پلاک هشت
    کجایند مردان بی ادعا؟
    به برادرم مسیح
    کجایید ای شهیدان خدایی
    .:: رویش عشق::.
    در فراق وطنم
    امید آخر
    یک قدم تا پشت خاکریز
    قدرت شیطان
    آقاشیر
    بررسی عوارض استمناء و راه های ترک آن
    دل نوشته های کودک خیابانی
    تام ( تفکر - ایمان - محبت )
    سجاده ای پر از یاس
    تا ریشه هست، جوانه باید زد...
    خلوت تنهایی
    پرسه زن بیتوته های خیال
    فتوبلاگ
    آسیبهای اجتماعی
    آنالیز ریاضی قرآن
    مذهب عشق
    عاشق آسمونی
    .: شهر عشق :.
  • لوکوی دوستان من
  • اوقات شرعی
  • اشتراک در وبلاگ
     
  • وضعیت من در یاهو
  • تأثیرات طلاق بر فرزندان
    نویسنده: عظیم جان ابادی پنج شنبه 87/4/27 ساعت 4:0 عصر

    اغلب والدینى که قصد جدایى دارند، درباره واکنش فرزندانشان به طلاق و جدایى آنها نگرانند و مى خواهند بدانند آیا فرزندانشان سالم و شاد بزرگ خواهند شد
    جامعه شناسان و روان شناسان تلاش دارند تا اطلاعات مفیدى را درباره تأثیرات طلاق بر بچه ها فراهم کنند. بخشى از عوامل مهم در رابطه با تأثیر طلاق بر بچه ها شناخته شده است. تحقیقات نشان مى دهد که تأثیر طلاق بستگى به سن بچه ها در زمان طلاق دارد. همچنین مى تواند به جنسیت و شخصیت بچه ها، میزان تعارض بین والدین و حمایت فراهم شده از سوى دوستان و خانواده بستگى داشته باشد.
    * سن فرزندان
    آگاهى زیادى درباره تأثیر طلاق بر بچه هاى زیر دو یا سه سال وجود ندارد. بچه هاى خیلى کوچک اگر طلاق رخ دهد احتمالاً زیاد رنج نخواهند برد. با این وجود، اگر رابطه و پیوند بین والدین و فرزند شکسته شود، مشکلاتى به بار خواهد آمد. والدین باید درباره نگهدارى از کودک به توافق برسند تا بچه ها در شرایط ناشى از تعارض و کشمکش بین آنها بزرگ نشوند.
    * نوزادان
    نوزادان ممکن است متوجه تعارض والدین نشوند، اما به تغییر وضعیت واکنش نشان مى دهند. نوزادان ممکن است اشتهاى خود را از دست بدهند یا دچار ناراحتى هاى گوارشى شوند.

    *خردسالان

    بچه هاى سه تا پنج ساله همواره فکر مى کنند که علت طلاق والدین شان هستند. براى مثال، آنها ممکن است فکر کنند که اگر غذاى خود را خورده بودند یا کارهایشان را به موقع انجام مى دادند، این امر اتفاق نمى افتاد. بچه ها در این سنین، ممکن است از تنها ماندن و رها شدن بترسند. آنها ممکن است رفتار کودکانه ترى از خود نشان دهند مثلاً ممکن است شروع به خیس کردن رختخواب خود کنند یا این که وقوع تغییرات را انکار کرده و افسرده و عصبانى شوند. با وجودى که آنها خواهان امنیت و در کنار یک بزرگسال بودن هستند ممکن است خود را نافرمان و پرخاشگر نشان دهند.
    * بچه هاى دبستانى
    بعضى از روان شناسان معتقدند کنار آمدن با طلاق والدین براى بچه ها در این سنین مشکل تر از بچه هاى پیش دبستانى و بچه هاى بزرگتر است. بچه ها در این سنین به اندازه کافى براى فهم طلاق بزرگ هستند و این قضیه را که در وضعیت خوبى به سر نمى برند، درک مى کنند اما آنها براى درک والدین یا کنترل و عکس العمل مناسب نشان دادن خیلى کوچک اند. آنها ممکن است آشفتگى، عصبانیت شدید یا تردید در تصمیم گیرى از خود نشان دهند. توانایى آنها براى فعالانه درگیر شدن در بازى ها و فعالیت با بچه هاى دیگر ممکن است به بهبود وضعیت آنها کمک کند. آنها ممکن است احساس طردشدگى از سوى والدینى که او را ترک کرده اند داشته باشند و ممکن است دچار سردرد و ناراحتى هاى گوارشى شوند.
    * نوجوانان
    نوجوانان ممکن است احساس خشم، ترس، تنهایى، افسردگى و احساس گناه را نشان دهند. اگر وظایف جدیدى مثل امور خانه یا مراقبت از خواهر و برادر کوچکتر به آنها محول شود احساس مى کنند بزرگتر شده اند. بعضى از نوجوانان ممکن است احساس کنند که حمایت والدین خود را از دست داده اند یا این که درباره توانایى شان براى ازدواج کردن و حفظ زندگى مشترک شان تردید کنند. نوجوانان ممکن است علت هاى منجر به طلاق والدین شان را بدانند. توانایى آنها در به خاطر آوردن تعارضات و استرس ناشى از طلاق ممکن است با توانایى آنها براى برخورد با تغییرات در خانواده آتى شان تداخل یابد. آنها همچنین ممکن است احساس کنند که تحت فشار هستند براى این که کدام یک از والدین را انتخاب کنند یا این که کدام یک از آنها را در طلاق مقصر بدانند.
    * تأثیر جنسیت
    یافته هاى محققان نشان مى دهد پسرانى که در کنار پدرشان و دخترانى که در کنار مادرشان بزرگ مى شوند، ممکن است بهتر از بچه هایى که در کنار والدین با جنس مخالف پرورش مى یابند عمل کنند. پسرانى که با پدرانشان زندگى مى کنند به نظر مى رسد کمتر پرخاشگر شوند. آنها همچنین مشکلات عاطفى کمترى نسبت به پسرانى که با مادرانشان زندگى مى کنند و تماس محدودى با پدرانشان دارند نشان مى دهند. همچنین دخترانى که در کنار مادرانشان بزرگ مى شوند مسئولیت پذیرتر مى شوند و به بلوغ فکرى بالاترى نسبت به دخترانى که در کنار پدرانشان بزرگ مى شوند مى رسند.
    به رغم این مسائل انطباق پذیرى بچه ها با طلاق بیش از آن که به جنسیت و سن آنها رابطه داشته باشد به کیفیت رابطه آنها با والدین بستگى دارد.
    * کمک به بچه ها براى انطباق با طلاق
    با وجود ناراحت کننده بودن طلاق، با فرزندانتان در این زمینه صحبت کنید چراکه صحبت کردن درباره این موضوع رابطه شما را با آنها تقویت خواهد کرد. این قضیه همچنین به اعتماد آنها به شما کمک مى کند. دادن اطلاعات کلى وقتى با بچه هاى کوچکتر صحبت مى کنید کافى و مناسب است ولى بچه هاى بزرگتر از شما جزئیات بیشترى مى خواهند. آنها مى خواهند بدانند آینده شان چه مى شود. همچنین مى خواهند بدانند چه رابطه اى با هر دو والدین شان خواهند داشت. به نظر مى رسد مهمترین عامل براى حفظ آرامش روحى بچه ها، کاستن از مقدار و شدت تعارض و کشمکش بین والدین است. به حداقل رساندن تعارض و خصومت بین والدین بعد از طلاق مى تواند به رشد و آرامش بچه ها کمک کند. توافق بین والدین درباره چگونگى پرورش و تربیت بچه ها، همچنین دوست داشتن و مورد توجه بودن از سوى والدین، به آرامش بچه ها و احساس ارزشمند بودن آنها کمک مى کند. با وجود این که مراقبت و نگهدارى نوبتى والدین ممکن است مزایایى داشته باشد ولى گاهى بچه ها به این شیوه زندگى واکنش منفى نشان مى دهند. بچه هاى پیش دبستانى ممکن است احساس کنند که این یک نوع تنبیه است که از خانه اى به خانه دیگر مى روند. یا احساس کنند این به علت نافرمانى و نحس بودن آنها اتفاق مى افتد. بچه هاى بزرگتر ممکن است از این شیوه زندگى نفرت داشته باشند بخصوص اگر این شیوه نظم زندگى شان را به هم بزند. تعدادى از والدین در سرپرستى مشترک به این علت که با هم تماس دارند ممکن است نزاع هایى داشته باشند و این موجب رنجش بچه هاى آنها خواهد شد. نگهدارى مشترک و موفقیت آمیز نیاز به روابط عادى و همکارى والدین دارد که مسلماً این قضیه براى والدینى که با هم زندگى نمى کنند مشکل است. اگر سطح بالایى از تعارض و کشمکش بین والدین وجود داشته باشد مسلماً مراقبت مشترک به سود فرزندان نخواهد بود.
    * رابطه خود را با فرزندتان حفظ کنید
    مشارکت دائم والدین در زندگى بچه ها آشکارترین راه است که به بچه ها نشان دهید مورد توجه و با ارزش هستند. والدینى که در یک شهر و مکان دیگر زندگى مى کنند مى توانند با نوشتن نامه یا نامه الکترونیکى و برقرارى تماس هاى تلفنى، رابطه خود را با فرزندشان حفظ کنند. بچه ها در همه سنین درباره این که والدین دوباره با هم زندگى خواهند کرد خیال پردازى مى کنند. این امر بویژه ممکن است وقتى والدین با هم به طور موفقیت آمیزى از فرزند خود مراقبت مى کنند تشدید شود. بنابراین بهتر است فرزندانتان را از این که طلاق گرفته اید آگاه کنید و به آنها بفهمانید که زندگى مشترکتان پایان یافته است. در صورت امکان، تغییرات بعد از طلاق را که بر زندگى فرزندانتان اثر خواهد گذاشت محدود کنید. براى مثال تلاش کنید تا فرزندانتان در همان مدرسه و محل زندگى خود باقى بمانند.
    با فرزندانتان درباره نگرانى هایتان از طلاق صحبت کنید. این موضوع به آنها کمک خواهد کرد تا بفهمند چه چیزى اتفاق افتاده است. شیوه هاى مثبت کاهش استرس را به کار گیرید. براى مثال ورزش کنید، غذاهاى مغذى بخورید، اوقاتى را با دوستانتان صرف کنید یا به امورى که مورد علاقه تان است سرگرم شوید. همچنین براى کاهش استرس فرزندانتان، آنها را وادار کنید تا براى مثال با دوستانشان بازى کنند یا یک سرگرمى جدید بیابند، به یک باشگاه بپیوندند، مطالعه کنند و یا با هم به پیاده روى بروید.
    با فرزندانتان مهربان اما محکم و منضبط برخورد کنید. احساس خشم آنها را بپذیرید. کمک کنید آنها شیوه ها و راه هاى قابل قبول بیان عصبانیت را بدون آسیب زدن به خودشان، سایر افراد، حیوانات و اموال نشان دهند. محبت و عشق خودتان به فرزندانتان را نشان دهید اما با این حال مقرراتى را در رابطه با پرخاشگرى و رفتارهاى نامناسب فرزندانتان اعمال کنید.
    دوستان، بزرگترها و اعضاى خانواده مى توانند حمایت عاطفى و تکیه گاهى براى بچه ها فراهم کنند. آنها مى توانند به آنها مهارت ها و فعالیت هاى جدید بیاموزند و به عنوان الگوهاى نقشى عمل کنند. همچنین مى توانند به بچه ها بفهمانند که مهم و با ارزش هستند. مشورت با مددکاران اجتماعى، روان شناسان، روان درمانگران خانواده، یا روانپزشکان مى توانند به بعضى از بچه ها براى سازگار شدن با طلاق والدین کمک کند.
    در اغلب موارد چندین سال طول مى کشد تا بچه ها با طلاق والدین شان کنار بیایند. از طریق محبت کردن، تفاهم و حفظ تماس نزدیک و صمیمانه با فرزندانتان به آنها کمک خواهید کرد تا با این موضوع کنار آمده و شخص خلاق تر و مفیدى شوند.

    منبع:روزنامه ایران


        نظرات دیگران ( )

  • درباره طلاق چگونه با فرزندان صحبت کنیم
    نویسنده: عظیم جان ابادی پنج شنبه 87/4/27 ساعت 4:0 عصر

    معمولاً قبل از اعلام خبر طلاق خانواده ها دوره اى پر تنش را پشت سر مى گذارند. به همین خاطر حتى اگر بچه ها به طور دقیق و جدى در جریان تصمیم والدین خود قرار نگرفته باشند احساس مى کنند که وضعیت خانوادگى کاملاً به هم ریخته و از این موضوع به شدت رنج مى برند. بنابراین کارشناسان مسائل خانوادگى توصیه مى کنند پدر و مادر قبل از جدایى باید همه چیز را به صورت کامل براى فرزندان تشریح کنند. بهترین حالت هم این است که بچه ها و پدر و مادر دور هم جمع شوند و سپس درباره دلایل جدایى صحبت شود.
    *آینده را روشن کنید
    به اعتقاد کارشناسان، فرزندان از دوران کودکى تا رشد همواره به ثبات نیاز دارند. از آنجا که طلاق، عادات زندگى شان را به شدت تغییر مى دهد والدین باید زندگى روزانه آنها را در آینده تا جایى که ممکن است برایشان شفاف کنند. باید با کودکان درباره جنبه هاى گوناگون و ملموس زندگى صحبت کرد: اتاقى که او در آینده خواهد داشت، مدرسه اى که خواهد رفت و ... همچنین توضیح زمان نوبتى بودن او با پدر و مادرش نیز مهم است. کودک باید بداند چه زمانى با پدرش خواهد بود و چه زمانى با مادرش. در این میان پدر و مادر نباید مناسبت هاى گوناگون را هم فراموش کنند. بنابراین باید براى فرزندان توضیح دهند که پس از طلاق والدین، مراسم تولد، میهمانى رفتن و حضور در محافل مختلف خانوادگى و اجتماعى چطور خواهد بود. به خاطر داشته باشید که این مناسبت ها براى کودک بسیار اهمیت دارند. در بچه هاى بزرگ تر و بویژه نوجوانان وضعیت اندکى متفاوت است. همه چیز به روابط بچه ها و والدین بستگى دارد و معمولاً بچه ها خود تصمیم مى گیرند که با پدر باشند یا با مادر. اما درباره آنها نیز طلاق به معناى این نیست که دیگر قاعده وقانونى برایشان وجود نخواهد داشت. طبیعى است که یک نوجوان از اختیارات بیشترى براى انتخاب شخصى که با او زندگى کند (پدر یا مادر) برخوردار است. اما حواس تان باشد که انتخاب او براساس آسانگیرى والدین و رفتن نزد آن شخصى که سهل گیر و سهل انگار تر است، نباشد.
    * پدر و مادر از یکدیگر با احترام یاد کنند
    گاهى اوقات اختلاف بین والدین به حدى است که هیچ نوع بخشش و گذشتى از خود نشان نمى دهند.این خصومت و کینه مى تواند نخستین اقدام ها براى آماده کردن بچه ها و توضیح و درک مسائل را براى آنها بسیار دشوار و پیچیده کند. پس بهترین کار این است که پدر و مادر در برابر بچه ها از یکدیگر بدگویى و انتقاد نکنند و اطرافیان نیز به هیچ عنوان اجازه بدگویى از پدر و مادر نداشته باشند.
    از سوى دیگر باید توجه داشت کار مهمى که انجام آن همیشه ساده نیست این است که سعى کنیم مرد و زن را از نقش پدر و مادر بودن شان متمایز کنیم. مرد یا زن ممکن است اشتباهاتى دربرابر یک فرد بزرگسال دیگر داشته باشند، اما باید نقش پدر و مادرى او را محترم شمرد. چرا که او همچنان مى تواند پدر یا مادرى خوب براى فرزندان باشد. طبیعى است که وقتى روند طلاق به راحتى پیش نمى رود و با مشکلاتى همراه است فرد، همسر خود را به باد انتقاد مى گیرد. حال آن که توصیه مى شود سعى کنید مشکلات تان را با دوستان خود در میان بگذارید و نه با فرزندان تان. گاهى اوقات رعایت کردن این موضوع بسیار دشوار است، اما پدر و مادر حتى اگر مى خواهند زندگى خود را با زن و مرد دیگرى آغاز کنند باید نشان دهند که بچه ها همچنان محور زندگى آنها هستند و این موضوع را نه فقط در کلام، بلکه باید در عمل نیز ابراز دارند و نشان دهند عوامل بسیار محکم عاشقانه در رفتار آنها نیز وجود دارد.
    *تأثیر منفى طلاق بر تحصیلات
    مطالعات نشان مى دهد جدایى والدین تأثیرات بسیار زیانبار و مختلفى براى بچه ها به ویژه در زمینه تحصیل آنها دارد. از سه دهه گذشته آمار طلاق در دنیا همواره رو به افزایش بوده است. در این میان کودکان نیز از این تغییرات در امان نبوده و متأسفانه خیلى بیشتر از آن چیزى که تصور مى شود آسیب دیده و مى بینند.
    از این رو جدایى والدین تا قبل از رسیدن بچه ها به سن قانونى، بین ? ماه تا یک سال تحصیلى به آنها لطمه مى زند.
    مطالعات نشان مى دهد در خانواده هاى مرفه وتحصیلکرده، طلاق والدین آمار مردود شدن بچه ها در امتحانات پایانى سال را بیش از دو برابر افزایش مى دهد.
    در خانواده هاى کارگرى و بویژه خانواده هایى که مادر خانواده سواد ندارد، از هر دو بچه یک نفر ترک تحصیل مى کند. همچنین در این خانواده ها فقط ? درصد بچه ها به دانشگاه مى روند.
    در خانواده هاى کارمندى که مادرى با سواد حضور دارد ?? درصد بچه هاى طلاق قبل از دریافت دیپلم مدرسه را ترک مى کنند که این رقم در خانواده هاى منسجم ?? درصد است.
    البته هنوز به دقت مشخص نیست که آیا این شکست هاى تحصیلى ناشى از جدایى والدین و ضربه ناشى از طلاق است یا جو خانوادگى متشنج پیش از جدایى، اما به هر حال آنچه مسلم است طلاق موضوعى صرفاً مربوط به بزرگ ترها نیست و همیشه فرزندان را نیز به شدت تحت تأثیر قرار مى دهد که باید به این موضوع ها نیز توجه جدى داشت.

    منبع:روزنامه ایران


        نظرات دیگران ( )

  • آرامش می خواهم و محبت
    نویسنده: عظیم جان ابادی پنج شنبه 87/4/27 ساعت 3:59 عصر

     طلاق یکی از بزرگ ترین معضلات جامعه است که آینده فرزندان را به خطر می اندازد.باتوجه به این که فرزندان، نیازمند عنایت و محبت والدین می باشند و خانه را تنها مامن و پناهگاه خویش می دانند پس از طلاق والدین، بیشترین آسیب را می بینند.
    یکی از بچه های طلاق می گوید: از دغدغه های دوران با هم بودن پدر و مادرم راحت شدم، ولی احساس ترحم و نگاه های منفی دیگران بیش از همه چیز مرا رنج می دهد.
    یکی دیگر از بچه های طلاق نیز می گوید: محبت و عاطفه پدر و مادر، در کنار هم بودن خانواده و حضور در کانون گرم خانوادگی را نمی توان با هیچ چیز دیگر عوض کرد.مادر یکی از بچه های طلاق عنوان می کند: فرزندم، پس از جدایی من و همسرم، دچار افت تحصیلی و افسردگی شدیدی شده است. نمی دانم چگونه با او رفتار کنم!
    یک کارشناس مشاوره و مددکار اجتماعی در این باره می گوید: اگر والدین بدانند که طلاق و جدایی چه محرومیتی را برای فرزندان پدید می آورد هرگز به انجام این کار راضی نمی شوند.
    «بهرام چاهی» می افزاید: طلاق، معضلی اجتماعی است که صدمه و زیان آن در ابتدا متوجه جامعه کوچک خانواده و سپس کل جامعه خواهد شد.
    وی بیان می کند: در جوامعی که طلاق رشد بالایی دارد، نه تنها فرزندان در معرض آسیب های اجتماعی بیشتری قرار دارند بلکه، محیط زندگی برای همه ناامن خواهد شد.وی خاطرنشان می کند: پذیرفتن جدایی برای فرزندان بسیار مشکل است و عقده هایی غیرقابل تحمل و توام با نفرت ر ا در آنان به وجود می آورد.
    «چاهی» می گوید: بیشتر فرزندان طلاق به افت تحصیلی یا ترک تحصیلی، مصرف الکل و مواد مخدر، گرایش به برقراری رابطه جنسی، پرخاشگری، افسردگی و... دچار می شوند.وی می افزاید: کودکان پس از طلاق به حمایت عاطفی بیشتری نیاز دارند. بنابراین، پدر یا مادر که سرپرستی آن ها را به عهده می گیرد، باید برای نگهداری و مراقبت فرزندان خود از تکنیک های موثر و علمی استفاده کند.وی بیان می کند: فرزندان طلاق از نظر اجتماعی با پیوستن به جمع، احساس متفاوت بودن می کنند و بر این باورند که هیچ کس آن ها را درک نمی کند.
    وی عنوان می کند: فرزندان طلاق متناسب با سن خود، در معرض آسیب های اجتماعی فراوانی قرار می گیرند و نوجوانان بیشتر از کودکان دچار این آسیب ها و مشکلات می شوند.یک روان شناس در این باره می گوید: حمایت های کافی بعد از طلاق و ایجاد یک محیط امن و کم خطر می تواند تا حدودی از پیامدهای منفی آن جلوگیری کند.«زهره سلیمی» می افزاید: افرادی که مسئولیت برعهده گرفتن فرزندان طلاق را دارند، باید با  آگاهی و براساس اطلاعات صحیح و کامل با آن ها رفتار کنند.
    وی تصریح می کند: مادر یا پدری که مسئولیت نگهداری فرزندش را به عهده می گیرد.
    باید مشکلات و درگیری های گذشته را جبران و در خانه کانون گرمی را مهیا کند تا فرزند به فکر گریز از خانه و... نباشد.
    وی عنوان می کند: فرزندان طلاق نیاز به مراقبت های ویژه مشاوره خانوادگی، کلاس های آموزشی، حمایت های عاطفی و... دارند و پدر و مادر باید فرزندان شان را از این امکانات بهره مند کنند.
    یک استاد دانشگاه در این باره می گوید: ازدواج زودرس، فقر فرهنگی و... از دلایل آمار بالای طلاق به شمار می رود.
    «علی بازخانه ای» می افزاید: اگر مسئولیت فرزندان طلاق بر عهده افرادی ناآگاه قرار گیرد آن ها از تربیت و پرورش صحیح بی بهره خواهند ماند.
    وی تصریح می کند: برخی فرزندان طلاق به دلیل نبود کانون گرم خانواده، در سطح اجتماع نسبت به قوانین دچار موضع گیری می شوند و به دنبال استعمال مواد مخدر، ارتکاب جرم و جنایت، قاچاق و بزهکاری می روند.
    به گفته وی بیشترین جرمی که در بین فرزندان طلاق دیده می شود و آمار بالایی دارد، سرقت است.
    وی تاکید می کند: نگهداری فرزندان طلاق توسط افرادی خبره و  آگاه ،مسئولیت پذیر، آشنا با تکنیک های روان شناختی و... از آسیب های شدید و جدی موثر است.یک کارشناس علوم تربیتی و مدیر مهدکودک نیز در این باره می گوید: به دلیل این که بچه های طلاق در محیط پردغدغه و پرتنش روحی قرار می گیرند سطح گوشه گیری، پرخاشگری و انزواطلبی در آن ها بیشتر از بچه های عادی است.
    «فروغ رسایی» می افزاید: به طور معمول، بچه های طلاق به علت ترحم و دلسوزی های بی جا و ناخواسته دیگران، اعتماد به نفس خود را از دست می دهند، کمتر قدرت تصمیم گیری دارند و به بیان عقیده خود نمی پردازند.
    به گفته وی برقراری ارتباط نزدیک و عاطفی، پرکردن اوقات فراغت، ایجاد محیط آرام و بی دغدغه و توجه کافی به نظرها و خواسته های فرزندان طلاق، تا حدودی در رفع مشکلات آن ها موثر است.

    منبع:روزنامه خراسان


        نظرات دیگران ( )

  • علل شکست در ازدواج
    نویسنده: عظیم جان ابادی پنج شنبه 87/4/27 ساعت 3:58 عصر

    متاسفانه چیزی در حدود %50 از ازدواجها با شکست رو برو
    میشود و بسیاری از آنها حتی یک سال هم دوام نمی آورد.
    فهـمیدن عـلت شکست ایــن ازدواج ها می تواند به شما در
    بهـبـود زنـدگـی زناشویی خودتان کمک کند. برخی از عوامل
    دخیـل در شـکست ازدواج شـامـل ضـعـف در بـرقراری ارتباط،
    مشـکلات مـالـی، و شرایط محیطی است. همه این مسائل
    در ازدواج هـای ـسالم و بـادوام هـم وجـود دارنـد، امـا اگـر بـه
    طـریق منـاسـب با آنـها بــرخورد نشود، منجر به شکست آن
    ازدواج خواهد شد.

    برقراری ارتباط و گفتگو یکی از اصلی ترین عوامل موفقیت در
    ازدواج اسـت. بــدون برخورد و مکالمه درست، اختلافات و جر
    و بـحـــث ها به مشکلات بسیار بزرگی تبدیل می شوند. اگر
    زن و مرد مهارت های ارتباطی لازم برای حل و فصل اختلافاتشان را نداشته باشند، حتی کوچکترین مشکلشان، غیرقابل حل خواهد شد. گفتگو باعث رشد و پیشرفت رابطه ها می شود و به طرفین فرصت می دهد تا رویاها، نگرانی ها، امیدها و آرزوهایشان را با یکدیگر سهیم شوند. بدون آن زن و مرد قادر نخواهند بود آنطور که باید و شاید به یکدیگر نزدیک شده و با هم صمیمی شوند. ارتباط و مکالمه همچنین به زن و مرد فرصت می دهد تا مشکلاتشان را به طریقی سالم حل و فصل کنند. اگر یکی از طرفین یا هر دو آنها فاقد مهارتهای ارتباطی باشد، حل مشکلات بسیار دشوار خواهد شد، چون زن و مرد قادر نخواهند بود نقطه نظرات و حرف های همدیگر را به درستی بفهمند و درک کنند. اگر ازدواجی دچار مشکل شده است، زن و مرد باید روی مهارت های ارتباطی خود تا حد ممکن کار کنند تا بتوانند ازدوجشان را نجات دهند. فقدان مهارت های صحیح ارتباطی باعث شکست ازدواج خواهد شد.

    ممکن است عشق یارای مقابله با همه مشکلات را داشته باشد، اما گاهی اوقات وقتی دو طرف با مشکلات جدی مالی روبه رو هستند، حتی عشقشان هم نمی تواند به کمکشان بیاید. ممکن است خودِ مشکلات مالی باعث شکست یک ازدواج نشود، اما فشار و بحران های ناشی از آن در این زمینه بسیار مؤثر است. برخورد و کنار آمدن با مشکلات مادی کار بسیار دشواری است که فشار بسیار زیادی بر هر دو طرف رابطه وارد می آورد. این فشار خود به تنهایی برای ویران کردن پایه های یک ادواج سالم کافی است. اگر یکی از طرفین ازدواج خود را در مسائل مادی غرق کند، قادر نخواهد بود به جنبه های دیگر ازدواج نیز توجه داشته باشد. این رفتار مسامحه کارانه باعث خواهد شد که طرف دیگر احساس کند مورد بی تفاوتی و بی توجهی همسر خود قرار گرفته است که بسیار ویرانگر است.

    محیط و شرایط پیرامون ازدواج نیز گاهی ممکن است باعث شکست ازدواج شود. ازدواجهای مصلحتی، ازدواج سالمی نیست. وقتی تصمیم ازدواج بر مبنای چیزی جز عشق واقعی باشد، حالت معامله به خود می گیرد. یکی از نمونه های این نوع ازدواج، ازدواج هایی است که طرفین به خاطر فشاری که از طرف خانواده یا دوستان و اطرافیان متحمل می شوند، تن به آن می دهند، یا برخی دیگر که به خاطر صاحب فرزند شدن ازدواج می کنند. هیچیک از این دلایل نمی تواند دلیل سالم و صحیح برای ازدواج باشد و بدن شک به طلاق منجر خواهد شد. یکی دیگر از این عوامل محیطی ازدواج کردن در سنین پایین است. البته سن ازدواج به خود فرد و آمادگی های او بستگی دارد، اما اکثریت اعتقاد دارند که ازدواج در نوجوانی یا ابتدای بیست سالگی صحیح نیست. ازدواج کردن قبل از اینکه فرد فرصت لذت بردن از زندگی را داشته باشد می تواند باعث بی میلی در ازدواج شده و به شکست آن منجر شود.

    یکی دیگر از دلایلی که می تواند منجر به شکست ازدواج ها شود، جامعه است که اهمیت کمی به ازدواج قانونی می دهد. امروزه زن و مرد می توانند به راحتی با یکدیگر زندگی کنند، و حتی صاحب فرزند شوند درحالیکه قانوناً زن و شوهر نیستند. این انحطاط جامعه می تواند دلیل بسیاری از طلاق ها باشد. با این روند، زوج ها تلاش کمتری برای نگاه داشتن زندگیشان می کنند و با هر مشکل کوچکی تقاضای طلاق کرده و زندگیشان را رها می کنند.

    خیلی از ازدواج ها حتی قبل از شروع هم دچار مشکل هستند. از آنجا که ازدواج دیگر قدم ضروری برای ایجاد رابطه با جنس مخالف نیست، زوج ها تمایل بیشتری به طلاق پیدا میکنند و برای حل مشکلاتشان تلاش نمی کنند. ضعف در برقراری رابطه و مشکلات مالی و همچنین شرایط محیطی از عوامل موثر شکست در ازدواج هستند.

    www.mardoman.com


        نظرات دیگران ( )

  • چگونه از طلاق جلوگیرى کنیم؟
    نویسنده: عظیم جان ابادی پنج شنبه 87/4/27 ساعت 3:58 عصر

    چندى پیش به دعوت معاونت پژوهشى و تربیتى دانشکده تعلیم و تربیت دانشگاه تربیت مدرس اینجانب براى جمعى از خانم‌هایى که مسئولیت آموزشى داشتند پیرامون “چگونه مى‌توان از طلاق جلوگیرى کرد؟” مطالبى را ارائه دادم، در متن سخنرانى پیاده شده که به نظر خوانندگان فکور و فهمیده روزنامه رسالت مى‌رسد، 9 صفت ویژه براى رفع طلاق خطاب به خانم‌ها بیان گردیده که در حقیقت این 9 صفت مربوط به همه همسران و شوهران مى‌باشد. باشد که مورداستفاده قرار گیرد.

    دکتر احسان‌الله محمدی-پژوهشگر علوم اعصاب- روان- دین
    در ادبیات حقیقى الهی، جهانى و انسانى مسئله ازدواج بین زن و مرد، امرى جسمانى و معنوى بوده است. تاکید و اهمیت ازدواج در این است که زن و مرد باید جسما و روحا متحد باشند تا زندگى‌شان سرشار از شادى و سرور حقیقى و ابدى گردد.
    یکى از بزرگترین علل و عواملى که افق صاف زناشویى و زندگى مشترک را تیره و تار مى‌سازد، عدم همکارى زن و شوهر است و به راستى مى‌توان گفت اگر زن و شوهر از جنبه مادى و معنوى با یکدیگر مساعدت و همفکرى نمایند، هرگز ازدواج به طلاق نخواهد انجامید. بسا ممکن است که یک عدم همکارى مختصر بنیان سعادت خانواده‌اى را ویران نماید. از این‌رو زن و شوهر خصوصا زن بایستى کاملا مراقب باشد که خداى ناکرده کدورتى پیش نیاید. دردوام کانون خانواده زنان وظیفه مهمترى برعهده دارند و باید با فداکارى و جدیت و ازخودگذشتگى و همت وظایف خویش را به نحو احسن و اتم انجام دهند تا سعادت حقیقى در هر خانواده چهره بگشاید. براى همکارى مادى و معنوى زنان با شوهران خویش شرایط و وظایفى است که با اجراى آن مى‌توان به نتیجه مطلوب رسید که اهم آن از این قرار است:
    1- اولین ویژگى که براى زنان لازم است “وفادارى بدون قید و شرط است” زیرا وفا سجیه یک زن واقعى است. در جهان وجود، بخصوص در زندگى خانوادگى صفتى بهتر و خوش‌تر و شیرین‌تر از وفا نیست. این ویژگى از اعظم اساس ادبیات الهى جهانى انسانى است. اگر انسان از جمیع صفات و ویژگى‌هاى انسانیت خود را محروم سازد ولى تنها به صفت وفا موصوف گردد در نهایت داراى همه زیر و بم‌هاى کمالات خواهد شد واگر صفت وفا در زندگى زناشویى خود را بى‌بهره سازد، همه کمالات به آنى به نقص مبدل گردد و همه خیرهاى همسر، همه نورانیت فضاى خانوادگى به شر و ظلمت و تاریکى بدل مى‌گردد و توان و عزت خانوادگى مسیر ذلت و سقوط را در پیش خواهد گرفت. اگر به راستى به وفا توجه کرده و به دارا شدن صفت وفادارى در حریم خانوادگى قیام نماییم مى‌توان آرامش فکرى را به‌طور پیوسته براى همسر خویش ایجاد کرد و همین آرامش موجبات ترقى بیشتر همه اعضاى خانواده را چه در امور مادى و چه در امور معنوى فراهم خواهد ساخت (صفت وفا.)
    2- زن و شوهر باید مانند رفیق باشند و محرم اسرار یکدیگر گردند. نباید هیچ سرى را از یکدیگر پنهان نمایند زیرا بسا ممکن شود که این رازپوشى‌ها به عواقب خوشى نینجامد. باید شوهر حس کند که زن و همسر او در هر حال یار و مددکار اوست و در مواقع لازمه مى‌تواند از او به‌عنوان دوستى مشفق و مهربان استفاده نماید.
    3- استقامت در شداید حیات و زندگى خانوادگى از ضرورى‌ترین وسایل آسایش در زندگى زناشویى به‌شمار مى‌رود زیرا در این جهان گذران زندگى هرگز یکسان نمى‌ماند و در معرض تغییرات گوناگون قرار مى‌گیرد. گهى فقر و تنگدستى است و زمانى بیمارى و ناتوانى است. دمى خوشى و شادى است و زمانى غم و حزن و ناکامى است. همسر فهمیده و عاقل باید با بردبارى و تحمل در مقابل بلیات استقامت پیشه سازد و چون کوه استوار در مقابل توفان حوادث حیات زناشویى پایدار بماند. مخصوصا از شماتت و سرزنش همسر و گله و شکایت از او جدا خوددارى کند بلکه باید چون پزشکى مشفق و مهربان بر آلام جسمى و روحى و فکرى و ذهنى شوهر مرهم نهد و قوه پایدارى و استقامت او را با تلقین و گشاده‌رویى در مقابل مشکلات و موانع زندگى تقویت نماید. همسر با رویى باز با موانع حیات زندگى روبرو شود و بى‌خوف و ترس بر آنها فائق آید. به راستى این بزرگترین همکارى است که یک خانم فهمیده مى‌تواند با شوهر خویش بنماید و اگر چنین کند همواره مورد کمال علاقه و احترام شوهر خواهد بود.
    4- رسیدگى به امور خانه و دقت در حسن انجام کارها و فراهم کردن آسایش همسر در منزل از مهمترین و مشکل‌ترین و لازم‌ترین وظایف یک همسر خانه‌دار مى‌باشد. شوهرى که ساعت‌ها کار کرده و یا با ناملایمات گوناگون روبرو شده است و اینک خسته و کوفته به منزل مى‌آید احتیاج به آرامش و آسایش دارد. همسر فهمیده سعى مى‌کند با محبت خویش رفع ملال از او بنماید. اندک ستیزه‌جویى و تندخویى در این مورد سبب بیزارى مرد از خانه خواهد شد وعواقب وخیم آن گریبانگیر خود او و زن و فرزندانش مى‌گردد.
    5- رعایت صرفه‌جویى و حفظ موازنه دخل و خرج نیز بر عهده زنان است. هرگز همسران نباید رقابت پیشه نمایند و شعر سعدى را به خاطر داشته باشند که مى‌فرمایند:‌
    چو دخلت نیست، خرج آهسته‌تر کن
    که مى‌گویند ملاحان سرودی
    اگر باران به کوهستان نبارد
    به سالى دجله گردد، خشک رودی
    همین رقابت‌هاى بیجا و به اصطلاح چشم و هم‌چشمى‌هاست که موجب وبال و خسران مى‌شود. وقتى مخارج مداخل فزونى یافت کار به قرض مى‌انجامد و مصداق این شعر مى‌شود که:
    بر احوال آن مرد باید گریست
    که دخلش بود نوزده، خرج، بیست
    باید پس‌انداز را نیز از خاطر دور نداشت و براى روز مبادا ذخیره نمود که به هنگام لزوم به کار‌ آید. یک همسر آراسته و فهمیده هرگز با توقعات بیجاى خویش زندگى زناشویى را بر خود و شوهرش تنگ نمى‌کند زیرا به نتایج سوء آن مطلع است.
    6- همفکرى و معاضدت با شوهر، بخصوص در تربیت فرزندان از وظایف اساسیه زن و شوهر مى‌باشد. بایستى زن و شوهر با مشورت یکدیگر “روش واحد” در آموزش و پرورش فرزندان و تربیت اداره امور خانه انتخاب کنند و اختلاف سلیقه‌ها را با مذاکرات دوستانه حل نمایند. زیرا این اختلاف سلیقه‌ها بخصوص در تربیت فرزندان عواقب وخیم به بار خواهد آورد. زنان در تربیت فرزندان دقت لازم مرعى دارند و سعى کنند که از کودکى فرزند را با اصول دینى و اخلاقى حقیقى آشنا سازند و براى انجام این امر باید خود به صفات حمیده متصف باشند. اگر فرزندان به نحو شایسته تربیت شوند موجبات راحتى شوهر نیز از این جهت فراهم خواهد شد.
    7- حفظ احترام شوهر بخصوص در نزد فرزندان خانواده بى‌نهایت لازم و ضرورى است. همسر و مادر عاقل و فهمیده هیچ‌گاه در نزد فرزندان خانواده لب به مذمت شوهر نمى‌گشاید. اگر فرزند به پدر خود به احترام ننگردد تربیت و تعلیمش بس مشکل خواهد شد.
    8- همسرى که در حضور دیگران رعایت احترام شوهر را نمى‌نماید قطعا خود را بى‌ارزش مى‌کند و موجب دلسردى شوهر خویش مى‌گردد. چه بسا نفاق‌ها و کدورت‌ها که به واسطه عدم رعایت احترام طرفین در مقابل اشخاص ایجاد شده است.
    9- و سرانجام در مواردى که حل اختلاف بین زن و شوهر با مذاکرات و تبادل نظر میسر نباشد و به نتیجه مطلوب نرسد ناچار باید تحمل کرد و با اطاعت یکى از دیگرى به این اختلافات خاتمه داد. اگر عیوبى در شوهر و یا طرز فکر و نحوه اعتقادى او وجود دارد باید همسر با توکل به خداوند و طلب تائید از آستان الهی، در کمال لطف و مهربانى غیرمستقیم عیوب شوهر را با ملایمت به او گوشزد نموده و هزار تاکید اینکه این عمل را با کمال استقامت و به‌طور مداوم ادامه داده تا به حصول مقصود ناشى از این بردبارى وتحمل فائق آید. قطعا باید از ذکر عیوب شوهر حتى به نزدیک‌ترین افراد خوددارى نماید. (تاکید مى‌شود این عوامل و کاربرد آن به صورت دوطرفه براى زن و مرد خواهد بود.)
    البته موارد بسیارى از عوامل وجود دارد که به برقرارى حیات خانوادگى و جلوگیرى از طلاق کمک مى‌نماید که 9 عامل مطرح شده تنها به‌عنوان نمونه ذکر شد. امیدواریم که همه زنان و مردان به اجراى وظایف ومسئولیت‌هاى همسرى موفق گردند و یادمان باشد که...
    در موضوع حیات خانوادگى زندگى باید مثل زندگى ملائک آسمان باشد و شادى و سرور، همه فضاى خانواده را در بر گیرد و اتحاد و اتفاق دائمى باشد. همسران و شوهران باید موافقت جسمانى و عقلانى ومعنوى داشته باشند، آن گاه چون دو پرنده بر شاخسارهاى درخت زندگى نغمه یگانگى سر دهند و سبب فرح و شادى حقیقى خود و سرور قلب دیگران شوند.
    براى فرزندان و دیگران سرمشق باشند و براى یکدیگر زن و شوهر باید کانون و چشمه محبت و صمیمیتى حقیقى گردند.
    منبع:روزنامه رسالت 

        نظرات دیگران ( )

    <      1   2   3   4   5      >

  • لیست کل یادداشت های این وبلاگ
  • ویژه نامه شهادت امام حسن مجتبی با بیش از 100 مطلب
    ادرس جدید سایت
    کپسولهای ترک اعتیاد، بلای جان معتادان
    کتامین
    روشهای نوین ترک سیگار
    [عناوین آرشیوشده]