سفارش تبلیغ
صبا ویژن
کل بازدیدها:----1339243---
بازدید امروز: ----45-----
بازدید دیروز: ----82-----
سلامت روح و روان > افسردگی ؛ بیماری های روانی - موسسه آسیب های اجتماعی ستایشگران زاهدان
 
 
  • درباره من
    سلامت روح و روان > افسردگی ؛ بیماری های روانی - موسسه آسیب های اجتماعی ستایشگران زاهدان
    عظیم جان ابادی
    وبلاگ موسسه آسیب های اجتماعی ستایشگران به شماره ثبت 174 واقع در زاهدان با اهداف کاهش آسیب و مواد مخدر ایدز که از جمله کارهای موفق این موسسه افتتاح اولین مرکزDIC(مرگز کذری معتادین )جنوب شرق کشور تحت حمایت معاونت امور فرهنگی و پیشگیری بهزیستی س و ب ادرس مرکز زاهدان خیابان هیرمند شمالی بین هیرمند 47و49که این مرکز توانسته با تحت پوشش قراردادن بیش از 400معتاد گذری در یه سال گذشته در یکی از محله ای محروم شهر زاهدان امارخوب و قابل توجهی از خود به جای گذارد.ضمنا تمام سوالات شما رادر مورد ایدز-اعتیاد-آسیب های اجتماعی- مهارت های زندگی-ترک اعتیاد- جوابگو می باشد. تلفن های تماس:05414508964-09395438549وهمچنین در زمینه ترک اعتیاد و خدمات مشاوره ایی و حمایتی ویژه معتادین در شهر زاهدان به صورت رایگان همکاری مینماید
  • لوگوی وبلاگ
    سلامت روح و روان > افسردگی ؛ بیماری های روانی - موسسه آسیب های اجتماعی ستایشگران زاهدان

  • پیوندهای روزانه
  • فهرست موضوعی یادداشت ها
  • مطالب بایگانی شده
    انواع مواد مخدر
    ایدز
    ترک اعتیاد
    همایش و کارگاه اموزشی موسسه ستایشگران
    بهداشت و سلامت
    دهان و دندان
    سلامت چشم ها
    کودکان
    داروها
    زنان و بارداری
    بیماری های کلیه
    بیماران دیابتی
    سرطان ها
    خون
    خواب و استراحت
    مراقبت از پا و کمر
    بزرگان علم پزشکی
    گوش حلق بینی - مو
    شناخت بیماری ها
    محیط زیست
    مضرات سیگار
    حجامت
    بیماری قلبی
    صرع
    سلامت روح و روان > آرامش ؛ عصبانیت
    سلامت روح و روان > معلولیت
    اعتماد به نفس و عزت نفس ؛ موفقیت ؛ کمرویی
    فقر بیکاری
    خودکشی
    دختران فراری و فحشا
    طلاق
    آسیب های اجتماعی مراکز غیر دولتی
    سلامت روح و روان > افسردگی ؛ بیماری های روانی
    مهر 1387
  • لینک دوستان من
    وبلاگ تخصصی حضرت معصومه «کریمه اهل بیت »
    عرشیان خاک نشین «شهید مرتضی بصیری»
    کریم اهل بیت
    تنها ترین سردار
    لینک باکس وبلاگ های مذهبی
    عاشقان وصال
    خط سبز
    وصال
    انتظار سبز
    حضرت مهدی عج
    هَل مِن ناصر یَنصُرنی
    خورشید خیبر
    نگاهی نو به فردا
    هرچه می خواهد دل تنگت بگو(مشاوره و مقاله)
    مشکی رنگه عشقه
    ای تشنه لب
    پوست کلف
    عــــشقـــــولـــــک
    اتحادیه دانش آموزی سیستان و بلوچستان
    انجمن طنین تفتان(ملی،مردمی،مستقل)
    .•¤ خانه آرزو ¤•.
    شیعه مذهب برتر Shia is super relegion
    دست خط ...
    فرشتگان رنجور
    ماورای سکوت
    بهترین آرزو هایم تقدیم تو باد.
    دم مسیحائی
    احساس با تو بودن
    گل یخ
    خلوت من
    دل نوشته های یک دختر شهید
    پشت جبهه
    شب مهتابی
    مه نو سفر
    وبلاگ شخصی محمدعلی مقامی
    او برای دم هر ثانیه ام رحمتی بود عظیم!
    نان ، عشق ، موتور هزار
    پلاک هشت
    کجایند مردان بی ادعا؟
    به برادرم مسیح
    کجایید ای شهیدان خدایی
    .:: رویش عشق::.
    در فراق وطنم
    امید آخر
    یک قدم تا پشت خاکریز
    قدرت شیطان
    آقاشیر
    بررسی عوارض استمناء و راه های ترک آن
    دل نوشته های کودک خیابانی
    تام ( تفکر - ایمان - محبت )
    سجاده ای پر از یاس
    تا ریشه هست، جوانه باید زد...
    خلوت تنهایی
    پرسه زن بیتوته های خیال
    فتوبلاگ
    آسیبهای اجتماعی
    آنالیز ریاضی قرآن
    مذهب عشق
    عاشق آسمونی
    .: شهر عشق :.
  • لوکوی دوستان من
  • اوقات شرعی
  • اشتراک در وبلاگ
     
  • وضعیت من در یاهو
  • جنبه جسمانی افسردگی
    نویسنده: عظیم جان ابادی سه شنبه 87/5/29 ساعت 10:49 صبح

    جنبه جسمانی افسردگی

    تا کنون بیشتر به جنبه‏های روحی حالت افسردگی اشاره شده و برخی پزشکان و روان پزشکان و روان شناسان آن را یک بیماری روانی دانسته‏اند.

    افسردگی

    پژوهش های 50 سال اخیر نشان می‏دهد، کمبود ماده‏ای به نام "سروتونین" در مغز نیز یکی از عوامل ایجاد این بیماری است.

    در نوشته زیر که ترجمه و تنظیم از چند منبع اینترنتی است، با جنبه‏های روحی و جسمی کمبود سروتونین در مغز آشنا می‏شویم.

    دلتنگی فعال ‏در کتاب (ذهن ناآرام) نوشته کی جیمیسون آمده است:"درباره حالت افسردگی هیچ چیز خوبی نمی‏توان گفت، جز این که به شما تجربه‏ای می‏دهد که می‏فهمید سالخوردگی یعنی چه، پیری و بیماری چه جور است، حالت مردن چگونه است و این که می‏گویند ذهن انسان کند و آدمی خرفت می‏شود، به چه معناست.

    در ضمن شما معنای حالت هایی مانند: وقار، آراستگی، هماهنگی را می‏فهمید و خلاصه اینکه متوجه می‏شوید زشتی رفتار به چه می‏گویند. در این حالت شما هیچ باوری نسبت به امکانات خوش زندگی ندارید، به لذت‏های جنسی بی عقیده می‏شوید، زیبایی موسیقی را درنمی‏یابید و سرانجام توانایی خود را برای خندیدن و خنداندن دیگران از دست می‏دهید.

    دانشمندی دیگر به نام "آن پایکی" در مقاله‏ای که خلاصه آن در اینجا می‏آید، می‏گوید: افسردگی همان غم و اندوه معمولی نیست، در مرحله‏ای از زندگی خود، همه‏ما درد و رنج را احساس می‏کنیم، اما افرادی که گرفتار افسردگی هستند، تجربه‏ای کاملا متفاوت دارند. یک احساس فلج کننده، از دست دادن همه چیز و پوچی بر ما مستولی می‏شود.

    در این حالت انسان فکر می‏کند و غصه می‏خورد که همه چیز از جمله تمام عزیزان و نزدیکان خود را از دست داده است. سایر عوارض و نشانگان‏ افسردگی شامل:"بی خوابی، اختلال در غذا خوردن، احساس گناه یا بی ارزشی، لذت نبردن از فعالیت هایی که روزی دلخواه و دل‏انگیز بوده، اشکال در تمرکز ذهن و فکر و خیال کردن درباره مرگ است".

    نقش مغز در افسردگی ‏

    داروهای موثری برای درمان افسردگی وجود دارند و این داروها دیدگاه خوبی را از اساس و پایه زیست شناختی این بیماری فراهم می‏سازند. نخستین داروهای ضد افسردگی تقریبا به طور اتفاقی در سال‏های 1950 کشف شدند. پزشکان مشاهده کردند برخی بیماران با فشار خون بالا، هنگامی که با یک داروی جدیدی به نام "رسپرین" درمان می‏شدند، عوارض افسردگی در آنها ظاهر می‏شد.

    حدود همان زمان، پزشکان ملاحظه کردند اغلب بیماران افسرده، هنگامی که با یک داروی ضد بیماری سل درمان می‏شدند، حالت های وجد و شعف از خود نشان می‏دادند. معلوم شد "رسپرین" برخی انتقال دهنده‏های عصبی را از بین می‏برد. در حالی که داروی سل به نگه داشتن آنها در جای خود کمک می‏کند.

    انتقال دهنده‏های عصبی آن مواد شیمیایی هستند که به عنوان پیک یا پیام‏آور در نظام ارتباطات مغز و سلسله اعصاب عمل می‏کنند. آنها مولکول هایی هستند که از یک یاخته عصبی"نورون" منبع به یک یاخته عصبی مقصد سفر می‏کنند و در آنجا پیغام را تحویل می‏دهند.

    در افرادی که افسردگی دارند، در حرکت برخی پیک‏ها یا انتقال دهنده‏های عصبی اختلال ایجاد می شود، به عبارت دیگر این انتقال دهنده‏های عصبی؛ یعنی نوراپی فرین، سروتونین و دوپامین به میزان کافی از یک نورون به نورون دیگر نمی‏روند و غلظت آنها در مغز کاهش می‏یابد.

    نخستین نسل داروهای ضد افسردگی که در سال های 1950 کشف شد، به تنظیم هر سه پیام آور بالا می‏پرداخت. دومین نسل این داروها به تنظیم نوراپی فرین و سروتونین دست می‏زد و سرانجام نسل جدید داروهای ضد افسردگی بر ضد سروتونین به تنهایی کار می‏کنند. این داروها نمی‏گذارند سروتونین انتقال یافته به نورون مقصد، دوباره به نورون منبع برگردد.

    بنابراین کسانی که به افسردگی مبتلا هستند و عوارض یاد شده را در خود مشاهده می‏کنند و خلاصه این که فکر می‏کنند بختکی مخوف بر روح و روان آنها سایه افکنده، یا فکر خودکشی به سرشان می‏زند، بدانند که نه دیوانه هستند و نه اینکه بیماری شان درمان نشدنی و علاج‏ ناپذیر است.

    حتما در این صورت به یک روان پزشک مراجعه کنند و درخواست کمک نمایند. جالب اینجاست که برخی از این بیماران از گفتن این که چه حالتی دارند عاجزند، چون این حالتی است که واقعا گفتنی نیست، اما عوارض و نشانگان‏ یادشده را دارد.

    این بیماران بدانند که این حالت روحی وحشتناک دلیل جسمانی دارد که احتمالاً همان کمبود سروتونین در حول و حوش یاخته‏های عصبی مغز است که قابل درمان می باشد.

    دکتر سید سعید علوى نائینى


        نظرات دیگران ( )

  • افسردگی، انواع و علائم آن
    نویسنده: عظیم جان ابادی سه شنبه 87/5/29 ساعت 10:49 صبح

    افسردگی، انواع و علائم آن

    افسردگی

    همه ی افراد در طول عمر خود، افسردگی را تجربه می کنند. این احساس که معمولا به دنبال فقدان یا ناکامی ایجاد می شود، در شرایط طبیعی پس از چند ساعت یا چند روز از بین می رود؛ اما هر گاه حالت افسردگی ادامه پیدا کند و در سلامتی فرد تاثیر معنی داری بگذارد، در آن صورت مداخله ی درمانی و کمک حرفه ای الزامی خواهد بود.

    تاریخچه ی افسردگی:

    این اختلال از زمان بابلی ها مورد شناسایی قرار گرفته بود. کلمه ی ""Depression یا افسردگی از عبارت لاتین Deprimere به معنای در هم فشرده شدن گرفته شده است. از این رو افسردگی به معنای احساس در هم فشرده شدن روح، غم یا بی ارزشی است. در اواخر قرون وسطی، رهبران مذهبی اروپا بر این عقیده بودند که افسردگی به واسطه ی نفوذ و تسلط ارواح شیطانی بر انسان به وجود می آید. مارتین لوتر، اصلاح طلب مذهبی آلمانی نوشت:"تمامی سنگینی روح و مالیخولیا از شیطان سرچشمه می گیرد". در واقع همین  اصطلاح مالیخولیا  یا ملانکولیا، به افراد افسرده اشاره داشت و چنین افرادی جن زده، شیطانی، مالیخولیای یا ملانکولیک خوانده می شدند. به همین دلیل سالیان دراز افسردگی، با روش هایی مانند شلاق زدن(برای خرج کردن ارواح شیطانی و جن)، حجامت، جن گیری و سال های اخیر با دوش گرفتن آرامش بخش تحت درمان قرار می گرفت. در نهایت با کشف داروی ضد افسردگی در دهه ی 60 میلادی  و تسکین افسردگی با تجویز این داروها، کم کم روش های خرافی برچیده شد.

    افسردگی چیست؟

    در زبان روزمره اصطلاح افسردگی برای اشاره به یک حالت احساسی، واکنش به یک موقعیت و شیوه رفتار مختص به فرد به کار می رود. افسردگی اغتشاشی در خلق است که با درجات متفاوت غمگینی، یاس، تنهایی، ناامیدی، شک در مورد خویشتن و احساس گناه مشخص می شود. بنابراین با این توضیحات بایستی احساس افسردگی را از اختلال تفکیک نمود. همه ی ما گاهی احساس دلتنگی  و غم می کنیم. این احساس ها جزء طبیعی موجود انسان است و  بنابراین در مقاطعی کوتاه، فرد را تحت تأثیر قرار می دهند. ولی افسردگی به عنوان یک اختلال در دوره های زمانی طولانی تری تداوم می یابد و شکل ناسازگارانه ای از افسردگی است که اثرات پایداری بر روی عملکرد فرد باقی می گذارد.

    انواع افسردگی :

    همان طور که گفته شد افسردگی درجاتی از یک حالت احساسی زود گذر تا یک اختلال شدید را در برمی گیرد. برای فهم بهتر این نکته، لازم است اشاره ای به انواع افسردگی داشته باشیم:

    1- احساس افسردگی: که معمولا به عنوان اندوه شناخته می شود و در اثر تغییرات موقعیتی و شرایط جدید یا برخوردهای مقطعی ایجاد می شود. این احساس معمولا بعد از برطرف شدن موقعیت و سازگار شدن شخص با شرایط تازه، به سرعت از بین می رود.

    2- داغدیدگی یا واکنش سوگ: غمی است که در اثر فوت نزدیکان بوجود می‌ آید. وقتی رابطه ی مهمی پایان می یابد، بیشتر بازماندگان حالتی را تجربه می کنند که معمولا این حالت نیز کاملا عادی است، مگر آنکه واکنش های سوگ به صورت طولانی باقی بماند.

    3- اختلال سازگاری با خلق افسرده: مواجهه ی فرد با یک موقعیت قابل توجه گاهی منجر به این حالت می شود. در چنین وضعیتی، انتظار می رود با کاهش تأثیر موقعیت، حالت های بیمار گونه نیز از بین برود.

    4- اختلال افسردگی عمده و افسردگی خویی: زمانی که شدت علائم افسردگی به حدی باشد که کلیه ی عملکردهای آدمی را تحت الشعاع قرار می دهد و باعث تأثیرات عمده در عواطف، رفتار، تفکر و روابط اجتماعی می گردد، اختلال افسردگی عمده نامیده می شود. در صورتی که شدت علائم افسردگی به اندازه ای باشد که عملکردها کمتر آسیب ببینند، اختلال افسرده خویی وجود دارد.

    5- اختلال دو قطبی و ادواری خویی: نوسانات خلقی شدیدی که بین دوره های شیدایی (شادی و خوشی افراطی که به نشئه تعبیر می شود) و افسردگی به وجود می آید، نشان دهنده و شاخص اصلی این اختلال است. در صورتی که نوسانات خفیف باشد و کمتر بر عملکرد آدمی تأثیر بگذارد، به آن اختلال خلقی ادواری یا  ادواری خویی گفته می شود.

    6- اختلال دلبستگی واکنشی: وابستگی های بیمار گونه ی دوران کودکی که از آن به عنوان  افسردگی های دوران کودکی یاد می شود، تحت این گروه طبقه بندی می شود.

    7- اختلال خلقی یا افسردگی فصلی : نوعی یا  دوره ای از افسردگی است که معمولا در پاییز و زمستان تجربه می شود و یکی از عوامل مهم آن نور ناکافی است. احتمالا نور ناکافی تغییرات معنی داری را در سطوح برخی از هورمون ها به ویژه "ملاتونین" ایجاد می کند و از طرفی تغییرات دما و نور موجب به هم خوردن ساعت درونی بدن که الگوهای خواب و بیداری را کنترل می کند، می گردد و این تغییرات منجر به بروز این اختلال می شود.

    علائم و نشانه های افسردگی :

    افسردگی ممکن است به صورت های زیر زندگی آدمی را تحت تأثیر قرار دهد:

    1) تغییرات در احساسات و ادراکات:

    - گریه های مکرر یا فقدان پاسخ دهی عاطفی

    - ناتوانی از لذت بردن از هر چیزی

    - احساس نا امیدی یا بی ارزشی

    - احساس افراطی گناه یا خود سرزنشی

    - فقدان صمیمیت نسبت به خانواده و دوستان

    - بدبینی نسبت به آینده

    - احساس درماندگی

    – افکار خودکشی

    - غمگینی، اضطراب، خشم و دیگر عواطف ناخوشایند

    2) تغییرات در رفتار و نگرش:

    - فقدان علاقه به فعالیت های قبلی و کناره گیری از دیگران

    - غفلت از مسئولیت ها و توجه نکردن به ظاهر شخصی

    - تحریک پذیری و به آسانی دستخوش خشم شدن

    - فقدان انگیزه به منظور پیگیری اهداف

    - نارضایتی کلی از زندگی

    - کاهش توان حافظه، ناتوانی در تمرکز، بلا تصمیمی و آشفتگی

    - تغییرات شناختی

    - کاهش توانایی رویارویی با مسائل روزمره

    3) تغییرات جسمانی و شکایات بدنی:

    - خستگی مزمن و فقدان انرژی

    - فقدان کامل اشتها یا خوردن اجباری

    - بی خوابی، بیداری زود هنگام صبحگاهی یا خواب بیش از حد

    - سردردها ، پشت دردها و سایر شکایات مشابه بدون دلیل

    - مشکلات گوارشی شامل درد معده، تهوع، اشکال در هضم و تغییر در کارکردهای روده ای مثل یبوست

    - چرخه های نامنظم قاعدگی

    - کاهش یا افزایش غیر متعارف وزن

    - فقدان یا کاهش تدریجی میل جنسی

    توجه به این نکته ضروری است که با توجه به علائم و انواع افسردگی گفته شده، وجود برخی از علائم در افراد، دلیل بر بیماری و اختلال نیست، بلکه هدف صرفا شناسایی انواع افسردگی می باشد و تشخیص بایستی صرفا توسط افراد متخصص صورت گیرد.

    منبع : سایت پزشکان بدون مرز

    *مطالب مرتبط:


        نظرات دیگران ( )

  • مهارت های مقابله با افسردگی
    نویسنده: عظیم جان ابادی سه شنبه 87/5/29 ساعت 10:48 صبح

    مهارت های مقابله با افسردگی

    افسردگی

    علل افسردگی

    موارد متعدد و بیشماری به عنوان علل یا عوامل به وجودآورنده ی افسردگی(که برخی شاید عوارض آن نیز محسوب شوند) مطرح شده اند که در این جا به برخی از مهم ترین آن ها اشاره ی مختصر می شود.

    - اتفاقات ناگوار و استرس های در هم شکننده ،مثل از دست دادن دارایی در اثر سیل، زلزله و شرایط بحران

    - از دست دادن افراد مورد علاقه

    - خاطرات ناراحت  کننده ی دوران کودکی و نوجوانی مثل مورد سوء استفاده واقع شدن، یا تعاملات غلط کودک و والدین

    - جدایی از خانواده که از آن به عنوان غم غربت تعبیر می شود و در صورت عدم مداخله می تواند به افسردگی منجر شود.

    - طرد شدن از طرف  اجتماع

    - ترس از شکست

    - ضعف جسمانی و خود پنداری ضعیف در مورد بدن، لهجه، پوشش و …

    - افکار آرمانی یا کمال گرایی مفرط

    - نگرانی بیش از حد در مورد  آینده

    - سوء مصرف الکل ، مواد مخدر یا داروها

    - شکست شغلی و ورشکستی

    - مورد تمسخر قرار گرفتن یا تفکر خود انتقادی

    - وراثت، وجود والدین بیمار، افسرده یا مبتلا به اختلالات روانی دیگر

    - تحریف های شناختی و دیدگاه منفی مثل تفکر همه یا هیچ، تعمیم دادن غلط و …

    - درماندگی آموخته شده و بروز این تفکر که هر گونه تلاش برای حل مسائل، به شکست یا بن بست منتهی می شود.

    سن بروز و شیوع افسردگی:

    این اختلال تقریبا تمامی گروه های سنی را درگیر می کند و سن خاصی را برای شروع آن نمی توان ذکر کرد. همان طور که قبلا گفته شد از این اختلال در مرحله ی کودکی، به اختلال افسردگی دوران کودکی یا اختلال دلبستگی واکنشی یاد می شود. افسردگی های دوران نوجوانی و جوانی، اغلب با رفتارهای ناسازگار و افت عملکرد تحصیلی مشخص می شود و شامل اختلال سازگاری با خلق افسرده است. در دوران میانسالی  نیز انواع دیگر افسردگی قابل تشخیص است. در مقایسه با مشکلات روانی دیگر، این اختلال همراه با اختلالات اضطرابی، درصد زیادی از مردم را مبتلا می کند و به عبارت دیگر یکی از شایع ترین اختلالات روانی محسوب می گردد. افسردگی معمولا در زنان شایع تر از مردان است.

    برخی از راه های مقابله ای در انواع افسردگی:

    سوگ یا غم فقدان:

    - برای یاد آوری شخص مورد علاقه ی از دست رفته، راه هایی ایجاد کنید، فعالیت هایی مثل خاطره نویسی برای تجدید خاطرات.

    - از نظر روحی خود را در مرکز توجه قرار دهید و سعی کنید شیوه هایی را که شخص از دست رفته برای موفقیت شما در نظر داشت به یاد آورید و بر روی آنها کار کنید.

    - آینده ای پر امید را برای خود مجسم کنید. افکار و احساسات خود را به دیگران بگویید و اجازه دهید دیگران در این مقطع حساس زندگی با شما همراه باشند.

    - سعی کنید از نظر جسمی فعال بمانید و به زیبایی های اطراف زندگی خود حساس باشید.

    - به هنگام سوگواری به دیگران کمک کنید، به صحبت های شخص سوگوار گوش کنید و در مورد فقدان با او صحبت کنید.

    - از قضاوت در مورد احساسات شخص به هنگام سوگواری خودداری کنید و سعی کنید احساسات آن ها را بپذیرید وبا آن ها همدلی و همدردی کنید.

    - به شخص سوگوار اجازه دهید تا مطمئن شود در دسترس او هستید و اهمیت ارتباط حمایتی با او را مورد توجه قرار دهید.

    - خود را برای این موضوع  که شخص سوگوار سوالات دشواری در مورد زندگی و مرگ خواهد داشت، آماده کنید.

    غم غربت یا افسردگی ناشی از دوری از خانواده:

    - بپذیرید که به آن دچارید. واقع بینانه با آن روبرو شوید و بدانید که غم غربت پاسخی طبیعی به این احساس فقدان است.

    - با خواهر و برادر خود یا دوستی که او هم از خانه دور است، در این باره صحبت کنید.

    - چند وسیله ی آشنا و مأنوس را از خانه تان به محل جدید بیاورید تا حس تداوم به شما بدهند.

    - سعی کنید در اطراف محیط جدید قدم بزنید و با آن بیشتر آشنا شوید ، بدین ترتیب بهتر می توانید بر احساسات خود مسلط شوید.

    - از دیگران بخواهید شما را در کشف محیط تازه کمک کنند. دوستیابی، قدمی بزرگ در تخفیف غم غربت است.

    - با اعضای خانواده تان در تماس باشید؛ اما تلفن های خود را محدود کنید.

    - سعی کنید انتظارات خود را منطقی و واقع بینانه کنید. شما با تنظیم یک هدف کمال گرایانه، خود را به دردسر می اندازید.

    - کاری کنید. منتظر نشوید تا غم غربت، خود برطرف شود. سرگرمی هایی برای خود دست وپا کنید.

    اختلال خلقی فصلی:

    - نشانه های خود را با متخصص بهداشت روانی در میان بگذارید. داروهای ضد افسردگی ، اغلب می تواند مؤثرباشد.

    - به منظور به دست آوردن حمایت و توجه خانواده و دوستان نزدیک، خودتان و آن ها را در مورد ماهیت این اختلال آموزش دهید.

    - در فصل زمستان تا آنجا که ممکن است از نور استفاده کنید و از حضور در مکان های تاریک اجتناب کنید.

    - وقتی دمای هوا مناسب است اجازه دهید نور طبیعی از پنجره بتابد. دیوارها را با رنگ روشن نقاشی کنید، پرده های ضخیم را بردارید.

    - برای خودتان سرگرمی هایی پیدا کنید و تا پایان موقعیت فشار زا، انرژی و توجه خود را به آن معطوف کنید.

    - عبادت می تواند تأثیر آرام بخشی بر بدن تان داشته باشد.

    - استفاده از روش های آرام بخش برای کاهش تنش ها، می توانند به شما کمک زیادی در اداره کردن فشار روانی بنماید.

    - روش آرام سازی عضلانی یا تن آرامی را به طور روزانه تمرین کنید: راحت بنشینید، چشمان تان را ببندید، تمام عضلات خود رابه صورت عمیق آرام و رها نمایید و حالت آرامش را حفظ کنید. از طریق بینی نفس بکشید. به موازات بیرون دادن نفس در مورد کیفیت تنفس خود فکر کنید و واژه ای(مثلا عدد یک) را به طور آرام برای خود تکرار کنید. از طریق تمرکز بر تکرار واژه، جلوی حواس پرتی توسط افکار پراکنده را بگیرید. این عمل را 10تا20 دقیقه ادامه دهید. بعد از تمرین، سریع و ناگهان بلند نشوید و با چشمان باز چند دقیقه بنشینید.

    سایت پزشکان بدون مرز

        نظرات دیگران ( )

  • بیماری خودشیفتگی
    نویسنده: عظیم جان ابادی سه شنبه 87/5/29 ساعت 10:47 صبح

    بیماری خودشیفتگی

    نارسیسوس

    واژه نارسیسیسم از نام نارسیسوس، یکی از اسطوره‌های یونانی گرفته شده است. نارسیسوس مرد زیبایی بود که بسیار مورد توجه بود، اما او نسبت به همه بی‌تفاوت بود و سبب اندوه آنان می‌شد. برای مجازات او به دلیل بی‌رحمی‌اش، وی را محکوم که فقط عاشق خودش باشد. یک روز هنگامی که نارسیسوس خم شده بود تا یک جرعه آب از یک برکه بنوشد، عکس خود را در آب دید و عاشق آن شد. در این لحظه بود که دریافت دیگران همان احساسی را که اینک او نسبت به خود یافته، به او داشته‌اند. او نمی‌توانست نگاه از تصویر خود در آب برگیرد، دچار غم عشق به خود شد و در کنار برکه از این اندوه جان داد.

    این واژه از نظر لغوی به معنی عاشق خود بودن است و در روان‌پزشکی به خصوصیات شخصیتی مانند خودمحوری و خودبینی گفته می‌شود.

    تفاوت خودشیفتگی با دوست داشتن خود

    نارسیسیسم در فرهنگ روان‌شناسی و روان‌پزشکی با تعابیر و معانی متعددی به کار رفته است. این تعابیر با یکدیگر متفاوت است. برخی اوقات ممکن است به عنوان اختلال و گاهی نیز یک مولفه طبیعی باشد. هر چند که علاقه به خود در انسان‌ها به صورت عمیق وجود دارد، ولی خودشیفتگی در نوع شدید می‌تواند در عملکرد فردی و روابط بین فردی بسیار تاثیرگذار باشد.

    همان‌طور که می‌دانید، بسیاری از علایم روان‌پزشکی ممکن است به صورت خفیف در همه افراد وجود داشته باشد. به‌‌عنوان مثال، اگرچه غمگین شدن در همه افراد روی می‌دهد، ولی افسردگی با تعریف مشخصی می‌تواند بیماری به شمار رود.

    نارسیسیسم نوعی بیماری

    آنچه امروزه به عنوان اختلال روان‌پزشکی مطرح است، اختلال شخصیت خودشیفتگی است. این اختلال از جمله انواع اختلال شخصیت است که از سنین نوجوانی یا اوایل جوانی آغاز می‌شود و اغلب به صورت پایدار در سراسر عمر انسان وجود دارد. این اختلالات در عملکرد بین فردی و اجتماعی شخص تاثیرگذار است.

    شناخت افراد خودشیفته

    مشخصه‌هایی که در اختلال شخصیت خودشیفته به چشم می‌خورد، شامل خودبزرگ‌پنداری، نداشتن همدلی با دیگران، استفاده از دیگران برای رسیدن به مقاصد خود و نیاز به تایید شدن از طرف دیگران است. این افراد اغلب باهوش یا زیبا یا موفق هستند که در حقیقت این نقاط قوت‌شان، هسته مرکزی شروع این اختلال می‌شود. البته باید به این نکته هم توجه کرد که شخصیت هر فرد می‌تواند متغیرهای خصوصیتی خاص خود را داشته باشد؛ یعنی شخصیت یک فرد می‌تواند خصوصیت‌های وابسته، وسواسی، پارانوئید(ظنین) و یا خودشیفته داشته باشد که به‌عنوان صفت شخصیتی وی محسوب می‌شود و بیماری به شمار نمی‌رود.

    شدت صفت‌های شخصیتی از اختلالات شخصیتی کمتر است و موجب ناسازگاری جدی برای فرد نمی‌شود. حتی خصوصیت‌های نارسیستیک (narcissistic) سبب موقعیت‌های اجتماعی و علمی برتر برای فرد می‌شود، هرچند در روابط بین فردی وی اثر منفی بگذارد.

    اگر تایید نشوند

    این افراد به شدت نیاز به تایید شدن از طرف دیگران دارند و در صورتی که موفقیت‌های فرد نتواند این شرایط را برای وی فراهم کند، بسیار آسیب‌پذیر می‌شود و احتمال افسردگی در وی افزایش می‌یابد. به همین دلیل این افراد اغلب در زمان افسردگی به مرکز درمانی مراجعه می‌کنند و در این مرحله نیاز به دارو‌درمانی و روان‌درمانی دارند.

    دکتر نرگس بیرقی- روان‌پزشک
    عضو هیات علمی دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی

        نظرات دیگران ( )

  • غمگینی و افسردگی خداحافظ
    نویسنده: عظیم جان ابادی سه شنبه 87/5/29 ساعت 10:46 صبح

    غمگینی و افسردگی خداحافظ

    رهایی

    آیا احساس تنهایی، غمگینی و تردید می کنید؟ تقریباً همه در مواقعی این احساس ها را دارند. امکان این وجود دارد که توسط این احساس ها گیر افتاده و در دام آن ها گرفتار شوید. اما شما گرفتار نخواهید شد! شما می توانید بر غمگینی ها و افسردگی غلبه کنید. در اینجا بعضی از راه های مقابله معرفی می شوند. روشی خاص و یا ترکیبی از روش ها که در مورد هر کسی کاربرد داشته باشد وجود ندارد. از طریق تجربه خواهید فهمید که کدام یک به شما بیشتر کمک می کند.

    از رختخواب خارج شوید:

    یکی از کارهای بسیار مهمی که می توانید انجام دهید، بیدار شدن صبح ها در موعد مشخص است(حتی در تعطیلات پایان هفته). ترجیحاً ساعت 7 صبح یا زودتر پیشنهاد می شود. داشتن نظم به کارکرد طبیعی بدن شما کمک کرده و در نتیجه احساس های بهنجاری خواهید داشت.

    نور:

    نور به بهتر شدن کارکرد بدن کمک می کند. بنابراین به محض بیدار شدن، خود را در معرض نور قرار دهید. پرده ها را به کناری بزنید تا نور بیشتری به درون خانه بتابد. از آن بهتر، هر چه سریع تر از منزل خارج شده و در معرض تابش نور خورشید قرار گیرید. جهت تسهیل در ورود نور، عینک تان را بردارید(عینک بخشی از اشعه های نور را پس می زند). البته به خورشید خیره نشوید!

    فعالیت کنید:

    فعال باشید تا اکسیژن جلب کنید! به این معنی که بیدار شده و به مدت 10- 5 دقیقه را بروید و در صورت امکان دوچرخه سواری کنید. ورزش ملایم به جریان خون کمک کرده و اکسیژن بیشتری را به بدنتان(به ویژه مغز) می رساند و هوشیاری و سرزندگی را برای شما به همراه می آورد.

    صبحانه میل کنید:

    صبحانه خود را با پروتئین(گوشت، تخم مرغ ، کره بادام زمینی ، آجیل ، پنیر) شروع کنید. هنگامی که بیدار می شوید، اندام های بدن شما جهت تامین نیروی لازم، آماده جذب غذا و به ویژه پروتئین هاست. برای متعادل کردن وعده های غذایی اصلی تان یک عدد پرتقال یا سایر میوه های تازه و نیز حبوبات یا نان گندم را به رژیم غذایی تان اضافه کنید.

    با کسی صحبت کنید:

    یکی از سریع ترین راه ها برای مبارزه با افسردگی ها ایجاد ارتباط با دیگران است. نباید فکر کنید که به هنگام افسردگی باید از دیگران دوری کرد. بنابراین مساله را برای خود و دیگران آسان بگیرید. با کسی که دوستش دارید در مورد موضوعی لذت بخش صحبت کنید و بنابراین با یکدیگر داد و ستد داشته باشید و خود را مجبور کنید به کسانی که در کلاس، کنارتان نشسته اند، به همسایه های خود و به هر کسی که اطرافتان باشد،"سلام" کنید.

    در مصرف کافئین و قهوه احتیاط کنید:

    کافئین در بلند مدت(چهار ساعت یا بیشتر) موجب افسردگی می شود. سعی کنید که صبح ها بیش از یک فنجان قهوه نخورید. قهوه برای ساعتی موجب افزایش هشیاری شما می شود. اما بعد از مدتی وضعیتی متضاد به بار می آورد. کافئین معمولاً موجب ترشح انسولین به درون خون شده و انسولین قند خون را کاهش می دهد. وقتی سطوح قند خون کاهش یافت، احساس اطمینان کمتری به خود داشته و سطح نیروی تان کاهش می یابد، که آن نیز به غمگینی و افسردگی منجر می گردد.

    نوشیدنی ها یا شیرینی های کافئین دار هر دو ساعت یک بار جهت بیدار ماندن، شما را در دام چرخه کافئین – قند گرفتار خواهند کرد. علاوه بر اینکه این چرخه موجب غمگینی می گردد، عوارضی دیگر از قبیل وابستگی، تغذیه نامناسب و چاقی را نیز به دنبال دارند که خود این ها نیز موجب احساس غمگینی بیشتری می گردند.

    قند در آغاز، نیروی خوبی به شما می دهد. اما بعد از یک ساعت از مصرف قندهای ساده، قند خون کاهش می یابد و وقتی قند خون پایین باشد شما نیز احساس آرامش پایینی خواهید داشت.

    از غذاهای فیبردار استفاده کنید:

    مواد فیبری باعث می شود که غذا در نظام گوارشی به اندازه مناسب و با سرعت مطلوب جذب شود. غذاهایی که خیلی سریع جذب می شوند(مانند قندهای ساده) جریان سریعی از انرژی را تولید می کنند که در نهایت این حالت ممکن است با افسردگی دنبال گردد. از طریق خوردن یک پرتقال یا گریپ فروت و نه فقط نوشیدن آب آنها می توانید مواد فیبری مورد نیاز را وارد بدنتان کنید. سبزیجات، میوه های تازه، غلات و حبوبات را به علت داشتن فیبر مناسب مصرف کنید.

    استرس B کمپلکس را پیدا کنید:

    بعضی از اشخاص از طریق مصرف ویتامین B کمپلکس حالشان بهتر می گردد. شما می توانید آنچه را که "استرس B" یا "B 50" نامیده شده پیدا کنید. این موضوعی بحث انگیز است. بعضی از متخصصان تغذیه می گویند: بله. این موضوعی است که واقعاً باید در نظر گرفته شود و عده ای دیگر می گویند: نه این فکر خوبی نیست. شما می توانید با آزمایش کردن میزان مفید بودن آن را برای استفاده خود تعیین نمایید. در صورت موثر بودن، با یک متخصص تغذیه درباره راه های وارد کردن آن به رژیم غذایی تان مشورت کنید.

    برنامه عادی زندگی خود را تغییر دهید:

    با هدف تلاش جهت کاهش غمگینی ها، رفتارهای عادی خود را تغییر دهید. می توانید ترکیب جدیدی از لباس ها را انتخاب کنید، به جای رانندگی پیاده روی نمایید، شیوه رفتاری جدیدی را انتخاب کنید و در مکانی دیگر غذا بخورید. جهت کمک به تغییر رفتارهای عادی، کارهایی متفاوت انجام دهید.

    شما برای انجام کارهای فوق در چند روز اول نیازمند کمک هستید. کسی باید به شما کمک کنند تا عادت های خوب را در خود ایجاد کنید. دوستان قدیمی محشرند. البته اغلب ما نظام های حمایتی خوبی را تدارک ندیده ایم. به این موضوع باید بیشتر فکر کنیم. علاوه بر گسترش منابع حمایتی خودتان، شاید لازم باشد با گروه های حمایتی اجتماعی که از افراد مبتلا به دوره های غمگینی تشکیل شده است، نیز مرتبط گردید.

    توجه:

    اگر احساس می کنید که بیش از 4-3 روز به یاری فردی دیگر نیازمند هستید، بهتر است با یک مشاور یا روان درمانگر تماس حاصل کنید. شما نمی خواهید که دوستان خود را خسته کنید.

    تظاهر کنید:

    لبخند بزنید و تظاهر کنید که خوشحال هستید. راست بایستید و قامت خمیده و افسرده وار به خود نگیرید. آیا این خود فریبی است؟ خیر نیست. تحقیقات نشان می دهد که شکل چهره، واقعاً نوع احساس شما را بیان کرده و تغییر چهره  تظاهر به یک حالت عاطفی، واقعاً آن حالت را در شما ایجاد می کند.

    لباس های روشن و شاد بپوشید و تظاهر به شاد بودن کنید. بعداً شما خود را خوشحال خواهید یافت.  پوشیدن لباس های شاد و وانمود به شادی غمگینی را کاهش می دهد.

    به دنبال طنز و شوخی باشید:

    فیلمی خنده دار ببینید و بخندید. کتاب طنز بخوانید و یا به یک نوار یا CD کمدی گوش دهید. هر گاه کارتون خنده داری دیدید، برای خودتان یکی داشته باشید. هر گاه احساس کردید که غمگین می شوید به طور آگاهانه برای استفاده از آنها تصمیم بگیرید.

    به یاد داشته باشید:

    زمانی که با افت عاطفی مواجه هستید، وجود تغییر در خود را بشناسید، آن را انکار و یا احساس گناه نکنید. برای رهایی از آن خود را تقویت کنید. شاید صرف نظر کردن از یک روز کاری در عوض انجام دادن چیزهای مطلوب به بهبودی شما کمک کند.

    ورزش کنید:

    تاکید مجدد بر ورزش، ارزش آن را مشخص می کند. ورزش راهی برای شکستن افسردگی است. پیاده روی کنید، دوچرخه سواری کنید، به شنا بروید، اجازه ندهید که حالت غمگینی درونتان به شما بگوید "من آن را دوست ندارم" انجام هر کار سازنده می تواند برایتان مفید باشد. زمانی که احساس خوبی دارید خود را برای تمایلات آینده آماده کنید.

    ترجمه: مجید محمود علیلو

    استادیار روانشناسی بالینی


        نظرات دیگران ( )

    <   <<   6   7      >

  • لیست کل یادداشت های این وبلاگ
  • ویژه نامه شهادت امام حسن مجتبی با بیش از 100 مطلب
    ادرس جدید سایت
    کپسولهای ترک اعتیاد، بلای جان معتادان
    کتامین
    روشهای نوین ترک سیگار
    [عناوین آرشیوشده]