کل بازدیدها:----1351358---
بازدید امروز: ----228-----
بازدید دیروز: ----117-----
عظیم جان ابادی - موسسه آسیب های اجتماعی ستایشگران زاهدان
 
 
  • درباره من
    عظیم جان ابادی - موسسه آسیب های اجتماعی ستایشگران زاهدان
    عظیم جان ابادی
    وبلاگ موسسه آسیب های اجتماعی ستایشگران به شماره ثبت 174 واقع در زاهدان با اهداف کاهش آسیب و مواد مخدر ایدز که از جمله کارهای موفق این موسسه افتتاح اولین مرکزDIC(مرگز کذری معتادین )جنوب شرق کشور تحت حمایت معاونت امور فرهنگی و پیشگیری بهزیستی س و ب ادرس مرکز زاهدان خیابان هیرمند شمالی بین هیرمند 47و49که این مرکز توانسته با تحت پوشش قراردادن بیش از 400معتاد گذری در یه سال گذشته در یکی از محله ای محروم شهر زاهدان امارخوب و قابل توجهی از خود به جای گذارد.ضمنا تمام سوالات شما رادر مورد ایدز-اعتیاد-آسیب های اجتماعی- مهارت های زندگی-ترک اعتیاد- جوابگو می باشد. تلفن های تماس:05414508964-09395438549وهمچنین در زمینه ترک اعتیاد و خدمات مشاوره ایی و حمایتی ویژه معتادین در شهر زاهدان به صورت رایگان همکاری مینماید
  • لوگوی وبلاگ
    عظیم جان ابادی - موسسه آسیب های اجتماعی ستایشگران زاهدان

  • پیوندهای روزانه
  • فهرست موضوعی یادداشت ها
  • مطالب بایگانی شده
    انواع مواد مخدر
    ایدز
    ترک اعتیاد
    همایش و کارگاه اموزشی موسسه ستایشگران
    بهداشت و سلامت
    دهان و دندان
    سلامت چشم ها
    کودکان
    داروها
    زنان و بارداری
    بیماری های کلیه
    بیماران دیابتی
    سرطان ها
    خون
    خواب و استراحت
    مراقبت از پا و کمر
    بزرگان علم پزشکی
    گوش حلق بینی - مو
    شناخت بیماری ها
    محیط زیست
    مضرات سیگار
    حجامت
    بیماری قلبی
    صرع
    سلامت روح و روان > آرامش ؛ عصبانیت
    سلامت روح و روان > معلولیت
    اعتماد به نفس و عزت نفس ؛ موفقیت ؛ کمرویی
    فقر بیکاری
    خودکشی
    دختران فراری و فحشا
    طلاق
    آسیب های اجتماعی مراکز غیر دولتی
    سلامت روح و روان > افسردگی ؛ بیماری های روانی
    مهر 1387
  • لینک دوستان من
    وبلاگ تخصصی حضرت معصومه «کریمه اهل بیت »
    عرشیان خاک نشین «شهید مرتضی بصیری»
    کریم اهل بیت
    تنها ترین سردار
    لینک باکس وبلاگ های مذهبی
    عاشقان وصال
    خط سبز
    وصال
    انتظار سبز
    حضرت مهدی عج
    هَل مِن ناصر یَنصُرنی
    خورشید خیبر
    نگاهی نو به فردا
    هرچه می خواهد دل تنگت بگو(مشاوره و مقاله)
    مشکی رنگه عشقه
    ای تشنه لب
    پوست کلف
    عــــشقـــــولـــــک
    اتحادیه دانش آموزی سیستان و بلوچستان
    انجمن طنین تفتان(ملی،مردمی،مستقل)
    .•¤ خانه آرزو ¤•.
    شیعه مذهب برتر Shia is super relegion
    دست خط ...
    فرشتگان رنجور
    ماورای سکوت
    بهترین آرزو هایم تقدیم تو باد.
    دم مسیحائی
    احساس با تو بودن
    گل یخ
    خلوت من
    دل نوشته های یک دختر شهید
    پشت جبهه
    شب مهتابی
    مه نو سفر
    وبلاگ شخصی محمدعلی مقامی
    او برای دم هر ثانیه ام رحمتی بود عظیم!
    نان ، عشق ، موتور هزار
    پلاک هشت
    کجایند مردان بی ادعا؟
    به برادرم مسیح
    کجایید ای شهیدان خدایی
    .:: رویش عشق::.
    در فراق وطنم
    امید آخر
    یک قدم تا پشت خاکریز
    قدرت شیطان
    آقاشیر
    بررسی عوارض استمناء و راه های ترک آن
    دل نوشته های کودک خیابانی
    تام ( تفکر - ایمان - محبت )
    سجاده ای پر از یاس
    تا ریشه هست، جوانه باید زد...
    خلوت تنهایی
    پرسه زن بیتوته های خیال
    فتوبلاگ
    آسیبهای اجتماعی
    آنالیز ریاضی قرآن
    مذهب عشق
    عاشق آسمونی
    .: شهر عشق :.
  • لوکوی دوستان من
  • اوقات شرعی
  • اشتراک در وبلاگ
     
  • وضعیت من در یاهو
  • گوشه گیری، کمرویی و انزوا طلبی
    نویسنده: عظیم جان ابادی پنج شنبه 87/2/26 ساعت 8:41 صبح

    گوشه گیری، کمرویی و انزوا طلبی


    نوجوانی دوره ای است که در آن دانش آموز بیش از هر زمان دیگر نیاز به راهنمایی و مشاوره دارد. نوجوان ضمن مشورت با اولیا و مربیان، دست کم باید بداند که چگونه خود را بهتر بشناسد و از برخوردهای زیان بخش در محیط خانه و مدرسه پرهیز کند.

    " چهار راه نوجوانی"، روایتگر تجربه های اولیا و مربیان است که به ندرت فرصت می یابند فنونی را که طی سال ها در خویش درونی ساخته اند، بررسی کرده، به روشنی در باره آن سخن بگویند.

    "چهار راه نوجوان" با توجه به تجربیات معلمان و مشکلاتی که اولیا با آن مواجه بوده اند، نوشته شده است.

    بدیهی است که خلاقیت و ابتکار فردی معلمان و اولیای خانه، با توجه به تفاوت های فردی کودکان و نوجوانان، نقش سازنده ای در امر مشاوره خواهد داشت.

    گوشه گیری، کمرویی و انزوا طلبی چیست؟

    گوشه گیری، کم رویی و انزوا طلبی عارضه ای است که باعث می شود کودک و نوجوان از برقرار کردن ارتباط با افراد و محیط خارج دوری کنند. این کودکان و نوجوانان نوعاً با تقلیل یافتن علایق ذهنی و عاطفی نسبت به اطرافیان خود از داشتن دوستان نزدیک و صمیمی محروم اند. نوجوانی که کم رو و گوشه گیر است، معمولاً از حضور در فعالیت های جمعی سرباز می زند و فقط با تک دوست خود که نوعاً به او بسیار وابسته می شود اوقات خود را سپری می کند.

    رفتار کم رویی و انزواطلبی ، یکی از رفتارهای نسبتاً شایع است که فرد را به شدت آزار می دهد و اگر درمان نشود نوجوان را به سمت و سوی مشکلات دیگری مثل عدم اعتماد به نفس، افسردگی، اضطراب و زود رنجی سوق خواهد داد. عدم احساس توانمندی و کمی عزت نفس و نیز ناتوانی در بروز احساسات، بیان افکار و نظریات، خود باعث جدایی فرد از فعالیت های گروهی است.

    علل گوشه گیری و کم رویی عبارت اند از:

    1- محرومیت از محبت خانواده

    2- نقص عضو یا بیماری های جسمی و فیزیولوژیک

    3- اختلال در گوش و تکلم

    4- شکست های متعدد و تحقیر شدن کودک در برابر جمع

    5- عدم امنیت روانی در محیط خانه و مدرسه و فشارهای روانی مستمر

    6- تنبیه، توبیخ و سرزنش کودک و نوجوان توسط والدین و به ویژه محرومیت از عواطف مادر

    7- کنترل شدید تربیتی و سخت گیرهای وسواس گونه و غیر منطقی

    برای پیش گیری و درمان گوشه گیری و کم رویی می توان شیوه های زیر را به کار بست:

    1- حمایت های عاطفی در جهت تقویت اعتماد به نفس در نوجوان.

    2- واگذاری مسئولیت های مناسب با توجه به میزان توان جسمی و ذهنی نوجوان.

    3- قرار ندادن نوجوان در موقعیت هایی که تجربه های شکست را به دنبال دارد.

    4- تشویق و زمینه سازی حضور نوجوان در فعالیت های جمعی و گروهی.

    5- ایجاد آمادگی لازم برای جرئت ورزی در ابراز عقاید و بیان نظریات خود و نیز پذیرش نظریات مخالف از طرف دیگران.

    ماهنامه پیوند


        نظرات دیگران ( )

  • زنانی که با اعتماد به نفس زندگی نکرده اند
    نویسنده: عظیم جان ابادی پنج شنبه 87/2/26 ساعت 8:40 صبح

    زنانی که با اعتماد به نفس زندگی نکرده اند


    مدت هاست که در بعضی از کلاس های خودباوری می بینم هر بحثی که می شود ، بچه ها یک جوری تمایل دارند بحث را به سمت ارتباط، عشق و عاشقی بکشانند. شاید اولش شاکی بودم که چرا این قدر بحث به بیراهه می رود اما بعد از مدتی بررسی و تحلیل به این نتیجه رسیدم که حتماً این موضوع یکی از چالش های روز آنهاست و برای همین نمی توانند از آن بگذرند. این بود که با کمی بررسی و تحلیل، پنج شنبه ها کلاسی تحت عنوان عشق و ازدواج را تشکیل دادم. ولی خوب از صبح تا شب، حتی یک وقت ها هم شب تا صبح در خواب و رؤیا ، روی این موضوع فکر می کنم و دنبال داده ها و اطلاعات و نشانه ها هستم. خلاصه مثل یک غواص در یک اقیانوس بزرگ و عمیق یک سفر اکتشافی تا اعماق وجود ضمیر خودآگاه و ناخودآگاه را طی می کنم. به معنایی به هر چیزی که نگاه می کنم، هر چیزی را که می شنوم، به دنبال نشانه هایی از موضوع مورد مطالعه خود هستم و آن را با این سؤال شروع کردم که چرا دختران ما این قدر در مورد عشق و عاشقی، انتخاب و زندگی مشترکشان مشکل دارند؟

    برای بهتر درک کردن علت این موضوع از جماعت این دختران جوان گذشتم و یک نسل بالاتر رفتم و روی تربیت کنندگان آنها، الگوهای اولیه تربیت و مادرانشان مکث و تأمل نمودم. مادرانی که در حال حاضر سنی از آنان گذشته و بسیاری از آنها پستی و بلندی های زندگی را پشت سر گذاشته اند و به مرور زمان کم کم عبارت ها و واژه های قشنگ عشق و عاشقی را فراموش کرده اند یا که نه، سعی می کنند به جای استفاده از این عبارت ها از واژه های گذشت، ایثار، فداکاری و ... استفاده کنند. شاید این طوری درد خلاء عاطفی را هم کمتر حس کنند و هم با این واژه های زیبا و دهن پرکن برای وجدان و غرور صدمه دیده شان مرهمی داشته باشد. (البته واژه های گذشت، ایثار و فداکاری اساساً کلمات ارزشی هستند، اما در مورد این تیپ افراد حکم نقاب را دارد.)

    شاید بپرسید چرا این قدر بی رحمانه و عریان شخصیت این افراد را به نقد کشیدم؟ حق با شماست وقتی از خودم پرسیدم چرا این دختران جوان این قدر با موضوع عشق و عاشقی مشکل دارند. یاد مادرانشان افتادم و این جمله به شدت و قوت در ذهنم شکل گرفت که کمتر زنی در زندگی خانوادگی اش خانمی کرده است. در واقع، زنی که خانمی نکرده است، یعنی زنی که با عزت نفس  و مناعت طبع و اعتماد به نفس  زندگی نکرده است، یعنی عشق و یکرنگی، وحدت و یکپارچگی را با همسر یا بخش مکمل روح و زندگیش تجربه نکرده است، این افراد مشخصاً دخترانی مجهول النفس که با ارزش و تجربه های گرانقدر اساسی شخصیت مانند خودباوری بیگانه است و نمی تواند استقلال روحی روانی را تجربه کند، تربیت خواهد کرد.

    وقتی انگیزه ازدواج یک نسل عقب تر و یا حتی جاری را مورد بررسی قرار می دهیم:

    - از آنجا که در برخی خانواده ها جایگاه دختران در خانواده در رده سوم به بعد است،

    - از آنجا که تقریباً ماهیت دختران در خانواده مصرف کننده است،

    - از آنجا که در برخی خانواده ها وجود دختران در خانواده از دید جنسیت تنش زا و خطرآفرین است

    - از آنجا که تقریباً نقش دختران در خانواده نقش ظرافت و دلبری زنانه است،

    - از آنجا که در برخی خانواده ها سرنوشت دختران در خانواده پدری کوتاه و حساب نشده است و سرنوشت اصلی آنها در خانه شوهر تعیین می شود،

    - از آنجا که تقریباً هدف زندگی دختران در خانواده اگر هم تعریف شود با درصدی ناخالصی برای ایجاد رقابت منفی با مردان و ایجاد جایگاهی در کنار آنهاست.

    - از آنجا که تقریباً ارتباطات دختران در خانواده با دختران هم سن و سال خود تنها از جایگاه سرگرمی و خاله بازی است،

    - خوب آیا دختران در خانواده دختری کرده اند؟ ارزش های زنانه خود که سمبل عقل و خرد و دانایی است را تجربه کرده اند؟ می گویند جمع گرایی از انرژی های زنانه است. اگر این ویژگی جمع گرایی و ویژگی اول خرد و دانایی را در کنار هم بگذاریم، آیا محفل های زنانه ما محفل علم و ادب و هنر است؟

    آیا دختران ما در خانواده یاد گرفته اند که روی ارزش های روحی روانی خود زندگی کنند یا که به ظواهر زنانه خویش بسنده کرده اند و در همان حد توقف نموده و خودشان را مشغول نموده اند؟

    نقل می کنند: مردان به دنیا می آیند تا در مسیر تکامل رشد کنند و به کمال وجودی خویش دست یابند حال آن که زنان به طور تکامل یافته خلق شده اند و در اثر غفلت و به مرور زمان ارزش های بنیادین خود را از دست می دهند.

    شاید خیلی چرایی کردم. علما و دانشمندان معتقدند هر علم جدیدی با یک یا چند چرا شروع می شود. اگر ما هم توفیق پیدا کنیم که به پاسخ های درست این چراها دست یابیم به طور مسلم می توانیم خیلی خانم تر یا به معنایی، با ارزش تر زندگی کنیم و نسل آتی خود را نیز صحیح تربیت کنیم.

    منبع: راهنمایی برای خودباوری زنان

    نویسنده: ناتانیل براندن، ترجمه: مینو سلسله


        نظرات دیگران ( )

  • از مشکلات زندگی نگریزید
    نویسنده: عظیم جان ابادی پنج شنبه 87/2/26 ساعت 8:40 صبح

    از مشکلات زندگی نگریزید

    غلبه بر مشکلات

    زندگی آمیزه ای از وقایع خوشایند و ناخوشایند، خوشی و غم است. در عمق هر رویداد و تجربه ای، خیری نهفته است، حتی در تجاربی که برای ما دردناک هستند.

    ویلیام بلیک شاعر بزرگ انگلیس گفته است : خوشی و اندوه به هم می تنند و روح خدایی را می بافند.

    خوشی و غم مانند شب و روز یکدیگر را دنبال می کنند، اما وقتی که رنج می آید دوره سختی ها طولانی به نظر می رسد و یک روز رنج طولانی تر از یک سال است.

    رنج پاره ای از زندگی است و آموزنده است. اگر رنج نصیبمان نشود، بهترین درس های زندگی را نمی آموزیم. اما افسوس که بسیاری از ما، این حقیقت را تشخیص نمی دهیم و تمام سعی خود را به کار می گیریم تا از تجربه های به ظاهر دردناک اجتناب کنیم. وقتی که مشکلی پیدا می شود سعی می کنیم از آن بگریزیم اما باید دانست که هرگز نمی توان از مشکلات طفره رفت.

    وقایع ناخوشایند فقط برای مدت کوتاهی عقب می نشینند، اما با ظاهری متفاوت دوباره به ما باز می گردند. با اجتناب از مشکل، در واقع مشکلات بزرگ تری را به زندگی خود فرا می خوانیم.

    برخی از افراد که می دانند مشکلات را نمی توان به تعویق انداخت، خود را به مشکل تسلیم می کنند.آنها مقاومت نمی کنند، بلکه خود را به مشکل می سپارند. چنین کسانی می گویند: آنچه را که نمی توان درمان کرد، باید تحمل کرد.

    اما راه سومی هم برای مواجه با مشکل وجود دارد که تنها راه صحیح است. اجتناب از مشکل بیهوده است. تسلیم شدن هم نادانی است. راه سوم آن است که هر مشکل را دوستی ببینیم که پیام و درسی برای ما دارد و با این نگرش به استقبالش برویم.

    سعی نکنید از مشکل بگریزید، زیرا راهی برای گریز از مشکلات وجود ندارد. نگذارید که مشکلات به سادگی بر شما غلبه کنند. بلکه پیش روید تا با مشکل مواجه شوید و به آن بگویید: خوش آمده ای دوست من! چه پیامی از خدا برای من آورده ای؟

    آن وقت متوجه خواهید شد که هر مشکل دقیقا به یکی از ضعف های شما اشاره دارد که باید به اصلاح آن بپردازید و یا از شما می خواهد با نشان دادن واکنش صحیح، گامی دیگر در راه نیکی و راستی بردارید.

    بدین ترتیب هر مشکل مانند یک بسته است که درون آن هدیه ای ارزشمند وجود دارد. هر تجربه ناخوشایند بسته ای است که در آن هدیه خرد و نیرو پنهان است. شخصی که این مطلب را می داند لبخند زنان به مشکلات خوش آمد می گوید. او فردی شکست ناپذیر است و راه پیروزی را می پیماید.

    سال ها پیش مرد فروشنده ای که از شهر بیرون رفته بود، پس از بازگشت متوجه شد که در غیاب او خانه و فروشگاهش آتش گرفته و سوخته و بدین ترتیب تمام دارایی خود را از دست داده بود. اما او چه کرد.لبخند زد و چشمانش را به سوی آسمان گرفت و گفت: خدایا می خواهی که اکنون چه کنم؟ روز بعد لوحی را بر ویرانه های خانه و فروشگاهش آویخت که روی آن نوشته بود:

    فروشگاهم سوخت!

    خانه ام سوخت!

    کالاهایم سوخت! اما ایمانم نسوخته است!

    فردا شروع به کار خواهم کرد.

    نویسنده : جی پی واسوانی

    مترجم :فریبا مقدم

    تهیه کننده : مریم دستغیب


        نظرات دیگران ( )

  • روانشناسی معلولان ، سنگ بنای نظام توانبخشی
    نویسنده: عظیم جان ابادی پنج شنبه 87/2/26 ساعت 8:31 صبح

    روانشناسی معلولان ، سنگ بنای نظام توانبخشی


    توانبخشی فرآیندی است منسجم ، مستمر و پویا ، چرا که وقتی سخن از قادر سازی فرد معلول به میان می آید ، نه تنها نظام خانواده و آموزش و پرورش بلکه سازمانهای حمایتی ، طراحان معماری شهری ، رسانه های ارتباط جمعی ، صاحبان مشاغل و نظام آموزش عالی و ... هر کدام به نوعی می کوشند تا زیرساخت های توانبخشی بر اساس ارکان زندگی اجتماعی شکل یابد و در نهایت این فرآیند توانمند سازی بر پایه عناصر موجود در ساختار جامعه امروز محقق گردد . حال بد نیست تا به نقطه آغازین این سلسله تلاشها بازگردیم .

    از زمانی که معلولیت یک فرد برای خانواده محرز می گردد ، نه تنها شخص مبتلا بلکه والدین و سایر اعضای خانواده نیز عملاً وارد حوزه توانبخشی می شوند . تأمین سلامت روانی خانواده ی دارای فرزند معلول مهمترین موضوعی است که در این مرحله از توانبخشی مد نظر روانشناسان و متخصصان بهداشت روانی قرار دارد ؛ زیرا مادام که والدین آگاهی لازم  در خصوص علل زیست محیطی و اجتماعی معلولیت فرزندان خود و شیوه برخورد با آنان نداشته باشند ، انگیزه لازم برای مشارکت در فعالیت های توانبخشی نخواهند داشت . اینجا است که روانشناس با استعانت از اصول روانشناسی معلولان و بهره مندی از شیوه های مؤثر در زمینه مشاوره خانواده ، می کوشد تا از خلال بحث و گفت و گو با پدران و مادران و با توجه به نوع ارزشها ، اعتقادات و میزان دانش و آگاهی آنان ، معلولیت فرزندان را برای آنان تشریح نماید . روانشناسان همچنین می کوشند تا با بررسی نوع رابطه سایر اعضای خانواده (اعم از خواهران و برادران و دیگر بستگان) با فرد معلول ، بافت ارتباطی مناسبی در محیط منزل ایجاد کنند تا عضو معلول خانواده بتواند در سایه چنین روابطی ، خود را برای کسب استقلال در زندگی آتی مهیا سازد . بنابراین جایی برای انکار این واقعیت نیست که روانشناسی معلولان ، سنگ بنای نظام توانبخشی است ؛ زیرا تا زمانی که سلامت روانی والدین فرزندان معلول تضمین نشود ، ارائه خدمات اجتماعی و توانپزشکی به فرد دارای معلولیت و خانواده وی بی معنا خواهد بود . بدیهی است که قرار گرفتن والدین در مدار توانبخشی نیز از اعتقاد آنان نسبت به اثر بخشی این فعالیتها منبعث می گردد .

    فرد معلول نیز همچون سایرین ، مراحل مختلف تحول را پشت سر می گذارد و با ورود به مرحله نوجوانی ، ذهن و روان خود را با مسائل تازه ای مواجه می یابد . آیا وی می تواند همچون دیگر دانش آموزان آزادانه رشته تحصیلی خود را انتخاب کند ؟ جاذبه فردی و اجتماعی وی تا چه اندازه متأثر از معلولیت او خواهد بود ؟ چگونه می تواند با جنس مخالف ارتباط برقرار کند و آیا اساساً موفقیتی در این رابطه خواهد داشت ؟ اینها بخشی از سؤالاتی هستند که که روانشناس متخصص در امور معلولان می کوشد تا با توجه به گستره ی دانش و آگاهی خود ، پاسخی مقتضی برای آنها یافته و روح و روان نوجوان معلول را از رنج ناشی از ناآگاهی نسبت به این مسائل برهاند . وی تلاش می کند تا والدین انتظارات خود را با قابلیت های فرزند کم توان ذهنی خود متناسب سازند ؛ شیوه آموزش رفتارهای اجتماعی به نوجوانان نابینا و ناشنوا را بیاموزند و فرزندان دارای مشکلات جسمی و حرکتی را به منظور افزایش مشارکت های اجتماعی ترغیب کنند . آنچه بر اهمیت کار روانشناسان در این دوره می افزاید وجود این حقیقت است که نوجوانان دارای معلولیت و خانواده های آنان ، به منابع آموزشی خاص این دوره از رشد ، (به ویژه در خصوص کودکان و نوجوانان مبتلا به نارسایی های ذهنی ، حسی و حرکتی) دسترسی چندانی ندارند و بهره مندی از مشورت توأم با همدلی مشاوران و روانشناسان ، تنها امکان ارزشمندی است که آنان می توانند در این مرحله از زندگی از آن بهره گیرند . گستره موضوعات روانشناسی معلولان تنها به مراحل کودکی و نوجوانی افراد معلول محدود نمی گردد. رشد و تحول شخصیت فرد معلول و ورود وی به مرحله جوانی ، بستری نو برای طرح مسائل تازه تری فراهم می کند که از مهمترین آنها می توان به مقوله ی ازدواج و چگونگی سازگاری شغلی و اجتماعی اشاره نمود . روانشناسان می کوشند تا جوانان معلول را نسبت به قابلیت ها ، محدودیت ها و نقش و پایگاهی که در جامعه قادر به احراز آن هستند ، آشنا سازند و به آنها بیاموزند که چگونه در تمامی گزینش های خود در طول زندگی از این شناخت استفاده کنند . یک روانشناس یا مشاور حوزه توانبخشی به فرد معلول می آموزد که با توجه به شرایط خاص خود ، در انتخاب همسر چه نکاتی را  لحاظ نماید و چگونه به خود باوری لازم در این رابطه دست یابد . وی همچنین نیازمند آن است تا بر اساس علائق و ویژگی های شخصیتی خویش شغلی را با تمامی محدودیت های موجود برگزیند و علاوه بر آن ، چگونگی سازگاری با محیط کار و ایجاد روابط انسانی مؤثر با افرادی را که در مدار تعامل با وی قرار دارند ، فراگیرد . در اینجا نیز یک  روانشناس متعهد تلاش می کند تا مددجوی وی ، به تفسیر درستی از موقعیتهای پیرامون خود دست یافته و با مشکلات موجود به نحو شایسته ای سازگار شود . بررسی خصوصیات روانشناختی و رفتاری کودکان و نوجوانان معلول به ما می آموزد که چگونه با آنان تعامل نماییم ، محتوای برنامه های آموزشی را از چه طرقی با ویژگی های شناختی و عاطفی این دسته از مهارت آموزان منطبق ساخته و در نهایت چگونه آنان را با زندگی و فراز و نشیب های آن سازگار نماییم . اهمیت نقش و جایگاه روانشناسان در عرصه فعالیت های توانبخشی ما را بر آن می دارد تا به طور جدی به خلائی بیندیشیم که در زمینه ارائه خدمات مشاوره ی روانشناختی به افراد معلول وجود دارد . از آنجا که تا به حال هیچ گونه برنامه مشخصی برای فعالیت روانشناسان شاغل به کار در مراکز توانبخشی ارائه نگردیده است آموزش خانواده و مشاوره با مددجویان معلول چنان که باید مورد توجه واقع نشده و در نتیجه ، این تلاشها تنها به صورت موردی و در قالبی کاملاً سلیقه ای در مراکز مزبور صورت می پذیرد .

    واضح است که راه حل این مسئله را نه در این مجتمع ها ، بلکه باید در مراکز ستادی سازمان بهزیستی جستجو کرد . در نخستین گام باید مدیران و مسئولان امر را نسبت به ضرورت ترویج اصول روانشناسی معلولان در زمینه توانبخشی توجیه نمود . گام بعدی آن است که با ایجاد تغییرات لازم در ساختار تشکیلاتی حوزه معاونت توانبخشی ، شرایطی را فراهم نمود تا هر یک از گروههای تخصصی مراکز ، ستادی اعم از تیمهای کارشناسی امور ناشنوایان ، نابینایان ، معلولان جسمی متخصص در امور معلولان ایجاد نموده و در سایه آن به تدوین برنامه های آموزشی جامع و کاربردی ، به منظور آموزش و مشاوره با افراد معلول و خانواده های آنان بپردازند . باشد که در راستای این تلاش ها بتوانیم توانبخشی معلولان و استعدادهای شگرف این افراد را چنان که باید به جامعه امروز معرفی نماییم.


        نظرات دیگران ( )

  • عقب ماندگی ذهنی (mental Retardation)
    نویسنده: عظیم جان ابادی پنج شنبه 87/2/26 ساعت 8:31 صبح

    عقب ماندگی ذهنی (mental Retardation)

    عقب ماندگی ذهنی اختلالی است که با عملکرد هوشی زیر حد طبیعی و اختلال در مهارتهای انطباقی مشخص می گردد. سن شروع عقب ماندگی ذهنی زیر 18 سال است و منظور از مهارتهای انطباقی انجام کارهای است که در هر سن خاص به طور معمول از فرد انتظار می رود .

    انواع

    عقب ماندگی ذهنی بر اساس میزان بهره هوشی ، از خفیف تا بسیار شدید ( عمیق ) وجود دارد . جدول زیر تقسیم بندی های مربوط به عقب ماندگی ذهنی را با توجه به نوع و مهارت مورد نظر نشان می دهد:

       مهارت مورد انتظار

    نوع

     بهره هوش

     آموزش پذیر

    خفیف

    50- 70

    ربیت پذیر بالا

    متوسط

    35- 50

    تربیت پذیر پایین

    شدید

    25- 25

     کمتر از 25

    عمیق

    ایزوله ، نیازمند نگهداری در مؤسسه

    در حالی که بهره هوش طبیعی در محدوده 90- 110 قرار می گیرد ، به فاصله بین 71- 84 هوش مرزی اطلاق می شود که این افراد عقب مانده ذهنی نیستند اما از نظر پیشرفت تحصیلی موفقیت چندانی ندارند . خوشبختانه کمترین تعداد این بیماران را عقب مانده ذهنی نوع شدید و بسیار شدید که عمدتاً نیازمند نگهداری و پرستاری دائم در مؤسسات مربوطه می باشند تشکیل می دهند.

    شیوع این اختلال در حدود 1 درصد جمعیت می باشد که در جنس مذکر حدود 5/1 برابر جنس مؤنث است.

    سبب شناسی عقب ماندگی ذهنی

    1- عوامل قبل از تولد : بیشتر شامل تأثیرات ژنتیک و تغییرات کروموز می شود . ضمن این که عفونت های رحمی و ابتلای به بیماری سرخچه و توکسوپلاسموز ( بیماری خطرناکی که از طریق گربه منتقل می شود ) نیز در بروز عارضه نقش دارند . آنچه مسلم است بیشترین علل عقب ماندگی ذهنی همین عوامل قبل از تولد است که از نظر پیشگیری نیز اهمیت دارند ، به ویژه عوامل کروموزومی مانند سندرم داون و عوامل عفونی مثل سرخچه و توکسوپلاسموز مادرزادی . در این بین عوامل حین تولد مثل زایمان مشکل و خونریزی جمجمه و اشکالات تنفسی حین زایمان و ..... نیز مؤثر می باشند .

    2- عوامل پس از تولد : شامل ضربات شدید به جمجه کودک ( یرقان ) سیانوز ( سیاه شدن )، عفونتهای دوران نوزادی به همراه تب و تشنج ، کم کاری تیروئید و .... است که با مواظبت از کودک بخصوص قبل از سن چهارسالگی می توان از بروز عقب ماندگی ذهنی تا حدی جلوگیری نمود.

    3- عوامل محیطی اجتماعی : تأثیرات محدودتری در بروز عقب ماندگی ذهنی دارند و شامل فقر ، تغذیه ، ناپایداری خانواده ، وضعیت اقتصادی – اجتماعی بد و محرومیت های فرهنگی و استرسهای مکرر و فوق تحمل در محیط زندگی کودک است.

    پیشگیری

    پیشگیری اولیه : جلوگیری از ظهور عوامل ایجادکننده عقب ماندگی ذهنی بخصوص عوامل قبل از تولد ، اهمیت ویژه ای دارند. آموزش خانواده ، ممانعت از ازدواجهای فامیلی ، جلوگیری از حاملگی بعد از سنین 35 سالگی ، رعایت بهداشت حاملگی ( پرهیز از اشعه ، دارو ، ضربه به شکم ، تغذیه مناسب مادر ، جلوگیری و کنترل نمودن عفونت های مادرزادی و .... ) در پیشگیری اولیه بسیار مؤثر هستند. محافظت کودک پس از تولد بخصوص در دوره نوزادی و مداخله ی درمانی به موقع در موارد بیماری ، مثل کم کاری تیروئیدی ( هیپوتیروئیدی ) نیز در جلوگیری از بروز عقب ماندگی ذهنی اهمیت دارد .

    پیشگیری ثانویه :

    عقب ماندگی ذهنی درمان ندارد و بهترین راه کنترل آن جلوگیری از بروز آن است . به نظر نمی رسد داروهای خاصی نیز در کنترل پیشرفت اختلال مؤثر باشد. مهمترین روش درمانی افراد عقب مانده ذهنی افزایش میزان سازگازی آنها ، محیط زندگی و تنظیم توقعات محیطی و سطح کارآیی این افراد در خانواده و جامعه است.

    پیشگیری ثالث

    انجام مشاوره خانواده و مشاوره فردی در جهت محدود کردن تأثیرات عقب ماندگی ذهنی ضرورت دارد . استفاده از روشهای توصیه شده توسط افراد متخصص در تقویت و حفظ کارآیی عملی این افراد می تواند باعث افزایش اعتماد به نفس و سازگاری مناسب تر با استرسهای معمول زندگی افراد عقب مانده ذهنی گردد. آموزش کودک و خانواده ، آموزش مهارت های کلامی ، محیطی ، ارتباطی ، اجتماعی ، همچنین آموزش های ویژه و فیزیوتراپی و آموزش های مهارت های جسمی همگی می توانند در سازگاری و رشد بهتر این افراد و توانبخشی آنان کمک مؤثری باشند.


        نظرات دیگران ( )

    <   <<   36   37   38   39   40   >>   >

  • لیست کل یادداشت های این وبلاگ
  • ویژه نامه شهادت امام حسن مجتبی با بیش از 100 مطلب
    ادرس جدید سایت
    کپسولهای ترک اعتیاد، بلای جان معتادان
    کتامین
    روشهای نوین ترک سیگار
    [عناوین آرشیوشده]