سفارش تبلیغ
صبا ویژن
کل بازدیدها:----1339309---
بازدید امروز: ----111-----
بازدید دیروز: ----82-----
سلامت روح و روان > آرامش ؛ عصبانیت - موسسه آسیب های اجتماعی ستایشگران زاهدان
 
 
  • درباره من
    سلامت روح و روان > آرامش ؛ عصبانیت - موسسه آسیب های اجتماعی ستایشگران زاهدان
    عظیم جان ابادی
    وبلاگ موسسه آسیب های اجتماعی ستایشگران به شماره ثبت 174 واقع در زاهدان با اهداف کاهش آسیب و مواد مخدر ایدز که از جمله کارهای موفق این موسسه افتتاح اولین مرکزDIC(مرگز کذری معتادین )جنوب شرق کشور تحت حمایت معاونت امور فرهنگی و پیشگیری بهزیستی س و ب ادرس مرکز زاهدان خیابان هیرمند شمالی بین هیرمند 47و49که این مرکز توانسته با تحت پوشش قراردادن بیش از 400معتاد گذری در یه سال گذشته در یکی از محله ای محروم شهر زاهدان امارخوب و قابل توجهی از خود به جای گذارد.ضمنا تمام سوالات شما رادر مورد ایدز-اعتیاد-آسیب های اجتماعی- مهارت های زندگی-ترک اعتیاد- جوابگو می باشد. تلفن های تماس:05414508964-09395438549وهمچنین در زمینه ترک اعتیاد و خدمات مشاوره ایی و حمایتی ویژه معتادین در شهر زاهدان به صورت رایگان همکاری مینماید
  • لوگوی وبلاگ
    سلامت روح و روان > آرامش ؛ عصبانیت - موسسه آسیب های اجتماعی ستایشگران زاهدان

  • پیوندهای روزانه
  • فهرست موضوعی یادداشت ها
  • مطالب بایگانی شده
    انواع مواد مخدر
    ایدز
    ترک اعتیاد
    همایش و کارگاه اموزشی موسسه ستایشگران
    بهداشت و سلامت
    دهان و دندان
    سلامت چشم ها
    کودکان
    داروها
    زنان و بارداری
    بیماری های کلیه
    بیماران دیابتی
    سرطان ها
    خون
    خواب و استراحت
    مراقبت از پا و کمر
    بزرگان علم پزشکی
    گوش حلق بینی - مو
    شناخت بیماری ها
    محیط زیست
    مضرات سیگار
    حجامت
    بیماری قلبی
    صرع
    سلامت روح و روان > آرامش ؛ عصبانیت
    سلامت روح و روان > معلولیت
    اعتماد به نفس و عزت نفس ؛ موفقیت ؛ کمرویی
    فقر بیکاری
    خودکشی
    دختران فراری و فحشا
    طلاق
    آسیب های اجتماعی مراکز غیر دولتی
    سلامت روح و روان > افسردگی ؛ بیماری های روانی
    مهر 1387
  • لینک دوستان من
    وبلاگ تخصصی حضرت معصومه «کریمه اهل بیت »
    عرشیان خاک نشین «شهید مرتضی بصیری»
    کریم اهل بیت
    تنها ترین سردار
    لینک باکس وبلاگ های مذهبی
    عاشقان وصال
    خط سبز
    وصال
    انتظار سبز
    حضرت مهدی عج
    هَل مِن ناصر یَنصُرنی
    خورشید خیبر
    نگاهی نو به فردا
    هرچه می خواهد دل تنگت بگو(مشاوره و مقاله)
    مشکی رنگه عشقه
    ای تشنه لب
    پوست کلف
    عــــشقـــــولـــــک
    اتحادیه دانش آموزی سیستان و بلوچستان
    انجمن طنین تفتان(ملی،مردمی،مستقل)
    .•¤ خانه آرزو ¤•.
    شیعه مذهب برتر Shia is super relegion
    دست خط ...
    فرشتگان رنجور
    ماورای سکوت
    بهترین آرزو هایم تقدیم تو باد.
    دم مسیحائی
    احساس با تو بودن
    گل یخ
    خلوت من
    دل نوشته های یک دختر شهید
    پشت جبهه
    شب مهتابی
    مه نو سفر
    وبلاگ شخصی محمدعلی مقامی
    او برای دم هر ثانیه ام رحمتی بود عظیم!
    نان ، عشق ، موتور هزار
    پلاک هشت
    کجایند مردان بی ادعا؟
    به برادرم مسیح
    کجایید ای شهیدان خدایی
    .:: رویش عشق::.
    در فراق وطنم
    امید آخر
    یک قدم تا پشت خاکریز
    قدرت شیطان
    آقاشیر
    بررسی عوارض استمناء و راه های ترک آن
    دل نوشته های کودک خیابانی
    تام ( تفکر - ایمان - محبت )
    سجاده ای پر از یاس
    تا ریشه هست، جوانه باید زد...
    خلوت تنهایی
    پرسه زن بیتوته های خیال
    فتوبلاگ
    آسیبهای اجتماعی
    آنالیز ریاضی قرآن
    مذهب عشق
    عاشق آسمونی
    .: شهر عشق :.
  • لوکوی دوستان من
  • اوقات شرعی
  • اشتراک در وبلاگ
     
  • وضعیت من در یاهو
  • عصبانیت و راه حل آن
    نویسنده: عظیم جان ابادی پنج شنبه 87/2/26 ساعت 8:19 صبح

    عصبانیت و راه حل آن


    جنون، شکل پیشرفته عصبانیت است.هراس بی جهت مانند ترس است، حالتی که در آن ما حتی فاقد کنترل رفتار و دنیای اطرافمان هستیم.تنفر حالت شرطی بسیار بدی از یک فرد است که در فکر ما به وجود می آید، از تماس با او اجتناب می کنیم و ممکن است بدترین چیزها را برای او آرزو کنیم، شاید حتی امیدوار باشیم که او مصیبتی را تجربه کند. هر سه هیجانی که در اینجا نام برده شد، هرکدام به شکلی است که در اینجا آنها را به طور ساده عصبانیت خواهیم نامید.

    هیجانات ثانویه ای در حواس ما وجود دارند که از هیجانات دیگر ناشی می شوند، از قبیل: آسیب دیدن، ترس، گناه، ظلم، یأس و غیره.به طور کلی ما توسط دو باور کنترل می شویم :

    1 - ما باور داریم که باید بعضی چیزها را داشته باشیم که دیگران مانع از این شده اند که ما آنها را داشته باشیم. این موارد می تواند چیزهایی مانند: خواب، غذا، پناهگاه، آسودگی فکر، همسر یا اشخاص دیگری که ما به آنها وابسته هستیم باشد.

    بعضی از عصبانیت هایی که ما نسبت به دیگران داریم واقعاً یک فرافکنی از احساس عصبانیت نسبت به خودمان است. اگر ما بتوانیم در آن موقعیت ها خودمان را درک کنیم و بپذیریم، ممکن است دیگران را هم درک کنیم و بپذیریم.

    2 - ما باور داریم شخصی که ما درباره او احساس عصبانیت داریم مسئول این ماجراست، برای این که ما این گونه درک می کنیم. ما باور داریم که اگر آن فرد نبود، ما بدبخت نبودیم؛ آن مرد یا زن مسئول درد و بدبختی ماست. عصبانیت همچنین می تواند شروعی باشد که دلالت دارد بر تغییر اساسی در یک فرد یا حتی در تمامی یک جامعه. عصبانیت می تواند منبعی از انرژی باشد که صرف تبدیل شدن به سوی اتفاقات غیرعادلانه و منفی اطراف ما می شود. با فهمیدن، شناختن، بیان کردن و شرح دادن بسیاری از نیازهای ابتدایی مان قبل از عصبانیت، می توانیم قدرت و عزت نفس خودمان را به دست آوریم. نیاز ما با عصبانی شدن نسبت به دیگران، برآورده نمی شود. ما می توانیم یاد بگیریم که این انرژی را به طرق غیر خشن اظهار کنیم. تکنیک های گوناگونی برای تخلیه هیجانی این انرژی وجود دارد که به هیچ وجه به طرف دیگران صورت نمی گیرد. همچنین مواردی وجود دارد که ما به منظور گرفتن نتیجه به عنوان این که مسئول هستیم ممکن است نیاز به اظهار عصبانیت داشته باشیم. می توانیم این کار را بدون این که دیگران را فریب دهیم یا به آنها آسیب برسانیم انجام دهیم. تنفر از دیگران براساس ضعف و تا حدودی جبران قابلیت ها است. یک شخص قوی به ندرت متنفر می شود.

    ما عصبانیت خودمان را تا اندازه ای تشخیص می دهیم، بیان می کنیم ، راه های غیر مضر ابراز آن را شرح می دهیم، و انرژی آن را در جهت مثبت، به سوی قدرتمند شدن خودمان و تغییر اجتماعی متمرکز می کنیم.

    فهرستی از بعضی از علل رایج عصبانیت نسبت به دیگران، می تواند بدین ترتیب باشد :

    1 - وقتی دیگران کاری را انجام می دهند که موافق نظر ما نیست .

    2 - وقتی دیگران ما را درک نمی کنند.

    3 - وقتی دیگران مانع از ارضای نیازهای ما می شوند (یک نیاز می تواند روان شناختی باشد از قبیل نیاز به مورد قبول دیگران قرار گرفتن، مورد احترام دیگران بودن، یا داشتن عزت نفس  )

    4 - وقتی دیگران به ما احترام نمی گذارند.

    5 - وقتی دیگران فکر می کنند که برتر از ما هستند.

    6 - وقتی دیگران سعی در کنترل یا سرکوبی ما دارند.

    7 - وقتی دیگران ما را مورد انتقاد قرار می دهند.

    8 - وقتی به ما دروغ می گویند یا درباره زندگی خصوصی ما صحبت می کنند.

    9 - زمانی که دیگران ما را اذیت می کنند یا شخصی بر روی کارهای ما دقیق می شود.

    10 - وقتی دیگران مقاصد شر یا انگیزه های پنهانی دارند.

    11 - وقتی دیگران منفی نگر هستند، شکایت می کنند، ناله می کنند، انتقاد می کنند.

    12 - زمانی که بعضی از افراد فکر می کنند بیشتر از همه می دانند.

    13 - وقتی بدون این که بپرسیم به ما اطلاعات می دهند.

    14 - وقتی افراد نقش قربانی یا بدبخت را بازی می کنند و می خواهند به آنها توجه شود.

    15 - زمانی که دیگران برای مراقبت از خودشان پرستار نمی گیرند یا محموله و بار خودشان را حمل نمی کنند.

    16 - وقتی افراد زیاد اشتباه می کنند.

    17 - زمانی که افراد به قولشان یا قرار ملاقات توجه نمی کنند.

    18 - وقتی دیگران ضعیف و وابسته هستند.

    19 - هر وقت سایرین خودپسندانه عمل می کنند و نسبت به نیازهای ما بی اعتنایی می کنند.

    20 - هنگامی که دیگران از ما یا سایرین استفاده می کنند.

    21 - وقتی دیگران سرد و غیر حساس هستند.

    22 - زمانی که افراد نسبت به دنیای اطرافشان یا تعهدات خود احساس مسئولیت نمی کنند.

    23 - وقتی دیگران تنبلی می کنند.

    24 - زمانی که نیازهای ما را نادیده می گیرند.

    25 - وقتی دیگران ما را نادیده می گیرند و سایر دلایل دیگر.

    جالب توجه خواهد بود که در برابر رفتار کردن طبق این موارد از اول تا آخر در این فهرست کلمه «من» را جایگزین کلمه «دیگران» نماییم.

    وقتی ما از دست خودمان عصبانی هستیم می توانیم برای خاتمه دادن به آن، تغییرات مشابهی را در عبارتمان ایجاد کنیم. این تجربه ممکن است فاش کند که بعضی از عصبانیت هایی که ما نسبت به دیگران داریم واقعاً یک فرافکنی از احساس عصبانیت نسبت به خودمان است. اگر ما بتوانیم در آن موقعیت ها خودمان را درک کنیم و بپذیریم، ممکن است دیگران را هم درک کنیم و بپذیریم.اعمال مثبتی را که پیش از عصبانیت یا تنفر می توانیم انجام دهیم عبارت اند از :

    1 - آیا ما می توانیم شخص دیگری بشویم؟ ویژگی های منفی و ضعف ها را بشناسیم. همه ما عیوبی داریم و لحظاتی وجود دارد که ما به دیگران احترام نمی گذاریم و آنها را دوست نداریم.

    2 - اگر ما اعتقاد داشته باشیم که اتفاقات تصادفاً رخ می دهند و این که آنچه را در هر لحظه برای روند ترقی خود نیاز داریم به درستی در زندگی معین کنیم، قادر خواهیم بود مسئولیت آنچه را که اتفاق می افتد بر عهده بگیریم و دیگران را مقصر ندانیم.

    عصبانیت می تواند منبعی از انرژی باشد که صرف تبدیل شدن به سوی اتفاقات غیرعادلانه و منفی اطراف ما می شود. با فهمیدن، شناختن، بیان کردن و شرح دادن بسیاری از نیازهای ابتدایی مان قبل از عصبانیت، می توانیم قدرت و عزت نفس خودمان را به دست آوریم. نیاز ما با عصبانی شدن نسبت به دیگران، برآورده نمی شود. ما می توانیم یاد بگیریم که این انرژی را به طرق غیر خشن اظهار کنیم.

    3 - ما نیاز به درک این مطلب داریم که تنها خالق حقیقت خودمان هستیم و این که مجذوب زندگی هستیم و دیگران با آنچه که ما در درون خودمان احساس و فکر می کنیم و با آنچه ما یاد می گیریم هیچ شباهتی ندارند.

    4 - ما می توانیم انرژی خود را به سوی تغییر دادن یا خنثی کردن آنچه که ما را عصبانی می سازد هدایت کنیم.

    5 - ما می توانیم ویژگی های منفی و ضعف هایمان را بشناسیم و بفهمیم و بنابراین درک بهتری از دیگران داشته باشیم.

    6 - ما می توانیم بخشیدن را یاد بگیریم و دیگران و خودمان را به صورتی که هستیم دوست داشته باشیم.

    عصبانیت و راه حل آن مترجم : مصطفی شبیری

    ویرایش : بخش اجتماعی تبیان


        نظرات دیگران ( )

  • عصبانیت را شکست دهیم
    نویسنده: عظیم جان ابادی پنج شنبه 87/2/26 ساعت 8:19 صبح

    عصبانیت را شکست دهیم


    عصبانیت، اغلب اوقات از رفتار حاکى از عدم اعتماد به نفس ناشى مى شود. ما بیش از آنچه نیاز است به چیزى اهمیت مى دهیم و به این ترتیب دیگران را به سوءاستفاده از خودمان دعوت مى کنیم و بعد، از شدت عصبانیت جوش مى آوریم. اگر همکارى، زودتر از معمول محل کارش را ترک کند و سهم غیرمنصفانه اى از کار را بر دوش شما بیندازد، شما مى توانید خیلى جدى و محکم از «قبول مسئولیت» امتناع کنید. کنترل عصبانیت در تمام طول روز، به نوبه خود رابطه شما را با آن همکار خراب مى کند و به شما نیز آسیب مى رساند.

    «انرژى عصبانیت» را هدایت کنید

    عصبانیت مقدار زیادى انرژى تولید مى کند. برخى از فعالیت هاى فیزیکى ممکن است به شما کمک کند تا بدون صدمه زدن به خودتان یا دیگران، آرام تر شوید. مثلاً تمیز کردن و نظافت خانه به خانم خانه دار کمک مى کند تا از عصبانیتش کاسته شود. به همین شکل، شما مى توانید به فعالیت هاى سازنده اى فکر کنید که عصبانیت را کنترل مى کنند. آقای دیگری وقتى از شدت عصبانیت احساس مى کند دندان هایش به هم کلید مى شوند به شیوه دیگرى عمل مى کند: «من یک نامه با لحن خیلى تند مى نویسم که بیانگر احساسات درونى ام باشد. بعد از این که اجازه دادم آنچه در ذهنم مى گذرد، بیرون بریزد، نامه را تا روزى دیگر کنار مى گذارم. روز بعد، من معمولاً آن قدر آرام شده ام که بتوانم منطقى فکر کنم. بعضى اوقات هم فکر مى کنم نوشتن در این باره و بنابراین نوشته هاى من، ارزشى ندارند و نامه را پاره مى کنم یا آن را بسیار مؤدبانه تر مى نویسم و دوباره کنار مى گذارم. این کار بسیار مفید است. من از عصبانیت غافل نمى شوم، اما به طور همزمان به جاى عکس العمل نشان دادن، وارد عمل مى شوم.»

    «عصبانیت نابجا» را شناسایى کنید

    در80 الى90 درصد موقعیت ها، عصبانیت نابجاست. وقتى عصبانیت در یک ارتباط یا یک موقعیت به طور مناسب کنترل نمى شود، به محدوده هاى دیگر انتقال مى یابد و عواقب ناگوارى را به بار مى آورد. عصبانیت نابجاى شما به طور مکرر بر سر کسانى خالى مى شود که مى توانید نسبت به آنان عصبانى شوید، مثل اعضاى خانواده نه همکاران، بر سر زیردستان خود نه سر رئیس خودتان. در صورت عدم برخورد صادقانه با موضوع اصلى ممکن است شما هم خودتان را تنبیه کنید و هم به این ترتیب اجازه مى دهید که حتى روابط سالم شما نیز تضعیف شود. عصبانیت بیجا به روابط ارزشمند شما مدام آسیب بیشترى وارد مى کند، درست مثل پرتاب یک سنگ در استخر که مى تواند موج هاى زیادى را به وجود آورد. استرس در محل  کار اغلب موجب عصبانیت در محیط خانه مى شود. بحث کردن در مورد فشارهاى کارى با اعضاى خانواده گاهى بسیار کارساز است. سهیم شدن آنها با مشکلات شما باعث مى شود نسبت به مشکلات شما حساس تر شوند و شما هم بهتر مى توانید از حمایت آنها بهره مند شوید.

    عصبانیت مقدار زیادى انرژى تولید مى کند. برخى از فعالیت هاى فیزیکى ممکن است به شما کمک کند تا بدون صدمه زدن به خودتان یا دیگران، آرام تر شوید. مثلاً تمیز کردن و نظافت خانه به خانم خانه دار کمک مى کند تا از عصبانیتش کاسته شود. به همین شکل، شما مى توانید به فعالیت هاى سازنده اى فکر کنید که عصبانیت را کنترل مى کنند.

    «عامل آغازگر» را بررسى کنید

    وقتى عصبانیت شما به دقت مورد بازبینى قرار گیرد، ممکن است یکى دو موقعیت به خصوص یا افراد خاصى را که به راحتى موجب عصبانیت شما مى شوند، شناسایى کنید. شناسایى آنها مى تواند یک ابزار قوى براى مقابله با عصبانیت شما باشد. براى این منظور، به مدت دو هفته یا یک ماه بررسى و بازبینى «عصبانیت روزانه» ممکن است مؤثر باشد. حساس بودن نسبت به تغییر قیافه و حرکات به هنگام عصبانیت (سکوت، اخم کردن و عنق بودن، کوبیدن درها به هم یا دورى کردن و گوشه گیرى از دیگران) لازم و ضرورى است. در بازبینى «عصبانیت روزانه» به تمام وقایع یا موقعیت هایى که شما را «عصبانى» مى کرد به دقت توجه کنید. تحلیل کردن موجب خواهد شد تا موقعیت هاى عصبانیت و عوامل آغازگر در رابطه با آنها مشخص شوند.

    رابطه عصبانیت با گرسنگى را درک کنید

    گرسنگى و عصبانیت با هم رابطه تنگاتنگى دارند و از هر چهار نامه یکى از موارد مربوط به این موضوع است. وقتى انرژى بدن کسى تقلیل مى یابد، دیگر حالش سرجایش نیست، کار طاقت فرسا و خستگى مى تواند موجب شود که فرد سریع تر عصبانى شود.

    چیزهاى بى اهمیت مایه دلسردى و نومیدى بزرگى به نظر مى رسند و اختلاف نظرهاى جزئى و بى اهمیت مى توانند به تنفر از بحث و گفت وگو منجر شوند. بحث و گفت وگو، به ویژه در مواردى که پیش بینى مى شود اختلاف نظر وجود دارد، بهتر است بعد از صرف غذا صورت گیرد.«اگر مى خواهى او آرام و خونسرد بماند اول او را سیر کن» ایده خوبى به نظر مى رسد.

    عصبانیت، حتى وقتى منطقى است، اگر بیش از حد طولانى شود، مثل زخمى است که به آن اهمیت داده نشده و از خودش کینه، رفتار ناخوشایند و تنفر به جا مى گذارد. کینه هاى گذشته - بى عدالتى ها، بى انصافى هاى انجام شده توسط والدین، خواهر و برادرها، یا آشنایان - معمولاً مثل یک بار ِ غیرقابل تحمل منتقل مى شوند.

    پریا به کار شوهرش خیلى علاقه داشت، اما تمام سؤالات او فقط پاسخ هاى خیلى کوتاه داشت. دلیل آن بسیار ساده است: اشتباه گرفتن وقت. بعد از یک روز کارى، همسرش نیاز داشت تا نقش هایش را عوض کند، آرامش پیدا کند و سپس درباره وقایع کارى صحبت کند. با مقدارى غذا و زمان دادن، ممکن است خستگى اش در رود و رفتارش بسیار پسندیده تر باشد.

    اجازه ندهید عصبانیت «شکل بگیرد»

    عصبانیت، حتى وقتى منطقى است، اگر بیش از حد طولانى شود، مثل زخمى است که به آن اهمیت داده نشده و از خودش کینه، رفتار ناخوشایند و تنفر به جا مى گذارد. کینه هاى گذشته - بى عدالتى ها، بى انصافى هاى انجام شده توسط والدین، خواهر و برادرها، یا آشنایان - معمولاً مثل یک بار ِ غیرقابل تحمل منتقل مى شوند.

    بخشش و «عفو کردن» باید با شکیبایى و خویشتندارى نشان دادن از خودمان، صورت پذیرد. به نظر کار دشوارى است، اما آیا انتخاب بهترى وجود دارد؟ وقتى به کینه ها و رفتارهاى ناخوشایند اجازه مى دهید که به قوت خود باقى بمانند، مثل این است که اجازه مى دهید از درون شما را بخورند - یک خودکشى آرام و تدریجى.

    براى کنترل عصبانیت یک نمودار گردش کار درست کنید

    محمد که معلم است، مراحل زیر را براى کنار آمدن با عصبانیت، مؤثر مى داند.

    مرحله اول: آیا من کاملاً عصبانى هستم یا «تا حدودى عصبانى» هستم؟

    مرحله دوم: اگر من عصبانى هستم، آیا به خاطر چیزهایى است که حالا اتفاق افتاده اند؟ یا به خاطر آن چیزهایى است که پیش از این اتفاق افتاده اند؟

    مرحله سوم: اگر عصبانیت من از جاى دیگرى است پس یک عصبانیت بى جا است؛ در این صورت به خودم اجازه مى دهم به دیگران بگویم «به من کمى فرصت دهید، کمى بعد برمى گردم.» به این ترتیب من مدتى وقت پیدا مى کنم تا با عصبانیت خود کنار بیایم. من از همراه کردن عصبانیت با خود و خالى کردن آن بر روى یک قربانى بى گناه دیگر به این وسیله خوددارى مى کنم.

    مرحله چهارم: اگر عصبانیت من بى خود و منتقل شده نیست و دلیل عصبانیت کاملاً واضح است به خودم اجازه مى دهم تا آن را تحلیل کنم و درباره اش فکر کنم. اگر لازم باشد به خودم اجازه مى دهم تا با کسى که به او اعتماد دارم درباره اش صحبت کنم.

    رضا که یک مدیر است از مدل زیر استفاده مى کند که پرکردن فرم مربوطه و تحلیل آن بسیار آسان است. او سه مرحله را براى این منظور انجام مى دهد.

    مرحله اول: الگوهاى عصبانیتم را تحلیل کردم.

    - فریاد زدن، جیغ زدن بر سر زیردستان.

    - عصبانى شدن نسبت به همسر و فرزندان بدون هیچ دلیل خاصى.

    مرحله دوم: موقعیت هاى خاص یا دوره هایى را که طى آن احساس عصبانیت مى کنم شناسایى کردم.

    - صبح هاى شنبه، بلافاصله بعد از رسیدن به اداره.

    - روزهایى که بعد از تعطیلات دوباره کار شروع مى شد.

    - آخر هر ماه (هنگام بررسى عملکرد ماهانه)

    - حدود30 الى45 دقیقه قبل از وقت ناهار.

    - حدود30 الى45 دقیقه بعد از رسیدن به منزل.

    مرحله سوم: قدم هاى مناسبى برداشتم تا با موقعیت هاى نامبرده سازگار شوم یا از وقوع آنها جلوگیرى کردم.

    - به موقع غذا خوردم به خصوص در مورد صبحانه. از خوردن مواد اسیدى پیش از ناهار تا حدودى کاستم.

    - یک ساعت زودتر به سرکار رفتم تا در این وقت اضافى خودم را سر و سامان بدهم و براى دیگران اهداف را تعیین کنم.

    - جلساتى را که متضمن اختلاف نظرها بود براى بعد از وقت ناهار تنظیم کردم.

    - از اعضاى خانواده خواستم به محض رسیدن ِ من به خانه هیچ موضوعى را براى تصمیم گیرى مطرح نکنند.

    - هر روز عصبانیت خود را در محل کار و در خانه مورد بازبینى قرار دادم و این کار را به مدت یک ماه ادامه دادم.

    همین چند قدم کوچک واقعاً کارساز بود!

    با به کارگیرى هریک از این ابزار به تنهایى یا همراه با هم، شما مى توانید به مدل مناسبى که نیاز دارید دست یابید. با در دست داشتن این ابزار، مى توانید پیشرفت روزانه خود را درباره این که چقدر خوب با اهدافى که براى خودتان تنظیم کرده اید پیش رفته اید مرور کنید. شما مى توانید با عمل کردن سر وقت به مقررات طى یک روز از شر عصبانیت ناسالم خلاص شوید. اهداف هر روز را تنظیم کنید و فقط 24 ساعت به آنها عمل کنید. عصبانیت شما را کاملاً تغییر مى دهد. مسئولیت فردى الگوهاى ناسالم عصبانیت خود را بپذیرید و در مقابل میل شدید به سرزنش کردن دیگران براى عصبانیت خود، پافشارى و مقاومت کنید. شما ممکن است از روابط خانوادگى شروع کنید که معمولاً از همه مؤثرتر و سخت تر است و سپس در مورد افراد دیگر وارد عمل شوید که روابط با آنها از پیچیدگى کمترى برخوردار است.

    به خاطر داشته باشید:

    - راهنماهاى کاربردى در دسترس شما است تا «عکس العمل هاى عصبانیت» را کاهش دهید و به حداقل برسانید.

    - شما باید براساس این راهنماها مدل مخصوص خودتان را طراحى کنید.

    - حتى اگر یک یا دو مورد مؤثر باشد مى تواند کمک بى نظیرى براى شما باشد.

    - با کاهش عصبانیت، شما سالم و با اعتماد به نفس  (متکى به خود) مى شوید.

    آیا باید به عصبانیت اجازه دهید تا تمام افکار شما را اشغال کند و زندگیتان را نابود کند؟

    آیا شما باید خودتان را به خاطر آنچه که دیگران انجام مى دهند، تنبیه کنید و از بین ببرید ؟

    انتخاب خود را به کار ببندید.

    عصبانیت را به طور معقول کنترل کنید و «فرد بهتر»ى شوید.

    لعیا نجم عراقى


        نظرات دیگران ( )

  • آموزه هایى براى دستیابى به آرامش
    نویسنده: عظیم جان ابادی پنج شنبه 87/2/26 ساعت 8:19 صبح

    آموزه هایى براى دستیابى به آرامش

    در دنیاى ماشینى امروز، زندگى انسان شهرنشین  استرس زا  و سرشار از فشارهاى روانى است. دانشمندان علوم پزشکى بر این باورند که بیش از 80 درصد از بیمارى ها ناشى از  استرس  و تنش هاى روانى است. روان شناسان مى گویند دو درصد از وجود آدمى جسم و 98 درصد بقیه ذهن و اندیشه است. بیشتر روان شناسان براى رسیدن به آرامش جسمى و روانى و درمان روان نژندى و استراس فراگیرى ریلکسیشن  (شل نمودن انقباض ماهیچه ها) و وانهادگى را پیشنهاد کرده اند. چنانچه ادموند ژاکوبسن و دکتر هربرت بنسن و همکاران آنها در دانشگاه هاروارد آمریکا در بررسى هاى علمى خود براى دستیابى به آرامش جسمى و ذهنى روش هاى ریلکس و تنفس عمیق  را مورد تائید قرار داده اند.

    براى یافتن آرامش، رفتن به طبیعت و تماشاى چشم اندازهاى زیباى آن مانند چشمه سارها، سبزه زارها، رودخانه ها، آبشارها، جنگل، گوش دادن به موسیقى آرام و گفتن جمله هاى مثبت و تأکیدى مانند: من سالم و نیرومند هستم، من شاد و سرزنده هستم، من داراى اندیشه، گفتار و رفتار درست و نیک هستم و... بسیار سودمند است. از سوى کارشناسان علوم انسانى و روان شناسى براى دستیابى به آرامش  جسمى و روانى آموزه هاى تجربى زیر پیشنهاد شده است:

    1-آرام و شمرده سخن بگویید.

    2- همیشه پاکیزه باشید و لباس راحت به تن کنید.

    3- گشاده رو و خوشخو باشید.

    4- آرام و با دید روبه رو (افقى) راهپیمایى کنید.

    5- سپاسگزار و خوشبین  باشید.

    6- همیشه به خود و دیگران احترام بگذارید.

    7- طبیعت را دوست بدارید.

    8- خود و دیگران را ببخشید و بخشنده باشید.

    9- فهرستى از موفقیت هاى خود را همراه و به یاد داشته باشید.

    10- براى رسیدن به هدف هاى خود برنامه ریزى کنید.

    11- خوراک هاى سالم و میوه تازه بخورید.

    12- شیر و آبمیوه طبیعى بنوشید.

    13- شادى هاى خود را با دیگران تقسیم کنید.

    14- خود و دیگران را دوست داشته باشید.

    15- با دوستان خوشرو و بذله گو دوست شوید.

    16- لبخند  را فراموش نکنید.

    17- به موسیقى آرام و کلاسیک گوش کنید.

    امیرمسعود روحى- کارشناس ارشد علوم انسانى


        نظرات دیگران ( )

  • دیگر فریاد نکشید!
    نویسنده: عظیم جان ابادی پنج شنبه 87/2/26 ساعت 8:18 صبح

    دیگر فریاد نکشید!

    تکنیک های عملی برای افراد عصبی


    ناراحتی و استرس ، بخشی از زندگی روزمره ما را تشکیل می دهد و در بسیاری از موارد موجب خشم و عصبانیت  می شود، اما این که ما با احساس خشم چه رفتاری از خود نشان دهیم، بسیار مهم است و مقوله ای به نام کنترل یا مدیریت خشم را تشکیل می دهد.

    ما باید بتوانیم احساس خشم خود را داشته باشیم و آن را حس کنیم، اما در عین حال مراقب واکنش های عملی خود نیز باشیم. زیرا هر چه بیشتر خشمگین باشیم بدن خود را نیز ضعیف تر کرده و بیشتر در معرض ابتلا به بیماری های گوناگون از جمله سرماخوردگی ، مشکلات قلبی، سردرد و دردهای مفصلی قرار خواهیم گرفت. بیایید به خاطر سلامت جسم و روح خود راه های عملی مبارزه با عصبانیت  را بیاموزیم:


    1- نفس عمیق بکشید.

    تنفس عمیق اکسیژن بیشتری به خون رساند و به شما احساس آرامش می دهد. این تنفس باید به گونه ای باشد که بالا و پایین رفتن سینه در دم و بازدم به خوبی آشکار باشد. در «دم» هوا را به داخل بکشید و چند ثانیه نگاه دارید، سپس آن را بیرون دهید. این کار را چند بار انجام دهید.


    2- تصویرسازی آرامش بسیار مفید است.

    تحقیقاتی که به تازگی انجام شده حاکی از آن است که این کار تأثیر بسیار مثبتی در کاهش حالت عصبانیت دارد:

    تصور کنید زیر دوش آب گرم ایستاده اید و جریان آب، خشم را پایین می آورد. ابتدا چشم ها را ببندید و با چند نفس عمیق خود را در حالت فوق مجسم کنید. سپس با این فکر که عصبانیت شسته شده و از بدنتان بیرون رفته است، خود را در جایی سرسبز مجسم کنید که دوست دارید. توجه به جزئیات محل مانند رنگ گل های مختلف، یا بوی باران و احساس گرمی لذت بخش اشعه خورشید در آن زمان تأثیر عمیق تری خواهد داشت.


    3- کف دست ها را ماساژ دهید.

    در هنگام عصبانیت ماساژ کف هر دست با استفاده از شست دست دیگر و به صورت حرکات دورانی در ایجاد آرامش مؤثر است.


    4- «لبخند» یک مکانیسم دو طرفه است.

    وقتی خوشحال هستید، می خندید و وقتی لبخند می زنید هم موجب می شوید فشار از سلول های عصبی به عضلات وابسته به لبخند انتقال یابد و مرکز عصبی مغز کمی آزاد شود. این کار را امتحان کنید. خواهید دید که پس از چند بار لبخند زدن ، کمی آرام تر می شوید.


    5- از ریاضی کمک بگیرید.

    وخامت اوضاع را در نظر بگیرید و به آن نمره بدهید بین 1 تا 10، به طوری که 10 شدیدترین و بدترین وضع ممکن را نشان دهد. وقتی درست فکر کنید، خواهید دید در اکثر مواردی که منجر به عصبانیت ما می شود حداکثر می توان نمره 2 تا 5 داد. خود این مسئله باعث می شود شما فکر کنید که ممکن بود شرایط خیلی بدتر از این باشد و قدری آرام شوید.


    6- دندان ها را روی هم قرار ندهید.

    استرس اصولاً در نقطه ای خاص از بدن مستقر می شود که دندان ها یکی از این نقاط است. وقتی عصبانی هستید، سعی کنید دندان هایتان را روی هم نگذارید. حتی برای اطمینان از این مورد می توانید فک پایین را با دست نگاه دارید و چند نفس عمیق بکشید. اگر چند دقیقه دندان ها را روی هم نگذارید، آرام تر خواهید شد.


    7- یک عبارت مثبت را تکرار کنید.

    یک جمله یا عبارت کوتاه، مشخص و مثبت را به ذهن بسپارید تا در مواقع خشم و عصبانیت از آن استفاده نمایید. این یک روش مناسب برای سکوت و قوت قلب دادن به خود است. مثلاً دفعه آینده که داشتید عصبانی می شدید 10 بار به خود بگویید «من آرام هستم و می توانم از پس این مشکل برآیم».


    8- به جنگ مشکل بروید.

    بسیاری افراد در رویارویی با مشکلات به خود می گویند: «من چه کرده ام که مستحق این بدبختی شده ام؟» این عبارت نخستین گام به سوی شکست است؛ زیرا شما با این فکر خود را قربانی اتفاق یا برخورد ناراحت کننده کرده اید. به جای این گونه فکر کردن و احساس عصبانیت بیشتر یا ناامیدی، به جنگ مشکلات بروید. وقتی اتفاقی می افتد، فکر کنید که چه راهی برای از بین بردن یا حداقل قابل تحمل کردن و تخفیف آن وجود دارد.


    9- همه چیز را نمی توان تغییر داد.

    یک استاد دانشگاه می گوید: «یک برگ کاغذ بردارید و آن را به 2 قسمت تقسیم کنید. در طرف چپ موارد متشکل سازی که قابل تغییر هستند را فهرست وار بنویسید و در طرف راست مواردی را که نمی توانید تغییر دهید. حالا تکلیف شما روشن است. آنهایی را که می توانید، تغییر دهید و با آنهایی که نمی توانید، کاری نداشته باشید جز پذیرش آنها، پس دیگر جایی برای عصبانیت نمی ماند.»


    10- به مشکلات زمان بدهید.

    گاهی اوقات برخی مسائل نیاز به واکنش آنی دارند. اما به برخی دیگر می توان زمان داد. تمرین کنید تا فقط در زمان مناسبی که خود در نظر گرفته اید به چاره اندیشی برای مشکلات بپردازید نه این که وقت خود را به مرورِ اتفاق ناراحت کننده بگذرانید؛ چون در این صورت شما در کنترل خود مشکل دارید و مغزتان نیز برای راه حل یابی خسته می شود.


    11- خوراکی بخورید.

    مشخص شده که غذاهای سرشار از هیدرات کربن موجب افزایش ترشح سروتونین شده و احساس خوبی ایجاد می کنند. می توانید در چنین مواردی از خوراکی هایی مانند بیسکویت یا چوب شور استفاده کنید، اما مراقب باشید که در این امر افراط نکنید تا چاقی نیز به مشکلاتتان افزوده نشود.


    12- فکر خود را از موضوع منحرف کنید.

    فکر انسان در آن واحد روی یک موضوع متمرکز می شود. پس سعی کنید به هر چیزی غیر از موضوع ناراحت کننده ای که پیش آمده توجه کنید. مثلاً اگر در آن زمان یک مداد در دست دارید به اندازه، رنگ، وزن، شکل و حتی نوک آن دقت کنید تا فکرتان برای چند لحظه آزاد شود و زمانی که دوباره به مشکل فکر کنید، دیگر به اندازه دفعه اول عصبانی نخواهید شد.


    13- به موسیقی گوش کنید.

    «موسیقی» با تأثیر بر سرعت ضربان قلب، بر وضع روحی افراد نیز تأثیر بسیاری دارد. پس گوش کردن به یک موسیقی آرام می تواند روح شما را نیز آرام کند.


    14- دعا کنید.

    از آنجا که قدرت پروردگار می تواند هر چیزی را تغییر دهد، هنگام عصبانیت با ذکر خدا خود را تسلیم امر او کنید و از او مدد بخواهید افرادی که همواره به یاد خدا هستند، آرام تر و سالم ترند.

    منبع: جام جم


        نظرات دیگران ( )

  • در اوج عصبانیت با مشت حمله کنید منتها به کیسه بوکس ( قسمت اول)
    نویسنده: عظیم جان ابادی پنج شنبه 87/2/26 ساعت 8:18 صبح

    در اوج عصبانیت با مشت حمله کنید منتها به کیسه بوکس ( قسمت اول)


    بیش‌ از 2000 سال‌ از درگیری‌ انسان‌ برای‌ مقابله‌ با مشکلات‌ عمومی‌ خشم‌ می ‌گذرد. خشم‌ به‌ شکلی‌ وحشتناک‌ ارتباطات‌ انسانی‌ را ویران‌ می‌ کند و با وجود تلاش های‌ بسیار همچنان‌ عمومیت‌ دارد. تقریباً هیچ‌ چیز مخرب ‌تر از پرخاشگری‌ نیست. سنکا (SENCA) معلم‌ و فیلسوف‌ رومی، گفته‌ است‌ : "پرخاشگری‌ تلافی‌ یک‌ ضایعه‌ عاطفی‌ و دگرآزاری‌ ، همراه‌ با تمرین‌ ترساندن‌ دیگری‌ است‌ که‌ به‌ صورت‌ عادت‌ درمی‌ آید. از نظر وی‌ خشم‌ حتی‌ از کشتن‌ مهمتر است، زیرا هر فرد می‌ تواند بدی ها را به‌ شخص‌ دیگری‌ نسبت‌ دهد."

    اغلب‌ ما کسانی‌ را دوست‌ نداریم‌ و اگر آدم‌ خوش ‌اقبالی‌ باشیم، موفق‌ به‌ اجتناب‌ از آنها می ‌شویم. مردمان‌ اولیه‌ روی‌ زمین‌ مهربان‌ بودند و کلمه ‌ای‌ برای‌ جنگ‌ نداشتند. بررسی ها نشان‌ می‌ دهد که‌ این‌ طوایف‌ از سنین‌ پایین‌ از رفتار بی ‌ملاحظه‌ کودکان‌ ممانعت‌ و همکاری‌ را تشویق‌ می‌ کردند. بزرگسالان‌ نیز همگی‌ سعی‌ داشتند الگوی‌ خوبی‌ و مهربانی‌ برای‌ کودکان‌ باشند.

    آنها بدون‌ حضور دانشمندان‌ بزرگ، تحقیق‌ و کتاب‌ و آموزش های‌ مدرن، بدون‌ برنامه ‌ریزی‌ دولت ها برای‌ صلح‌ و بدون‌ داشتن‌ مذاهب‌ بزرگ، از فرهنگ‌ زندگی‌ کردن‌ بدون‌ پرخاش‌ برخوردار بودند.

    پس‌ اگر قبایل‌ بدوی‌ می ‌توانستند شیوه‌ زندگی‌ مسالمت ‌آمیز را به‌ بچه‌ها بیاموزند، چرا ما نمی ‌توانیم؟

    گردن‌کلفتی، سرآغاز پرخاشگری‌

    رفتار والدین‌ الگوی کودکان‌ است. مثلاً پدر و مادر مدام‌ از فرزندان‌ خود درخواست هایی‌ دارند و چه ‌بسا برای‌ آنها خط‌ و نشان‌ می ‌کشند. معمولاً وقتی‌ کودک‌ به‌ والدین‌ بی‌اعتنایی‌ می ‌کند، آنها نیز در مقابل، کاری‌ را انجام‌ نمی ‌دهند. به‌ این‌ ترتیب‌ به‌ بچه‌ ها بی‌ اعتنایی‌ آموخته‌ می‌ شود. در نهایت‌ والدین‌ از کوره‌ درمی‌ روند و کودک‌ بی ‌ادب‌ را تنبیه‌ می ‌کنند. بنابراین‌ با نشان‌ دادن‌ زور، بی‌ رحمی‌ را آموزش‌ می ‌دهند. از آنجا که‌ بچه‌ ها رفتار بزرگسالان‌ را سرمشق‌ قرار می ‌دهند، کودک‌ هم‌ این‌ رفتار را به‌ شکل‌ گردن‌ کلفتی‌ به‌ دیگری‌ انتقال‌ می ‌دهد. 20 تا 30 درصد کودکان‌ در یکی‌ از مراحل‌ مدرسه‌ گردن‌ کلفتی‌ را تجربه‌ می‌ کنند. پسران‌ بیشتر تهدیدهای‌ بدنی‌ («می‌زنم»،«می‌کشم» و...) و دختران‌ تهدیدهای‌ اجتماعی‌ («دوستت‌ نخواهم‌ داشت»، «به‌ دیگران‌ می‌گویم» و...) را به‌ کار می ‌بندند. قربانی‌ این‌ افراد کسانی‌ هستند که‌ معمولاً نسبت‌ به‌ آنها حساس‌ و از نظر جسمی‌ ضعیف‌ و از نظر اجتماعی‌ منفعل ‌اند.

    نتیجه‌ این‌ گونه‌ تربیت‌ والدین، پرورش‌ کودکان‌ گردن ‌کلفتی‌ است‌ که‌ در آینده‌ مستعد ضعف‌ سلامت‌ روانی ‌اند و احتمالاً به‌ رفتارهای‌ ضد اجتماعی، مصرف‌ مواد مخدر، پرخاشگری، بیکاری، جرم، همسرآزاری، کودک ‌آزاری‌ و غیره‌ دست‌ خواهند زد.

    به‌ همین‌ دلیل‌ در سال‌ 1996 در قوانین‌ سوئد، فرد گردن ‌کلفت‌ را تبعیدی‌ محسوب‌ کردند تا به‌ این‌ ترتیب‌ بر پذیرفته ‌نبودن‌ پرخاشگری‌ تأکید کنند.

    "روان شناسی‌ اجتماعی"، ارونسون، الیور؛ ترجمهِ حسین‌ شکرکن، تهران

    لینک ها


        نظرات دیگران ( )

    <      1   2   3   4   5   >>   >

  • لیست کل یادداشت های این وبلاگ
  • ویژه نامه شهادت امام حسن مجتبی با بیش از 100 مطلب
    ادرس جدید سایت
    کپسولهای ترک اعتیاد، بلای جان معتادان
    کتامین
    روشهای نوین ترک سیگار
    [عناوین آرشیوشده]