کل بازدیدها:----1357076---
بازدید امروز: ----26-----
بازدید دیروز: ----70-----
بهداشت و سلامت - موسسه آسیب های اجتماعی ستایشگران زاهدان
 
 
  • درباره من
    بهداشت و سلامت - موسسه آسیب های اجتماعی ستایشگران زاهدان
    عظیم جان ابادی
    وبلاگ موسسه آسیب های اجتماعی ستایشگران به شماره ثبت 174 واقع در زاهدان با اهداف کاهش آسیب و مواد مخدر ایدز که از جمله کارهای موفق این موسسه افتتاح اولین مرکزDIC(مرگز کذری معتادین )جنوب شرق کشور تحت حمایت معاونت امور فرهنگی و پیشگیری بهزیستی س و ب ادرس مرکز زاهدان خیابان هیرمند شمالی بین هیرمند 47و49که این مرکز توانسته با تحت پوشش قراردادن بیش از 400معتاد گذری در یه سال گذشته در یکی از محله ای محروم شهر زاهدان امارخوب و قابل توجهی از خود به جای گذارد.ضمنا تمام سوالات شما رادر مورد ایدز-اعتیاد-آسیب های اجتماعی- مهارت های زندگی-ترک اعتیاد- جوابگو می باشد. تلفن های تماس:05414508964-09395438549وهمچنین در زمینه ترک اعتیاد و خدمات مشاوره ایی و حمایتی ویژه معتادین در شهر زاهدان به صورت رایگان همکاری مینماید
  • لوگوی وبلاگ
    بهداشت و سلامت - موسسه آسیب های اجتماعی ستایشگران زاهدان

  • پیوندهای روزانه
  • فهرست موضوعی یادداشت ها
  • مطالب بایگانی شده
    انواع مواد مخدر
    ایدز
    ترک اعتیاد
    همایش و کارگاه اموزشی موسسه ستایشگران
    بهداشت و سلامت
    دهان و دندان
    سلامت چشم ها
    کودکان
    داروها
    زنان و بارداری
    بیماری های کلیه
    بیماران دیابتی
    سرطان ها
    خون
    خواب و استراحت
    مراقبت از پا و کمر
    بزرگان علم پزشکی
    گوش حلق بینی - مو
    شناخت بیماری ها
    محیط زیست
    مضرات سیگار
    حجامت
    بیماری قلبی
    صرع
    سلامت روح و روان > آرامش ؛ عصبانیت
    سلامت روح و روان > معلولیت
    اعتماد به نفس و عزت نفس ؛ موفقیت ؛ کمرویی
    فقر بیکاری
    خودکشی
    دختران فراری و فحشا
    طلاق
    آسیب های اجتماعی مراکز غیر دولتی
    سلامت روح و روان > افسردگی ؛ بیماری های روانی
    مهر 1387
  • لینک دوستان من
    وبلاگ تخصصی حضرت معصومه «کریمه اهل بیت »
    عرشیان خاک نشین «شهید مرتضی بصیری»
    کریم اهل بیت
    تنها ترین سردار
    لینک باکس وبلاگ های مذهبی
    عاشقان وصال
    خط سبز
    وصال
    انتظار سبز
    حضرت مهدی عج
    هَل مِن ناصر یَنصُرنی
    خورشید خیبر
    نگاهی نو به فردا
    هرچه می خواهد دل تنگت بگو(مشاوره و مقاله)
    مشکی رنگه عشقه
    ای تشنه لب
    پوست کلف
    عــــشقـــــولـــــک
    اتحادیه دانش آموزی سیستان و بلوچستان
    انجمن طنین تفتان(ملی،مردمی،مستقل)
    .•¤ خانه آرزو ¤•.
    شیعه مذهب برتر Shia is super relegion
    دست خط ...
    فرشتگان رنجور
    ماورای سکوت
    بهترین آرزو هایم تقدیم تو باد.
    دم مسیحائی
    احساس با تو بودن
    گل یخ
    خلوت من
    دل نوشته های یک دختر شهید
    پشت جبهه
    شب مهتابی
    مه نو سفر
    وبلاگ شخصی محمدعلی مقامی
    او برای دم هر ثانیه ام رحمتی بود عظیم!
    نان ، عشق ، موتور هزار
    پلاک هشت
    کجایند مردان بی ادعا؟
    به برادرم مسیح
    کجایید ای شهیدان خدایی
    .:: رویش عشق::.
    در فراق وطنم
    امید آخر
    یک قدم تا پشت خاکریز
    قدرت شیطان
    آقاشیر
    بررسی عوارض استمناء و راه های ترک آن
    دل نوشته های کودک خیابانی
    تام ( تفکر - ایمان - محبت )
    سجاده ای پر از یاس
    تا ریشه هست، جوانه باید زد...
    خلوت تنهایی
    پرسه زن بیتوته های خیال
    فتوبلاگ
    آسیبهای اجتماعی
    آنالیز ریاضی قرآن
    مذهب عشق
    عاشق آسمونی
    .: شهر عشق :.
  • لوکوی دوستان من
  • اوقات شرعی
  • اشتراک در وبلاگ
     
  • وضعیت من در یاهو
  • بداخلاق‌ها از مرگ بترسند!
    نویسنده: عظیم جان ابادی سه شنبه 87/2/24 ساعت 3:24 عصر

    بداخلاق‌ها از مرگ بترسند!  


    توصیه به خوش‌اخلاق بودن و حفظ آرامش، از این ‌پس، فقط یک توصیه اخلاقی یا سفارشی درجهت ارتقای سلامت روان نیست، توصیه‌ای برای حفظ سلامت جسم هم هست.

    اگر دل را به دریا زده‌اید و از خرد و خاکشیر کردن اعصابتان با کوچکترین بوق و بهانه‌ای، نمی‌ ترسید، لااقل از خطر مرگ بترسید که محققان به تازگی سرنخ‌هایی از آن را نیز یافته‌اند.

    آنها می‌ گویند در افراد بداخلاق و عصبانی، میزان برخی از آنتی‌ اکسیدان‌های خون کمتر از سایرین است و همین می ‌تواند زمینه را برای ابتلای بیشتر آنها به بیماری‌های قلبی فراهم کند.

    آنتی ‌اکسیدان‌ها، گروهی از مواد هستند که کار آنها مبارزه با محصولات خطرناک سوخت ‌و ساز بدن است.

    آنتی ‌اکسیدان‌ها که می ‌توان برخی ویتامین‌ها را نیز به نوعی در بین آنها جای داد، کار پاک کردن و تجزیه این محصولات خطرناک را، موسوم به رادیکال‌های آزاد، انجام می ‌دهند.

    تا کنون نقش برخی عوامل در کم شدن میزان طبیعی آنتی ‌اکسیدان‌های بدن، شناخته شده بود، عواملی مانند آلودگی هوا، سیگار و تغذیه نامناسب. اما این اولین بار است که نقش یک عامل روانی، روی میزان این مواد در بدن، بررسی می ‌شود و نتیجه هم، مثبت از آب درآمده است.

    به گزارش رویترز، در بررسی این محققان، بیش از 3 هزار و 500 مرد و زن 18 تا 30 ساله، از لحاظ عوامل خطر بیماری‌های قلبی ارزیابی شدند که نتایج حاضر، بخشی از این ارزیابی است.

    محققان ابتدا سطوح برخی آنتی ‌اکسیدان‌ها، از قبیل کارتنوئید (پیش‌ ساز ویتامینA)، توکوفرول (ویتامین E) و نیز لیکوپن را در این افراد اندازه گرفتند. سپس در مرحله بعدی، از طریق یک پرسشنامه روان ‌شناسی، میزان عصبانیت آنها را در زندگی روزمره، بررسی کردند. این بررسی‌ها، به مدت بیش از 7 سال بعد، ادامه پیدا کرد.

    نتیجه این شد که فقط میزان انواع کارتنوئیدهای خون، با میزان عصبانیت افراد رابطه معنی ‌داری داشت.

    بنابراین می ‌توان گفت این مطالعه، به ‌عنوان اولین قدم در بررسی اثر رفتار و وضعیت روانی فرد، در سلامت جسمی‌اش، توانسته به نتایج کوچک، اما قابل ‌ملاحظه‌ای دست پیدا کند.


    البته خود این محققان، به محدودیت‌های طرحشان اشاره می ‌کنند. درست است که مطالعات پیشین نشان داده بود که میزان ابتلای افراد پرخاشگر یا اصطلاحاً عصبانی، به بیماری‌های قلبی بیشتر و مرگ ومیر آنها نیز در اثر این بیماری‌ها بیشتر است، اما متغیرهای دیگری نیز هستند که ممکن است در این میان تأثیر  داشته باشند و شاید نتوان این موضوع را صد در صد به رابطه بین رفتارهای عصبی و کاهش آنتی ‌اکسیدان‌ها ربط داد.

    همه می ‌دانیم که افراد عصبی، بیشتر از بقیه ممکن است سیگار بکشند، کمتر به تغذیه ‌شان توجه دارند و احتمال الکلی شدن آنها، حداقل در جوامع غربی، بیشتر است. همه این عوامل، می ‌توانند برای بروز بیشتر بیماری‌های قلبی در آنها کافی باشد، چه میزان آنتی ‌اکسیدان‌های خون‌شان کمتر باشد و چه نه.

    این نتایج که در شماره اول ژانویه 2008 نشریه "اپیدمیولوژی آمریکا" منتشر شده، شاید یک بهانه دست ما بدهد که از این به بعد برای کنترل خشم و عصبانیت مان، بیشتر تلاش کنیم.

    به این ترتیب هم به سلامت روان‌ خود و اطرافیان‌مان کمک کرده‌ایم و هم به سلامت جسم‌مان.

                                                                                                                                               منبع: روزنامه همشهری


        نظرات دیگران ( )

  • دانش پزشکی در ایران باستان(1)
    نویسنده: عظیم جان ابادی سه شنبه 87/2/24 ساعت 3:23 عصر

    دانش پزشکی در ایران باستان(1)

    دانش پزشکی در ایران باستان(1)

    یکی دانشهایی که ایرا‌‌ن‌زمین در آن نقش مهمی را ایفا کرده دانش پزشکی است. دانش پزشکی در ایران پیش از دوره اوستایی و ظهور اشوزرتشت وجود داشته. زمانی که زرتشت که خود نیز یکی از پزشکان برجسته عهد باستان ایران می باشد پا به عرصه وجود می گذارد، قرنها یا هزاران سال بوده که این دانش در ایران زمین رواج داشته است. اوستا که مجموع کاملی از تاریخ و فرهنگ ایرانیان پیش از ظهور زرتشت تا به دوره او می باشد، اشاره‌های بسیاری به دانش پزشکی و پزشکان ایرانی دارد. همچنین در دیگر کتابهای پهلوی و پارسی مانند شاهنامه بدان اشاره ها برمی خوریم.

    در متون کهن آمده:

    جمشید( چهارمین پادشاه پیشدادی) نخستین کسی بود که استحمام آب گرم و سرد را مرسوم کرد. در دوره پادشاهی او هفتصد سال نه گیاهی خشکید و نه جانداری بیمار شد.

    تخصصهای مختلف دانش پزشکی در ایران باستان

    دانش پزشکی در اوستا پنج بخش می باشد:

    1- اشو پزشک(بهداشت)

    2- داد پزشک(پزشک قانونی)

    3- کارد پزشک(جراح)

    4- گیاه پزشک(دارو عطاری)

    5- مانتره پزشک(روان پزشک)

    دانش پزشکی در ایران باستان(1)

    1- اشو پزشک(بهداشت):

    اشو(اشا) بچشم پاکی و راستی می باشد. اشو هم پاکی تن و محیط را شامل می شود و هم شامل پاکی درون(روح و روان و اندیشه) می باشد. یک اشو پزشک بایستی دارای هر دو پاکی(تن و روان) باشد تا بتواند دیگران را درمان نماید. اشو پزشک پزشکی است که به بهداشت و پاک نگداشتن محیط زندگی و شهر و پاکی تن سفارش میکند و به امور بهداشتی رسیدگی می نماید. مانند سازمان بهداری و بهزیستی که هم اکنون نیز در شهرها و روستاها به آموزش بهداشت و نگهداری محیط مشغولند و مردم را آموزش بهیاری می دهند(مانند واکسن زدن ،پرستاری ،کمکهای اولیه و ....) دور نگهداشتن بیماران از جمع و قرنطینه کردن بیماران که دارای بیماریهای خطرناک بودند، پاک نگهداشتن چهار آخشیج مقدس(آب ،باد ،خاک ،آتش) از پلیدی و نیالودن آنها. پاکی محیط خانه کوی و محله و دیگر وظایف در این اندازه از کارهای اشو پزشک بوده. همچنین هر خانواده ایرانی موظف به اجرای این امر بوده اند. ایرانیان هیچگاه چهار آخشیج را به ناپاکی آلوده نمی کردند ، بدین جهت در آب روان خود را نمی شستند و از شستن اشیا آلوده در آب روان پرهیز می کردند. همچنین ادار کردن و آب دهان انداختن را در آب گناهی بزرگ می شمردند. آتش را آلوده به مواد سوختنی دودزا و بدبو نمی کردند و همواره جایگاه آتش را پاک نگه می داشتند، خاک و زمین را به ناپاکی و پلیدی آلوده نمی کردند.همواره در خانه ها و محله ها اسپند و کندر دود می کردند تا هوا همواره هم پاک و خوشبو شود و هم حشرات (خرفستران) و میکروبها کشته شوند. این سنت و آداب هنوز در بین ایرانیان و دیگر اقوام و ملتها مرسوم می باشد.

    2- داد پزشک (پزشک قانونی):

    این پزشکان بیشتر با علوم پزشکی کار می کردند. کالبد شکافی پس از مرگ جهت تشخیص بیماری و پیدا کردن را درمان برای آیندگان از جمله وظایف آنان بوده ، پزشکان قانونی درگذشتگان را معاینه میکردند و پس از اطمینان حاصل کردن از درگذشته برای آن جواز کفن و دفن صادر می نمودند. اگر مرده نیاز به کالبدشکافی داشت آن را کالبد شکافی می کردند.همچنین امور مومیایی مردگان به دست اینگونه پزشکان بود که این عمل بیشتر در مصر باستان معمول بوده.

    3- کارد پزشک(جراح):

    دانش پزشکی در ایران باستان(1)

    همانگونه که از نام اینگونه پزشکی پیداست نوع بیمار و درمان بخشیدن بیماران توسط این پزشکان، جراحی بوده است.

    در وندیداد فرگرد هفتم بند 39 در مورد کارد پزشکی چنین آمده:

    کسی که میخواهد پزشک(کارد پزشک) شود یک دِوپرست را جراحی کند و بیمار خوب شود او دوپرست دوم را جراحی کند و بیمار خوب شود او دوپرست سوم را جراحی کند و بیمار خوب شود پس آموزده است و همیشه می تواند کارد پزشکی کند.

    همانگونه که در بند بالا اشاره شد یک کارد پزشک بایستی چندین مرتبه این عمل را انجام دهد و پس از پیروز شدن در آزمایش می توانست در این رشته پزشکی فعال باشد.

    درباره کارد پزشکی که یک عمل رستمینه(سزارین) زایمان را در ایران باستان نشان می دهد در شاهنامه در خصوص زایش رستم چنین آمده:

    پیامـد یکـی موبـد چیـره دست/همان ماهرخ را به می کرد مسـت

    شکافیـد بی رنـج پهلـوی مـاه/بـتـابـیـــد مـر بـچه را سـر بـه راه

    چنان بی گزندش برون آورید/که کس در جهان این شگفتی ندید

    پزشکی که جراحی زایمان را بدین گونه بر روی مادر رستم ،رودابه انجام می دهد، سیمرغ در شاهنامه (سئنا در اوستا) یکی از پزشکان ایران باستان می باشد. سیمرغ که نام وی سئنا می باشد یکی از پزشکان و مغان می باشد وی در کوه(ظاهرا دماوند) می زیسته و شاگردانش نیز در آنجا (دماوند) برای فراگیری دانش می رفته اند و او را ،سئنا مرغ نامیدند به دلیل جایگاه بلندش(بروی کوه). زال پسر سام که پدرش او را از کودکی به نزد سئنا می سپارد تا آموزشهای مورد نیاز را بیاموزد و دانش فراگرد از شاگردان مورد توجه سئنا می شود. بدین سبب زال در برخی گرفتاریهای خود از او کمک می گرفته که زایمان همسرش رودابه در هنگام زایش رستم نیز به دست سئنا علاج می گردد. برای آنکه بهتر به دانش کارد پزشکی در ایران پی ببریم نیاز است آورده شود که در باستانشناسی در شهر سوخته در استان سیستان جمجمه هایی کشف گردید که بروی آنها عمل جراحی انجام گرفته بود.

    4- گیاه پزشک(اورو پزشک) :

    پیشینه گیاه پزشکی با آغاز پیدایش کشاورزی و گیاه پروری در ایران همراه می باشد. نخستین اقوامی که توانستند به خواص گیاهان دارویی پی ببرند و گیاه درمانی نمایند و از گیاهان به عنوان آرام بخش و تیمار بیماران بهره برند ایرانیان بودند. گیاه پزشکی پس از گذشت هزاران سال در ایران و دیگر نقاط جهان همچنان مرسوم است و یکی از موثرترین درمانها به شمار می آید. گیاه پزشکی در روزگارهای کهن از ایران به دیگر کشورها راه یافت از جمله هند ،‌ چین ،‌میان رودان ، مصر و غیره که هنوز در آن کشورها به ویژه پاکستان و هند رایج است.

    در مورد گیاه پزشکی در وندیداد فرگرد 20 بند 6 آمده:

    دانش پزشکی در ایران باستان(1)

    تمام گیاهان دارویی را ستایش می کنیم و می خواهیم و تعظیم می کنیم. برای مقابله با سردرد؛ برای مقابله با مرگ؛ برای مقابله با سوختن؛ برای مقابله با تب؛ برای مقابله با تب لرزه؛ برای مقابله با مرض ازانه؛ برای مقابله با مرض واژهوه؛ برای مقابله با بیماری پلید جزام؛ برای مقابله با مار گزیدن؛ برای مقابله با مرض دورکه؛ برای مقابله با مرض ساری و برای مقابله با نظر بد و گندیگی و پلیدی که اهرمن در تن مردم آورد.

    از متن بالا بر می آید که گیاه پزشکی برای عمده بیماریها به کار می رفته و بیشترین دردها را درمان بخش بوده در یسنا 9 بند 3 و 4 و دیگر بخشهای اوستا به گیاه هوم اشاره شده( در آغاز سخن آورده شد). از گزارش وندیداد ،یسنا و یشتها چنین نتیجه می شود که بسیاری از امراض و ناخوشیها در دانش پزشکی ایران مشخص و پیدا شده بوده و برای مقابله با آنها داروهای مورد نیاز را نیز به دست آورده بودند.

    غیر از گیاه هوم نیز گیاهان دیگری در ایران باستان برای پزشکی مورد بهره بوده اند مانند؛ بَرسم کُندر؛ اسپند؛. همچنین عصاره (فشرده) گیاهانی مانند نعنا؛ بیدمشک و عرق چهل گیاه و غیره در گذشته و حال نیز در پزشکی و درمان بیماران مورد بهره قرار می گرفته و میگیرد. برخی گیاهان دارویی علاوه بر جنبه درمانبخشی در مراسم دینی و جشنها از آنها استفاده می شده مانند هوم؛ برسم و اسپند.

    5- مانتره پزشک(روان پزشک):

    منظور از کلام مانتره سخنی است که با آن بیمار را آرامش می دهند و درمان می کنند، همچنین سخن پاک و مقدس هم معنی می دهد.

    آنگاه که روان و روح آدمی همچنان بهم ریخته و پریشان است بهترین درمان و آرامبخش گفتار نیک و امید بخش‌ خواندن کتاب مقدس(گاتها اوستا) شعر و یا گوش دادن به موسیقی می باشد.

    وندیداد فرگرد 7 بند 44 آمده:

    ای زرتشت ،اگر پزشکانی گوناگون درمان بخش یکی با کارد درمان بخش ، یکی با دارو ، یکی با سخن ایزدی درمان کننده، آن کس که با سخن ایزدی(مانتره) درمان کند درمان بخش ترین درمان کنندگان است.

     

    منبع:

    اینترنت


        نظرات دیگران ( )

  • دانش پزشکی در ایران باستان(2)
    نویسنده: عظیم جان ابادی سه شنبه 87/2/24 ساعت 3:23 عصر

    دانش پزشکی در ایران باستان(2)
    نظر ایرانیان باستان درباره بیماریها و منشا آنها:

    بر طبق آیین و فرهنگ ایرانی نابود کننده تمام بدیها ،پلیدیها و کژاندیشی ها و زشتی ها همان کلام ایزدی (مانتره) است. نامهای خداوند(صد و یک نام خدا) مانتره می باشد. گاتها مقدس مانتره می باشد. یسنا مانتره می باشد ،‌ نماز مانتره می باشد ‌،اندیشه نیک،‌ گفتار نیک،‌ کردار نیک مانتره می باشد. تمام آموزشهای زرتشت مانتره می باشد. نیاکان ما معتقد بودند و ما نیز معتقدیم و ایمان داریم هرگاه که روح و روان و اندیشه سالم و شاداب است ، تن و بدن و زندگی نیز سالم و شاداب است. و هرگاه روح و روان و اندیشه رنجور و افسرده باشد تن و بدن و زندگی هر چقدر که قوی باشد رو به سستی می گذارد. و یکی دیگر از این درمانبخشها فراگیری دانش و ادب برای رسیدن به کمال انسانی می باشد.

    رقیه بهزادی، نویسنده کتاب «قوم های کهن، در قفقاز، ماورای قفقاز، بین النهرین و هلال حاصلخیز» درباره تاریخچه علم پزشکی در ایران باستان نوشته است: «به سبب تقسیم دو گانه جهان به یک آفرینش خوب و یک آفرینش بد، همه بیماری های جهانی از پدیده های انگرمینو (منیوی بد) به شمار می آمد. در وندیداد، اهورامزدا اعلام می دارد که انگرمینو 99 هزار و 999 بیماری آفرید که شمار آن البته به صورت های مختلف تخمین زده شده است. در بخش های مختلف اوستا، شمار قابل ملاحظه ای از نام های بیماری ها حفظ شده است.»

    گیگر نویسنده و پژوهشگر کتاب «فرهنگ ایران شرقی» خود به دقت نام بیماری های موجود در آثار ایران باستان را ذکر کرده است. اگر چه برای بسیاری از آنها نتوانسته است معادل دقیق و مشخص عنوان کند. اما انواع بیماری های تب، سر و پوست در میان آنها مشخص و تفکیک شده است.

    رقیه بهزادی از برخی بیماری های نام برده شده در کتاب وندیداد، یاد کرده است:

    1. واورشی : احتمالا یک بیماری مقاربتی است

    2. تب زایمان یا نفاس:eclampcia and preeclampcia

    3. اسکندا: ممکن است به مفهوم بریدگی باشد

    4. اگهوستی: راشیتیسم

    5. دروکا: مسلما سنگ کلیه یا صفرا است

    6. کورگها: ظاهرا همان است که در فارسی امروزی به آن کورو یا کورک می گویند.

    7. آستائیریا: ظاهرا نام یک بیماری است که بر روی بدن جوش هایی مانند دانه های آبله یا سرخک ظاهری می شود.

    همین طور در میان شماری از بیماری هایی که کاملا ناشناخته است، سه بیماری با « اژ» آغاز می شود و احتمالا ناراحتی هایی است که بر اثر گزش مار به وجود می آید.


    اساس علم پزشکی در کتاب اوستا، سه چیز است: کارد، گیاهان درمانی و کلام که به نظر می رسد منظور جراحی، پزشکی و دعا و نیایش باشد. در کتاب «قوم های کهن...» آمده است : چنین به نظر می رسد که اوستا به معالجه به وسیله دعایا افسون بیش از همه چیز اهمیت می دهد. به طوری که مانتر بیشاز، یعنی کلام شفابخش را پزشک پزشکان می نامد. در واقع، به کلام شفابخش یا کلام مقدس، شخصیت داده شده و از او به عنوان یکی از ایزدان یاد می شود: ای کلام مقدس، ای درخشان، مرا شفا ببخش.

    در وندیدا، کلام مقدس مفهومی بیش از دعا دارد و به معنی ورد و افسونی برای دور کردن بیماری هاست: بیماری را به عقب می رانم، مرگ را عقب می رانم، درد و الم را به عقب می رانم، سردرد را به عقب می رانم... آبله را به عقب می رانم.

    قانونهای پزشکی در ایران باستان:
    در وندیداد، احکامی نیز برای پزشکی ذکر شده است، مثلا آمده است که داوطلب پزشکی برای آزمایش جراحی نباید از مزداپرستان استفاده کند، بلکه باید یکی از دیوپرستان را مورد آزمایش قرار دهد. هر گاه بیماری را جراحی کند و در نتیجه بیمار هلاک شود و این کار بار دوم و سوم تکرار شود، داوطلب پزشکی برای همیشه از حرفه پزشکی محروم خواهد شد. اگر در این کار اصرار ورزد و به یک نفر مزدایی آسیب برساند، متهم به جنایتی معادل آدمکشی خواهد شد. اما پس از سه بار تجربه موفقیت آمیز، وی به عنوان یک پزشک شایسته، به شمار خواهد آمد.

    همچنین پزشکان، وظایف و مزد ویژه ای داشتند. رقیه بهزادی، برخی از این وظایف را این گونه برمی شمارد: پزشک باید به شتاب به عیادت بیمار برود. هر گاه شخص شب هنگام بیمار شد، پزشک باید تا پیش از پاس دوم شب خود را به او برساند، اگر در طول شب بیمار شود، پزشک باید تا پیش از سپیده دم بر بالای سر بیمار برسد.

    حق ویزیت ! در ایران باستان:
    دستمزد پزشک دقیقا تناسب با مقام بیمار داشت و موبدان، تنها با دعا و دادن برکت، به پزشک دستمزد می دادند!

    رییس خانواده یا قبیله یا ده یا فرمانده استان به ترتیب یک خر، یک اسب، یک شتر و یا چهار اسب به عنوان دستمزد به پزشک می پرداختند. بیماران زن، به پزشک چهار پای ماده به عنوان دستمزد می پرداختند.

    اخلاق پزشکی در ایران باستان:

    درکتاب «قوم های کهن...» شرایط یک پزشک کامل در ایران باستان، این طور نقل شده است: باید اندام های بدن و مفاصل و درمان بیماری های آن ها را بداند. باید ارابه شخصی و دستیار داشته باشد و باید مهربان باشد و حسود نباشد. آرام سخن بگوید و هیچ گونه غروری نداشته باشد. دشمن بیماری ولی دوست بیمار باشد. حجت و حیا را رعایت کند و به دور از جنایت، آسیب رسانی و زورگویی باشد. شتابان به کار بپردازد، یار بیوه زنان باشد. رفتاری نجیبانه داشته باشد. پاسدار شهرت خوب باشد. به خاطر سود کار نکند، بلکه پاداشی معنوی را در نظر داشته باشد. در دادن گیاهان درمان بخش مهارت نشان دهد تا جسم را از بیماری برهاند و فساد و ناپاکی را دور کند. آرامش بیشتری ببخشد و لذایذ حیات را افزون سازد.

    از اوستا که بگذریم در دوره های پس از زرتشت این دانش همچنان نزد ایرانیان رو به رشد و نمو نمود. عمده کار پزشکی و دانش پزشکی نزد موبدان و مغان ایرانی بود. بهترین آموزگاران دانش پزشکی و ستاره شناسی مغان ایران بوده اند و این علوم پشت به پشت از آنها به شاگردانشان انتقال پیدا می کرده. متاسفانه در یورش بی رحمانه مقدونیان(اسکندر)، اعراب ، ‌تاتارها و افغانها بسیاری از نوشته ها و کتابهای ارزشمند دانشمندان ایرانی را از بین رفته و کتابهای پزشکی نیز از این قانون مستثنی نبوده است. از پزشکان نامور ایران نیز در دوره های بعد می توان از مانی؛ روزبه و بزرگمهر نام برد. در دوره هخامنشی نیز پزشکان بی شماری بوده اند که دانشمندان یونانی و دیگر ملل از آنان بهره برده اند. عمده دانش پزشکی آن دوره و حتی دوره ماد و دوره های پسین بر دانش اوستایی استوار بوده.

    دوره ساسانیان نیز دانشمندان دیگر کشورها در دانشگاه گندی شاپور برای فراگیری دانشهای گوناگون از جمله پزشکی مشغول درس خواندن بوده‌اند ، مانند دیوژن. فرهنگستان گندیشاپور (که بصورت نیمه‌عربی‌وار جندیشاپور نیز نامیده شده) در سال 271 بدست شاهنشاهان ساسانی در خوزستان بنیاد نهاده شد. این فرهنگستان همچنین دارای یک بیمارستان آموزشی و یک کتابخانه بود. بیمارستان گندیشاپور نخستین بیمارستان آموزشی جهان بود. در این فرهنگستان دانش‌های فلسفی و پزشکی تدریس می‌شد و بنا به روایات حبس و مرگ مانی پیغمبر نیز در گندیشاپور روی داده است.


    گندیشاپور یکی از هفت شهر اصلی خوزستان بود. نام آن در آغاز «گوند-دزی-شاپور» به معنی دژ نظامی شاپوربوده است. برخی پژوهشگران بر اینند که بنگاهی همانند به گندیشاپور از زمان پارتیان در این جایگاه قرار داشته است. شهری به نام گندیشاپور را شاپور دوم فرزند اردشیر ساسانی پس از شکست دادن سپاه روم به سرکردگی والرین، بنا نهاد. شاپور دوم گندیشاپور را پایتخت خود قرار داد.

    نام‌آوری گندیشاپور بیشتر در زمان خسرو انوشیروان ساسانی انجام گرفت. خسرو انوشیروان گرایش فراوانی به دانش و پژوهش داشت و گروه بزرگی از دانشوران زمان خود را در گندیشاپور گرد آورد. در پی همین فرمان خسرو بود که برزویه، پزشک بزرگ ایرانی، مأمور مسافرت به هندوستان شد تا به گردآوری بهترین‌های دانش هندی بپردازد. امروزه شهرت برزویه در ترجمه ای است که از کتاب پنچه تنتره هندی به پارسی میانه انجام داد که امروزه به نام کلیله و دمنه معروف است.

    بنابراین فرهنگستان گندیشاپور از کانون‌های اصلی دانش‌ورزی، فلسفه و پزشکی در جهان باستان شد. در برخی منابع اشاراتی به انجام آزمون و امتحان برای اعطاء اجازه طبابت به دانش‌آموختگان دانشگاه گندیشاپور شده است. کتاب تاریخ الحکمه (سرگذشت فرزانگی) به توصیف این مسئله می‌پردازد. شاید این نمونه نخستین برگزاری آزمون دانشگاهی در جهان بوده باشد.

    تمامی کتاب‌های شناخته شده آن روزگار در زمینه پزشکی، در کتابخانه گندیشاپور گردآوری و ترجمه شده بود، با اینکار گندیشاپور تبدیل به کانون اصلی انتقال دانش میان خاور و باختر گشت. گندیشاپور و همچنین آموزشگاه وانسیبین که پیش از فرهنگستان گندیشاپور در خوزستان بنیاد شده بود تأثیر بزرگی در شکل گرفتن نهاد «بیمارستان» بویژه کلینیک آموزشی در جهان داشتند.

    در سال‌های آغازین پیدایش دین اسلام در عربستان، دانشکده پزشکی و بیمارستان گندیشاپور شمار زیادی استاد ایرانی، یونانی، هندی و رومی را در خود جا داده بود. گفته شده که حتی پزشک شخصی محمد، پیامبر اسلام، نیز از دانش‌آموختگان (فارغ‌التحصیلان) دانشکده پزشکی گندیشاپور بوده است.

    دانش پزشکی در ایران پس از حمله و یورش اعراب چند قرنی رو به کاهش و افتادگی گذاشت لیکن با کوشش بزرگمردان و دانشمندان و با عنایت اورمزد این دانش مانند گذشته و بهتر از آن رو به بالندگی گذاشت. به طوریکه دانشمندان بی شماری از دوره ی اسلامی به بعد از یاران به دانش جهان کمک شایانی کردند و کمتر کسی مانند آنها را میتوان یافت ، بزرگانی چون ابن سینا؛ محمد زکریا رازی؛ فارابی؛ خیام که نامشان همواره در تاریخ پزشکی جهان می درخشد و موجب افتخار و سربلندی مردم ایرا‌ن‌زمین در تمام دوره ها می باشند


        نظرات دیگران ( )

  • 10 فرمان برای مبتلایان به گلودرد
    نویسنده: عظیم جان ابادی سه شنبه 87/2/24 ساعت 3:23 عصر

    10 فرمان برای مبتلایان به گلودرد


    اگر چند روزی است گلویتان درد می‌کند و هنوز راه چاره‌ای برای آن پیدا نکرده‌اید می‌توانید از روش‌های درمان خانگی ما استفاده کنید. این روش‌ها از نظر متخصصین بهداشت و درمان هم تایید شده است.

    1) مصرف مایعات را دو برابر معمول کنید. مایعات باعث رقیق‌شدن خلط و تسریع خروج آن می‌شود.

    2) از عسل و لیمو ترش استفاده کنید. یک قاشق عسل و آب یک عدد لیمو ترش را در یک لیوان آب داغ حل کنید و بگذارید در دمای اتاق سرد شود و سپس آن‌را جرعه جرعه بنوشید. عسل درد گلو را تسکین داده و لیمو به کاهش خلط کمک می‌کند.


    3) آب نمک ولرم غرغره کنید. نصف قاشق چای‌خوری نمک را در یک لیوان آب ولرم حل، آن را غرغره کرده وسپس آب دهانتان را تف کنید. این کار هم باعث تسکین گلودرد و هم خروج آسان تر ترشحات می‌شود.

    4) آب‌نبات بمکید. این کاربه خودی خود آرام بخش نیست، اما با تحریک بزاق موجب شست و شو و تمیز‌شدن حلق می‌شود.

    5) هوای منزل را مرطوب نگه‌ دارید. این کار از خشک‌شدن غشای مخاط راه تنفسی جلوگیری کرده و سوزش آن را کم می‌کند تا بتوانید راحت‌تر بخوابید. آب دستگاه بخور را هر روز عوض کنید و حداقل هر 3 روز یک بار آن را بشویید تا از تجمع قارچ‌ها و باکتری‌های مضر در آن جلوگیری شود.

    6) سیگار نکشید. دود سیگار گلو را تحریک می‌کند. حداقل وقتی شما یا کودکتان بیمار هستید، سیگار نکشید و از تمام گازهایی که بر اثر پاک کننده‌های خانگی (مثل سفیدکننده یا جرم‌گیر) یا بوی رنگ متصاعد می‌شود، دوری کنید.

    یک قاشق عسل و آب یک عدد لیمو ترش را در یک لیوان آب داغ حل کنید و بگذارید در دمای اتاق سرد شود و سپس آن‌را جرعه جرعه بنوشید. عسل درد گلو را تسکین داده و لیمو به کاهش خلط کمک می‌کند.

     

    7) اگر گلودرد موجب تغییر صدای شما شده، به این معنی است که تارهای صوتی شما بر اثر التهاب آسیب دیده‌اند؛ بنابراین صحبت‌کردن برای شما خوب نیست و ممکن است باعث لارنژیت و قطع صدای شما شود.

    8) اگر بیمار هستید، مرخصی گرفته و یکی دو روز در منزل استراحت کنید. خستگی در زمان بیماری نه تنها موجب تشدید بیماری خواهد شد، بلکه رفتن شما به محل کار ممکن است موجب بیمار‌شدن همکاران شما هم بشود.

    9) آسان‌ترین و بهترین راه پیشگیری از بیماری، شستن مرتب و دقیق دست‌ها با آب وصابون است؛ به طوری که مالیدن دست‌ها به همدیگر حداقل 15 ثانیه ( به اندازه خواندن شعر یه توپ دارم قلقلیه) طول بکشد. اگر آب و صابون در دسترس نبود، می‌توانید از ژل‌های ضدعفونی کننده و میکروب‌کش استفاده کنید.

    10) هنگام سرفه و عطسه جلوی دهان و بینی خود را با دستمال بگیرید و سپس آن را در سطل آشغال بیندازید. درضمن یادتان نرود که از لیوان و حوله دیگران استفاده نکرده و از تماس دهان خود با گوشی‌های تلفن و شیر آب سردکن‌ها خودداری کنید.

    دکتر مهشید چایچی


        نظرات دیگران ( )

  • هر کاری راهی دارد
    نویسنده: عظیم جان ابادی سه شنبه 87/2/24 ساعت 3:22 عصر

    هر کاری راهی دارد

    همان‌طور که می‌بینید دست شستن در بسیاری از کشورها به‌عنوان یک روش پیشگیری از انتشار بیماری مورد بررسی قرار گرفته و همه به این مسئله اعتراف کرده‌اند که این کار در کاهش بیماری تأثیر دارد.

    اما ممکن است بپرسید چقدر و چطور باید دست‌ها را شست تا چنین اثری داشته باشد؟ خیلی سخت نیست. وسایل زیادی هم لازم ندارید. فقط کافی است آب و صابون داشته باشید. بهتر است بدانید حتی صابون‌های آنتی باکتریال مزیتی بر صابون‌های معمولی ندارند و حتی ممکن است مشکل جدیدی به نام باکتری‌های مقاوم را هم ایجاد کنند که کار کشتن این میکروب‌ها را در آینده سخت‌تر می‌کند.


    پس ابتدا دست‌های خود را با آب جاری (بهتر است گرم باشد) خیس کنید. صابون را بردارید و آن‌را حسابی به دستانتان بمالید. دست‌های خود را آنقدر به هم بمالید که حدود 20 ثانیه طول بکشد(تقریبا زمانی که طول می‌کشد تا آواز «یه توپ دارم قلقلیه» رابخوانید!). در این مدت تمام سطوح دست یعنی کف و پشت دست، مچ و بین انگشتان خود را با کف صابون مالش دهید. بعد دست خود را در حالی که انگشتانتان رو به پایین است، با آب کافی بشویید و آن را با دستمال یا حوله‌ای تمیز خشک کنید. بهتر است برای بستن شیر از دستمال استفاده کنید تا دوباره دستتان آلوده نشود. از این نظر شیرهایی که چشم الکترونیکی دارند و خودبه‌خود آبشان قطع می‌شود، بسیار بهداشتی‌ترند.(روی تصویر بالا کلیک کنید.)

    وقتی میکروب‌ها می‌گریزند!

    اگر با خواندن مقاله تا اینجا، با خودتان می‌گویید «عجب مراسم ویژه‌ای! حالا نمی‌شود طور دیگری دستمان را بشوییم؟!» باید این را بدانید که هیچ‌کدام از جزئیات گفته‌شده، بی‌حکمت نیست: صابون، چرک و غبار دستتان را حل کرده و معلق نگه می‌دارد. مالش دست‌ها به هم به جدا شدن کثافات و چربی از پوست شما کمک کرده و آب گرم جاری به راحتی آلودگی‌هایی که جدا شده‌اند را با خود می‌برد. مالش نهایی دست با دستمال یا حوله هم، میکروب‌های باقیمانده را از دستانتان پاک می‌کند. این روش تا 9/99 درصد میکروبی را که در طول روز روی دستان شما نشسته پاک می‌کند.

    حتی تعداد دفعاتی که در طول روز دستتان را می‌شویید هم در سلامت شما و پیشگیری از بیماری‌ها تأثیر دارد. هرچه بیشتر دستتان را بشویید، بهتر است؛ به‌خصوص در مواقعی که می‌خواهید غذا را آماده کنید یا چیزی بخورید یا بعد از رسیدن به منزل، رفتن به توالت و دست زدن به حیوانات که احتمال آلوده شدن دستتان بیشتر است.
     برای بررسی تأثیر دفعات شستن هم مطالعه‌ای در دیترویت انجام شده. 305 دانش آموزی که 4 بار در روز دستان خود را شسته بودند، 24 درصد کمتر دچار سرماخوردگی و 51 درصد کمتر دچار اسهال و استفراغ شدند. حالا اگر آب در دسترس نداشتیم چه؟ برای چنین موقعیت‌هایی هم محققان فکر کرده‌اند.

    در بررسی محققان دانشکده پزشکی هاروارد مشخص شده ژل‌های ضدعفونی‌کننده محلول در الکل در چنین شرایطی می‌توانند در عرض چند ثانیه و بدون حضور آب تا 99/999 درصد میکروب‌های دست را از بین ببرند.

    در مورد صابون‌های آنتی باکتریال بهتر است بدانید انجمن پیشگیری و کنترل بیماری‌ها استفاده از آنها را توصیه نمی‌کند. چرا؟ چون شیوع باکتری‌های مقاوم (سوپر‌باگ‌ها) را زیادتر می‌کند و در واقع ضررش بیشتر از نفعش است.

    دکتر مهشید چایچی


        نظرات دیگران ( )

    <   <<   36   37   38   39   40   >>   >

  • لیست کل یادداشت های این وبلاگ
  • ویژه نامه شهادت امام حسن مجتبی با بیش از 100 مطلب
    ادرس جدید سایت
    کپسولهای ترک اعتیاد، بلای جان معتادان
    کتامین
    روشهای نوین ترک سیگار
    [عناوین آرشیوشده]